کد خبر: ۶۰۷۹۲
زمان انتشار: ۱۹:۲۰     ۲۴ خرداد ۱۳۹۱
مسئول كميته‌ پزشكي و كنترل دوپينگ فيلا گفت: با توجه به اتفاقات سالهاي اخير در مورد كشتي نگرفتن برخي كشتي‌گيران مقابل حريفان به دليل آسيب ديدگي، فيلا با حساسيت بيشتري وارد المپيك لندن شده و حتي شنيدم اگر مورد مشابهي در خصوص آسيب ديدگي يك كشتي گير ايراني گزارش شود و او قصد نداشته باشد با حريفش مسابقه دهد، براي تائيد آسيب ديدگي او از پزشكان ايراني استفاده نخواهند كرد.
مشرق: مسئول كميته‌ پزشكي و كنترل دوپينگ فيلا در المپيك لندن مي‌گويد كه انگليس يكي از كشورهاي پيشرو در بحث علوم ورزش و امور كنترل دوپينگ است، بنابراين بحث مبارزه با دوپينگ در المپيك لندن جدي‌تر از المپيك‌هاي قبلي در نظر گرفته شد.

ایسنا با دكتر بابك شادگان گفت و گويي را پيرامون تفاوت كنترل دوپينگ المپيك لندن با ساير المپيك‌ها، وضعيت كميته‌ پزشكي فدراسيون جهاني كشتي (فيلا) در اين دوره و ميزان شيوع آسيب‌هاي كشتي فرنگي و آزاد انجام داده است كه در پي مي‌آيد.

**** نمونه گيري خون در لندن بيشتر از المپيك‌هاي قبلي خواهد بود

اگر انگيزه كسب مدال كم رنگ شود، ورزشكاران ديگر دوپينگ نخواهند كرد. با توجه به اين كه براي سومين بار است كه مسئوليت كنترل دوپينگ مسابقات كشتي در المپيك را بر عهده مي‌گيرم، اساسا در مسابقات المپيك بيشتر كنترل دوپينگ بر اساس نمونه دار است. البته در المپيك لندن بنا است به ميزان بيشتري از المپيك‌هاي قبلي نمونه خون نيز گرفته شود، چون يكسري تركيبات و روش‌هايي است كه فقط با نمونه خون كشف مي‌شود. ضمن اين كه دست فدراسيون‌هاي بين‌المللي را باز گذاشتند كه اگر ورزشكاري از لحاظ دوپينگ مشكوك به نظر برسد در جريان المپيك از آن‌ها نمونه خون گرفته شود.

**** تحصيل‌كرده شدن ورزشكاران آمار دوپينگ را پائين آورده است

در مورد كشتي‌گيران ايراني هم تصور مي‌كنم در مجموع ميزان ارتكاب به دوپينگ در حال كاهش است، به طوري كه اگر از 15 سال پيش تاكنون را نگاه كنيم مي‌بينيم كه تعداد ورزشكاران تحصيلكرده بيشتر از گذشته شده، يعني اگر زماني ورزشكاران ما بر خلاف كشورهاي غربي كه اكثرا ورزشكاران موفق و صاحب نام در المپيك در دانشگاه‌ها شناسايي مي‌شدند، تحصيلات آكادمي نداشتند و ورزشكاران ما به صورت سنتي و از داخل كوچه‌ها و ورزشگاه‌ها به ورزش حرفه‌اي را پيدا مي‌كردند، ولي در برهه كنوني شرايط كاملا تغيير كرده و نفوذ علم به ورزش را مي‌توان به خوبي احساس كرد. از سوي ديگر به دليل بالا رفتن سطح علمي و دانش ورزشكاران به اين مساله اشراف كافي پيدا كرده‌اند كه آسيبي كه در اثر ارتكاب دوپينگ ايجاد مي‌شود چه چيزي است.

بابک شادگان

علاوه بر اين معتقدم كه اگر انگيزه‌هاي كسب مدال به هر قيمتي كم رنگ شود ديگر بحث دوپينگ بين ورزشكاران پيش پا افتاده خواهد بود و جامعه ورزش حرفه‌اي ما به سمتي حركت خواهد كرد كه چون دوپينگ روي سلامت تاثير بسزايي مي‌گذارد، به طور خواه و ناخواه ارتكاب به دوپينگ ارزش واقعي خود را از دست مي‌دهد. به هر حال علم كنترل دوپينگ به شدت در حال پيشرفت است و در خيلي از موارد كه برخي از ورزشكاران تصور مي‌كردند اگر دوپينگ كنند شناسايي نمي‌شوند، هم اكنون به اين نتيجه‌ رسيده اند كه كمتر ريسك كنند. به طوري كه اگر به آمار ارتكاب دوپينگ نگاه كنيم با توجه به تعداد نمونه گيريها كاملا به سير نزولي دوپينگ در بين ورزشكاران پي مي‌بريم.

**** دوپينگ‌هاي پيشرفته كمتر در ايران رايج است

در كشورهاي پيشرفته براي مشخص نشدن دوپينگ، ورزشكاران دوپينگ علمي مي‌كنند. تمرين در ارتفاع يا زير آب يكي از شگفتي‌هاي علوم ورزش است كه دوپينگ محسوب نمي‌ شود، دوپينگ زماني اتفاق مي‌افتد كه به صورت مصنوعي فعاليتي انجام شود و براي رقيب شما اين امكان ميسر نباشد. در حقيقت دوپينگ يك روش ناجوانمردانه است. يعني زماني كه اريتو پويتين خون ورزشكاري گرفته مي‌شود و قبل از مسابقه به خود ورزشكار تزريق مي‌شود، اين يك روش مصنوعي است كه حريف مقابلش قادر به انجام آن نيست و اين امر دوپينگ محسوب مي‌شود. البته چنين روشي در ايران زياد مرسوم نيست، چون روش پيچيده و گران قيمتي است و احتياج به متخصصان خيلي پيشرفته دارد. اين روشها بيشتر در كشورهاي غربي رايج است كه در سطح علوم دوپينگ پيشرفت چشمگيري دارند. از سوي ديگر خيلي از ورزشكاران موفق دوره‌هاي گذشته كه هم اكنون تحت اتهام قرار گرفته‌اند از روش‌هايي براي دوپينگ استفاده مي‌كردند كه قابل شناسايي نبوده است. در برخي از كشورها ورزشكاراني كه دوپينگ آن‌ها را ساپورت مي‌كنند با روش هاي پيچيده‌اي اين كار را مي‌كنند كه مثل ايران نيست. ضمن اين كه در كشورهاي غربي چون علم پيشرفت زيادي داشته اگر ورزشكاران اقدام به دوپينگ نيز كنند، دوپينگ علمي انجام مي‌دهند كه به راحتي قابل شناسايي نيست و زمان زيادي طول مي‌كشد تا علم كنترل دوپينگ آن را كشف كند از اين رو در ايران چون اكثر دوپينگ‌ها دارويي است خيلي با موارد اين چنيني روبرو نبوديم.

**** براي من جاي تاسف است كه به جاي ايران از طرف كانادا عضو كميته‌ پزشكي فيلا هستم

بحث كميته‌ پزشكي فيلا به خصوص از زمان مارتينتي و از المپيك سيدني به بعد جدي‌تر شد و در آن زمان شائبه‌اي پيش آمد، چون كشتي رشته پرآسيبي است و تماشاگر چنداني ندارد يا وزن‌هاي آن كاهش پيدا كند يا به طور كلي از المپيك حذف شود. از محورهاي خوبي كه مارتينتي در آن زمان خوب كار كرد كميته‌ پزشكي و كنترل دوپينگ بود كه با افزايش اعضاي آن هم اختيار تام به اين كميته‌ داد و اين كه با بها دادن به طرح‌ها و برنامه‌هاي كميته‌، بحث شناسنامه پزشكي كشتي‌گيران، بحث معاينات قبل از وزن كشي و بحث كنترل دوپينگ جدي‌تر شد و افزايش پيدا كرد و همين مسايل سبب شد تا كميته‌ ارتقا پيدا كند . از سوي ديگر با اقداماتي كه توسط گروه مارتينتي انجام شد، كشتي به سمت علمي شدن پا گذاشت و با بي‌خطر جلوه دادن كشتي توانست كميته‌ بين‌المللي المپيك را متقاعد كند كه اين رشته، رشته جذاب و علمي است و بايد آن را حفظ كرد.

هم اكنون نيز كه دكتر توكل رياست كميته‌ پزشكي و كنترل دوپينگ فيلا را براي سال‌هاست در اختيار دارد، افتخار بزرگي براي ما است كه يك متخصص ايراني توانسته سال‌ها در راس چنين كميته‌ مهمي باقي بماند. در حال حاضر هم دكتر طاهري نماينده ايران در كميته‌ پزشكي فيلا است. در حقيقت، اتفاقي كه زمان يزداني خرم افتاد اين بود كه به نوعي پست من را دكتر طاهري احراز كرد. در سال 2009 و پس از المپيك پكن، نامه‌اي از سوي فيلا به دست من رسيد كه يزداني خردم دكتر طاهري را به عنوان نماينده ايران در فيلا معرفي كرده بود، البته اين طور به نظر مي‌رسيد زمان يزداني خرم چون در كانادا بودم، شايد وي به اين نتيجه‌ رسيده بود كه استحقاق اين را نداشتم نماينده ايران در فيلا باشم، اما بدون اين كه من را در جريان اين تغيير و تحول قرار دهد، دكتر طاهري را جانشين من معرفي كرده بود. مارتينتي وقتي متوجه اين قضيه شد مستقيما با يزداني خرم مكاتبه كرد و از وي خواست من را نماينده ايران در فيلا معرفي كند، چون قوانين فيلا اين اجازه را نمي داد فردي را خود فيلا به اين سمت منصوب كند، اما يزداني خرم پيشنهاد مارتينتي را نپذيرفت.


از سوي ديگر فيلا به خوبي مي‌دانست كسي مي‌تواند در چنين پستي قرار بگيرد كه حداقل اطلاعات اوليه اين كار و تخصصي آن را در محيط علمي و آكادمي داشته باشد در نتيجه‌ مارتينتي من را از كشور كانادا وارد فيلا كرد كه اين امر باعث تاسف من است، چون اگر به ليست كميته‌ پزشكي فيلا نگاهي بيندازيد مي‌بينيد كه من نماينده كميته‌ پزشكي فيلا از طرف كانادا هستم. اين اتفاق در مورد كسي رخ داد كه عرق ملي دارد و اگر تحقيقي انجام مي‌دهم به اسم ايران در تمام دنيا ثبت مي‌شود. همچنين مارتينتي من را مشاور پزشكي خود كرد، به طوري كه با اين حكم كسي نمي‌تواند جايگاه من را تغيير دهد مگر اين كه خود او بخواهد اين جايگاه را از من بگيرد. حتي دولت كانادا نيز نمي‌تواند جايگاه من را در كميته‌ پزشكي تغيير دهد. به هر حال اتفاق ناخوشايندي كه افتاد و در اين خصوص تصور مي‌كنم اگر قرار بود فيلا عضو جديدي از سوي ايران داشته باشد، بايد در كنار عضويي كه قبلا داشت نفر ديگري به آن اضافه مي‌شد نه اين كه عضويي كه فعال است و جهاني كار مي‌كند از سوي فدراسيون ايران كنار گذاشته شود و فرد ديگري جايگزين شود. در هر صورت هم اكنون كميته‌ پزشكي فيلا داراي سه پزشك است كه دو تا از آن‌ها ايراني و يك نفر كانادايي است.

** كنار ساير مسئوليت‌هايم بحث آسيب‌هاي ورزشي را نيز در لندن پيگيري خواهم كرد

در المپيك لندن در كنار مسئوليت‌هايي كه پيرامون بحث كنترل دوپينگ و كميته‌ پزشكي وجود دارد، مرحله دوم تحقيقات خود را در لندن در خصوص آسيب‌هاي ورزشي پيگيري خواهم كرد. اولين بار تحقيقي پيرامون آسيب‌هاي ورزشي را در المپيك آتن دنبال كردم و به مارتينتي گفتم اگر مي‌خواهيد از آسيب‌هاي ورزشي پيش‌گيري كنيد در وهله نخست بايد آسيب‌ها را بشناسيد، مكانيسم ايجاد و عوامل بروز آسيب‌ها را بررسي كنيد و تا زماني كه اين تحقيق را در سطح المپيك انجام ندهيم و اطلاعات لازم در اين باره كسب نكنيم، قادر نخواهيم بود پيرامون پيشگيري و كنترل آسيب ها كار موثري انجام دهيم. به هر صورت با كمك مارتينتي اين كار صورت گرفت و اطلاعاتي كه جمع‌آوري كرده بودم، آن را ثبت كردم و در اختيار فيلا گذاشتم. در المپيك پكن اين مساله را از قبل برنامه‌ريزي كرده بودم و براي اولين بار در رشته كشتي به عنوان يك رشته پيش رو در بين تمام فدراسيون‌هاي بين‌المللي تحقيق جامع علمي انجام دادم به طوري كه در بهترين ژورنال‌هاي پزشكي ـ ورزشي دنيا كه به سختي مقاله قبول مي‌كنند اين مقالات پذيرفته شدند.

**** بر خلاف ظاهر آن، كشتي از كم آسيب‌ترين رشته‌ها است

IOC نيز جداگانه و با يك روش ديگر همين تحقيق را براي تمام رشته‌هاي ورزشي انجام داد . البته آماري كه براي كشتي استخراج كرده بود يك دهم با آمار ما اختلاف داشت كه اين نزديكي نتايج دو تحقيق قابل توجه است. ما از يك متد مستقيم استفاده كرده بوديم، اما آن‌ها از متد غير مستقيم. در حقيقت IOC يك آمار كلي به دست آورده بود، اما ما وارد جزئيات شده بوديم. قطعا اگر اين كار هر چهار سال يكبار صورت بگيرد و آمار قبل را با آمار جديد بسنجيم، اگر تغييرات معنادار باشد، نشانه خيلي خوبي است و بر اساس اين تغييرات مي‌توانيم سطح آسيب ها را كاهش دهيم. كاري كه IOC در اين خصوص انجام مي‌دهد، كمك بزرگي در جهت هدايت كشتي به سمت سلامت جامعه مي‌كند. بدون شك اگر بتوانيم با زبان علم و اعداد و ارقام در خانواده‌ها و مردم اين باور را ايجاد كنيم كه كشتي نسبت به ساير رشته‌هاي ورزشي از كم آسيب ترين رشته‌هاي ورزشي است، مردم با اقبال بيشتري فرزندان خود را به اين رشته تشويق مي‌كنند. درست است كه كشتي ظاهري خشن دارد، اما با علم و اصول تحقيق مي‌توان بهترين بهره را از اين رشته برد.

** كشتي‌گيران فرنگي در آسيب مستعدتر از آزادكاران هستند

وقتي با اصول آمار كسي بخواهد تحقيقي را انجام دهد،‌ بعضي وقت‌ها تفاوت‌هايي را مي‌بيند كه به چشم معني دار است، اما زماني كه اين تحقيق را در فرمول‌هاي آماري مي‌گذاريم به دلايل متعددي آمار مي‌گويد تفاوت وجود دارد، اما تفاوت معني دار نيست. در كشتي آزاد و فرنگي نيز اگر چه در ظاهر تفاوت‌هايي وجود دارد، اما آسيب ديدگي‌هاي آنها معني دار نيست،‌ البته به نظر مي‌رسد فرنگي كاران در بعضي از موارد به آسيب مستعدتر هستند به ويژه در قسمت اندام فوقاني، چون از پا زياد استفاده نمي‌كنند و حركات آن‌ها بيشتر پرتابي است. به عنوان نمونه تكرار اين آسيب‌ها را در ورزشكاران كشتي فرنگي بيشتر از كشتي آزاد ديديم. اگر همين تحقيق در سطح دانشگاه‌هاي ايران انجام شود، چون تعداد ورزشكاران زياد است خيلي از چيزهايي كه معني دار نيست شايد معني دار شود. بنابراين اگر در چند دوره يك تحقيق را انجام دهيم بهتر مي‌توان تفاوت معني دار را استخراج كرد.

بابک شادگان

**** در المپيك لندن، من و دكتر توكل نمي‌توانيم مصدوميت يك كشتي‌گير ايراني را تائيد كنيم

دكتر شادگان در پاسخ به اين سوال كه در المپيك لندن چه تعداد پزشك بر سلامت ورزشكاران نظارت خواهند داشت و آيا فقط پزشك فيلا گواهي آسيب ديدگي ورزشكاران را براي مسابقه ندادن با حريف تاييد مي‌كند يا پزشك IOC نيز بايد تاييد كننده باشد؟ گفت: تجربه خيلي جالبي در اين زمينه ندارم و به ياد دارم در مسابقات جهاني كشتي «گوانگجو» در سال 2006 پزشك مسابقات بودم و گواهي پزشكي را بر اساس اظهار نظر و شرح حال ورزشكار صادر مي‌كرديم. آن شرح حال طوري بود كه حتي كشتي‌گير مي توانست معافيت از مسابقه دادن بگيرد و در آن زمان وقتي اين موضوع را به مارتينتي انتقال داده شد اوا قبول نكرد و شايد اين شائبه براي وي پيش آمده بود كه به عنوان يك ايراني چون نماينده كميته‌ پزشكي ايران در فيلا هستم به نوعي آسيب ديدگي ورزشكار ايراني را پوشش مي‌دهم.

بنابراين با توجه به اتفاقات سالهاي اخير در مورد كشتي نگرفتن برخي كشتي‌گيران مقابل حريفان به دليل آسيب ديدگي، فيلا با حساسيت بيشتري وارد المپيك لندن شده و حتي شنيدم اگر مورد مشابهي در خصوص آسيب ديدگي يك كشتي گير ايراني گزارش شود و او قصد نداشته باشد با حريفش مسابقه دهد، براي تائيد آسيب ديدگي او از پزشكان ايراني استفاده نخواهند كرد. ضمن اين كه امسال كميته‌ پزشكي فيلا را چهار پزشك اعم از خود من كه مليتم كانادايي در نظر گرفته شده يك پزشك از آلمان، يك پزشك از آمريكا و دكتر توكل از ايران تشكيل مي‌دهند. يعني اگر به فرض مثال در المپيك لندن مساله مشكوكي براي ورزشكار ما پيش آيد نه تنها دكتر توكل، بلكه من را نيز كه شهروند كاندايي هستم كنار خواهند گذاشت و از دو دكتر ديگر و همچنين از پزشك IOC تاييديه پزشكي خواهند گرفت. بنابراين خطر در كمين است، اميدوارم قرعه كشي‌ها به شكلي باشد كه مشكلي براي ورزشكاران ما پيش نيايد.

**** محققان ايراني در دنيا گمنام ماندند

در هر كجا وقتي وارد دانشگاه‌هاي خوب دنيا مي‌شويم حضور متخصصان ايراني مشهود است. وقتي به دانشگاه UBC مي رويد زبان اول اين دانشگاه چيني و به جرات مي‌توانم بگويم زبان دوم آن ايراني است، اما آن چيزي كه از لحاظ فرنگي تاسف انگيز است كمبود ارتباط گرم و صميمي ميان دانشمندان و متخصصان ايراني از جهت بيان زبان فارسي است، چون وقتي دو ايراني را مي‌بينيد، به جاي فارسي انگليسي صحبت مي‌كنند. از سوي ديگر وقتي ليست برنده‌ها را در مباحث تخصصي و مقالات علمي اعلام مي‌كنند دوباره حضور متخصصان ايراني چشمگير است. اما آن چيزي كه باعث تاسف است، اين كه سيستمي يا كميته‌اي كه اين متخصصان را شناسايي و موفقيت‌هاي آن‌ها را در ايران منعكس كند وجود ندارد. طوري كه به ياد دارم زماني كه به عنوان محقق برتر جهان در سال 2010 از كشور كانادا معرفي شدم، كانادايي‌ها پوشش خيلي خوبي در اين زمينه داشتند، اما در ايران تعداد انگشت شماري در جريان موفقيت يك ايراني همچون من بودند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها