بلاگستان 598/ وبلاگ سطلیات در آخرین پست خود نوشت:
حکم های صادر شده برای فرعون مصر یا وزیر کشور او اصلا مهم نیستد، چه اعدام
و چه ابد؛ فرعون مصر عمر خود را کرده است و این روزهاست که در کنار
محمدرضای پهلوی برای او قبری در تاریخ بسازند.
مهم
حکم برائت برای دو پسر و معاونین فرعون مصر است. این حکم یعنی حیثیت سیاسی
فرعون مصر از بین رفت اما به او اجازه داده شد تا در عرصه فرهنگ مصر،
آزادانه باقی بماند. تاریخ بنویسند، سخنرانی کنند، فکر کنند، درس بخوانند و
درس بدهند! این حکم به آنها اجازه می دهد برای بازگرداندن حیثیت حکومت
فرعون مصر در طول چند دهه آینده فعالیت کنند و این یعنی مصر هیچ گاه نخواهد
فهمید که بالاخره انقلاب کرده است یا نه!
دو
سه نسل آینده مصر دعوای خیابانی و سیاسی خواهند داشت، چون پسران فرعون مصر
خواهد توانست دوستداران خود را حفظ کنند، یا دوستدار جدید برای خود جذب
کنند. نسل های بعد هم همیشه دو دل خواهند بود که آیا حسنی مبارک، مبارک بود
یا نامبارک؟
به هر حال اگر مردم مصر
میخواهد، به انقلاب خود برسد، باید به هر ترتیبی که شده، یک «نه!» سفت به
گذشته خود بگویند. تاریخ باید پاسخ قاطع کسانی که امروز در خیابانها هستند
را بشنود، چکمه های تاریخ همیشه روی خرخره کسی که به او «نه!» گفته شده
است، اما مشکل آنجاست که گوش تاریخ کر است، تاریخ از روی خون هایی که ریخته
شده است می فهمد که به چه کسی «نه!» گفته اند، حسنی مبارک به مردم نه گفته
است یا مردم به حسنی مبارک!
تاریخ خشن است، نسل های آینده چشم امید به تصمیم نهایی پدران خود دارند!