'محمد آئینه چی' بازیكن اسبق فوتبال ایران، مدتهاست بر روی تخت
بیماری قرار دارد و به دلیل مشكلات شدید مالی، برای ادامه زندگی نیازمند
حمایت مالی مسوولان و دست اندركاران ورزش كشور است.
به
گزارش ایرنا، 'محمد آئینه چی' كه سابقه حضور در تیم های فوتبال اكباتان،
شاهین، دارایی، پاس و استقلال تهران و شموشك نوشهر را دارد، به دلیل
مشكلات مالی، قادر به درمان خود نیست و این در شرایطی است كه فوتبال ایران،
محل آمد و شد بازیكنان و مربیان گرانقیمت است و در دنیای توپ گرد، رقم های
آنچنانی به راحتی آب خوردن جابجا می شود.
در
دنیای پر زرق و برق فوتبال و در پس زد و بندهای آنچنانی باشگاه ها و
قراردادهای چند صد میلیون تومانی بازیكنان و مربیان فوتبال كشورمان، 'محمد
آئینه چی' فوتبالیست قدیمی كه در میدان قزوین تهران و در كوچه ای باریك به
نام 'موسیوند' زندگی می كند، برای رقمی ناچیز با مشكلات بسیار دست به
گریبان است اما صدایش به جایی نمی رسد و فریادرسی ندارد!
آئینه
چی فوتبال را از سال 1356 و با دنیایی از عشق و علاقه آغاز كرد اما امروز
هیچ انگیزه ای در چشمان بی فروغ او نمی توان دید چرا كه می بیند چه زود و
در هنگامی كه نیازمند كمك بود، از یادها فراموش شده است.
وی،
بیش از 20 سال با یك دستگاه تاكسی كار كرد تا مخارج زندگی خود و خانواده
اش را تامین كند اما روز 21 اسفند ماه سال گذشته در سانحه ای به شدت مصدوم
شد و تنها منبع درآمدش كه همان تاكسی بود از بین رفت.
اكنون
بیش از 3 ماه است كه این بازیكن قدیمی فوتبال روی تخت بیماری افتاده و
مخارج سنگین درمان و هزینه عمل های جراحی وی باعث شده تا او به بسیاری از
دوستان و نزدیكان خود مقروض شود و اكنون برای ادامه زندگی با مشكلات بسیاری
دست به گریبان است.
این پیشكسوت فوتبال ایران با
نظر پزشكان، حدود یك سال دیگر باید در بستر بیماری باشد و در این شرایط،
تنگناهای مالی او بیشتر می شود چرا كه هیچ منبع درآمدی ندارد و نمی تواند
از پس هزینه های فرزندان خود برآید.
آئینه چی به همراه خانواده اش به خاطر عقب افتادن اجاره خانه، اكنون در خانه پدری اش ساكن شده است.
دیدن
فوتبالیست دیروز با چهره ای آرام كه بر روی تختی در گوشه ای از خانه دراز
كشیده و پایی كبود شده با ورم های بسیار كه میله های آهنی در آن فرو رفته
است، آدمی را در مقابل یك جمله قرار می دهد، 'ورزش و منش پهلوانی'!
اما
این سخن زیبا كه باید آن را فقط در سال های دور جستجو كرد و امروزه معنا و
مفهوم خود را كاملا از دست داده است، در این منزل كاربردی ندارد، حداقل
او در این مدت هیچ معنایی از این كلمات نیافته است.
آئینه
چی، درد دل های بسیار دارد. او به صراحت می گوید: دیگر توان مقابله با
مشكلات را ندارد و اگر مسوولان به دادش نرسند، زندگی برایش بی مفهوم است.
می گوید هزینه درمان را قرض كرده، در مخارج خانواده مانده است و به دلیل بستری بودن، مجالی برای كار كردن ندارد.
او،
هم باشگاهی های معروفی دارد، از امیر قلعه نویی گرفته تا محمد ضیایی، هادی
آهنگران، شاهین و شاهرخ بیانی، صمد مرفاوی و ... اما هیچ كدام از آنها تا
كنون یادی از وی نكرده اند.
البته منش پهلوانانه
'محمد آئینه چی' قبول نمی كند كه دوستان وی، او را از یاد برده اند. او می
گوید دوستانم خبر ندارند چرا كه اگر داشته باشند حتما به من سر می زنند و
سراغم را می گیرند.
این فوتبالیست قدیمی، گلایه
ای از مسوولان صندوق حمایت از قهرمانان و پیشكسوتان ورزش دارد، می گوید به
صندوق نامه نوشتم و اكنون دو ماه از آن تاریخ می گذرد اما هنوز هیچ خبری
نیست. این صندوق برای چه تشكیل شده، چرا كسی به داد ما نمی رسد. تا زمانی
كه زنده هستم، كمك می خواهم و اگر مردم دیگر چه فایده دارد. می خواهم تا
زنده ام در كنار فرزندانم طعم شیرین زندگی را بچشم.
او
با دنیایی از غم سخن می گوید، دنیای تیره و تار كه برای بسیاری از ما
انسان ها بی مفهوم است چرا كه نمی دانیم و درك نمی كنیم درگیر مشكلات بودن
یعنی چه.
او می گوید: تا زمانی كه زنده و سرپا
هستیم ما را نمی خواهند اما زمانی كه قرار است كار فرهنگی بكنند در همه جا
جار می زنند و هزینه هایی برای تبلیغات انجام می دهند و برای خود از هیچ
كوششی دریغ نمی كنند.
ورزشكار زمانی كه دوران قهرمانی اش تمام می شود، از یاد می رود و این واقعیت تلخ در فوتبال و ورزش ماست.
آئینه
چی می گوید: با یك تصادف، همه زندگی ام نابود شد. می ترسم فرزندانم از
دستم بروند. تحمل سختی آسان نیست آن هم زمانی كه می دانی به این زودی ها
سختی ها تمام نمی شود و حداقل یك سال دیگر باید آن را تحمل كرد. آنهایی كه
می فهمند می دانند من چه می گویم. از مسوولان می خواهم یك بار هم كه شده
بیایند و ببینند آیا نیاز به كمك دارم یا نه؟ اگر به عنوان یك ورزشكار هیچ
حقی ندارم، خیلی راحت بگویند تا بدانم در این دنیای بزرگ فقط خودم هستم.
این
بازیكن قدیمی فوتبال می گوید: در شرایطی كه در فوتبال ایران رقم های
میلیاردی جا به جا می شود آیا نمی شود كمكی به افرادی همچون ما كرد. در
زمان قدیم فقط برای عشق و علاقه فوتبال بازی می كردیم و هیچ انگیزه مالی در
كار نبود و امروز حال و روزمان این است. من نیازمند كمك هستم و شاید فردا،
دیگران نیازمند كمك باشند. از مسوولان می خواهم حمایتم كنند. اگر مساعدت
نكنند، زندگی ام از بین می رود.
ورزشكار، طبیعت اش بلند است، نمی خواهم گدایی كنم و اگر محتاج نبودم، امروز برای كمك فریاد نمی زدم.
'محسن
تهرانی' و 'محمود سجادی' دو بازیكن اسبق فوتبال ایران تنها كسانی هستند كه
در این مدت او را از یاد نبرده اند. تهرانی خود از مربیان قدیمی ایران
است. او بازیكنان بزرگی را به فوتبال ایران تقدیم كرده و امروز نیز تمام هم
و غم خود را برای كمك به این بازیكن قدیمی به كار گفته است.
تهرانی
می گوید: فوتبال تجاری بلای جان ما شده، در این فوتبال كه هر روز پول های
كلان بیهوده هزینه می شود، درصدی از درآمد فوتبال را برای پیشكسوتان هزینه
كنیم تا آنان این چنین با مشكلات دست به گریبان نشوند. متاسفانه هیچ كدام
از مسوولان ورزش و فوتبال كشورمان به فكر قدیمی ها نیستند. ورزشكار تا
زمانی كه در اوج است، محبوب همه می ماند و اگر كنار برود، خیلی زود به
فراموشی سپرده می شود.
اگر ما دوست های قدیمی به داد هم نرسیم فقط خدا می داند چه بلایی سرمان می آید.
تهرانی
به صراحت می گوید: در زمان جنگ برای این سرزمین جنگیدیم، عاشق نظام و وطن
خودمان هستیم. اگر باز هم روزی نیاز باشد، دوباره با جان و دل برای این
سرزمین سینه سپر می كنیم.
شرایط امروز نیز همچون
شرایط جنگ است. یك همنوع به كمك نیاز دارد و باید بسیجی وار برای كمك به او
بشتابیم. اگر فردا روزی هر اتفاقی بیافتد، در پیشگاه خداوند مسوولیم و
باید جواب بدهیم و نمی توانیم از آنچه روی می دهد، شانه خالی كنیم.
ورزشكار
شخصیت دارد، ما نباید كیسه گدایی دست بگیریم. شان و شخصیت یك ورزشكار به
مراتب بالاتر از آن است كه دست گدایی در مقابل مردم دراز كند.
تهرانی
می گوید: به خدا خیلی بد است اما اگر مجبور شوم برای كمك به 'محمد آئینه
چی' در كنار خیابان می نشینم و با افتخار برایش گدایی می كنم چرا كه می
دانم از دست رفتن زندگی یك انسان یعنی چه و آن وقت باید دید آقایان چه
پاسخی برای افكار عمومی و در پیشگاه خداوند دارند.
این
مربی بازیكن ساز می گوید: من به عنوان یك مربی نباید به بازیكنانم دروغ
بگویم. آینده یك ورزشكار این چنین می شود، روی تخت بیماری است و كسی به او
سر نمی زند. چطور می توانم در این شرایط به ورزشكار خود بگویم اول اخلاق،
دوم درس و بعد ورزش. او دارد واقعیت ها را می بیند. آیا اینگونه باید اخلاق
مداری در ورزش را نهادینه كرد؟ متاسفم برای این فوتبال كه انسان ها در آن
بی ارزش هستند و همه ارزش ها فقط در پول است.
این
مربی فوتبال، ملتمسانه از مسوولان می خواهد برای كمك به این بازیكن قدیمی
فوتبال دست به كار شوند، می گوید دست مسوولان را می بوسم، به امثال 'محمد
آئینه چی' كمك كنید. از وزیر ورزش و جوانان می خواهم دستوری بدهند تا وی به
زندگی و شرایط عادی باز گردد.
از 'علی فتح الله
زاده' مدیرعامل باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال تهران می خواهم به این بازیكن
قدیمی كه در این باشگاه بازی می كرد، كمك كند. او دختر دم بخت و فرزند
كوچك دارد. اجازه ندهیم در زمان حیاتمان، فراموشمان كنند و در حالی كه زنده
ایم، دفنمان كنند.
وی از حضرت امیرالمومنین (ع)
به عنوان الگوی ورزشكاران یاد می كند و می گوید: شیوه زندگی 'حیدر كرار'
را فراموش نكنیم. دم از علی می زنیم و باید در رفتارهای خود نیز این رفتار
را نشان دهیم تا برای دیگران آموزنده باشد.
تهرانی از رسانه ها خواست در چنین شرایطی وارد عمل شوند و با فرهنگ سازی مناسب برای برطرف كردن مشكلات مردم، گام های موثری بردارند.
'محمود
سجادی' دیگر بازیكن اسبق فوتسال ایران نیز همدم این روزهای 'محمد آئینه
چی' است. او می گوید: ما نسل سوخته فوتبال هستیم. فوتبال در گذشته فقط برای
دل بود و عشق. از تمام كسانی كه می توانند كمك كنند، تقاضا داریم برای
نجات زندگی یك انسان وارد گود شوند و او را تنها نگذارند.
از
فدراسیون فوتبال می خواهیم صندوقی را تشكیل دهد و یك درصد از درآمد و یا
درصدی از قرارداد بازیكنان را در آنجا سرمایه گذاری كند تا در چنین روزهایی
بتوان به نیازمندان كمك كرد.
از مسوولان مربوطه نیز می خواهم در صورت امكان، شرایطی را فراهم كنند تا 'محمد آئینه چی' از امكانات مسكن مهر بهره مند شود.