بیست و سومین سالگرد ارتحال جانگداز امام امت نیز طی شد. واقعهی عظیمی که هر ساله به ما آن عهدی که با امام بسته بودیم، که پرچم اسلام را بر قلل رفیع عالم برافرازیم، تذکر میدهد و جانهای سوختهی میلیونها دلداده را راهی حرم مطهرش میکند.
وقتی پس از بیست و سه سال فراقِ امام، کاروانهای عظیم پیاده و شیدای امام را مینگریم، صدق این آیه کریمه بیشتر در جان مینشیند که «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ (سوره الصف آیه8).» هر چه دشمن میدمد تا این آتش عشق و این نور الهی را خاموش کند، شعلههای عشقِ به امام بیشتر و بیشتر زبانه میکشد و دامنهی خویش را میگستراند.
امسال کاروانی 450 نفره از ترکیه برای شرکت در مراسم سالروز ارتحال امام عظیم الشأن، عازم میهن عزیزمان شد. این کاروان که متشکل از مسلمانان شیعه و غیر شیعه بود، حرفهای شنیدنیِ بسیاری داشت که ذکر بعض آنها زینت این نگاشته و مناسب با غرض نگارندهگان است.
«حسین آدی گوزل» مسوول هماهنگی شرکت کنندگان ترک در این مراسم، با اشاره به مقام ، شخصت و موقعیت امام (ره) در جهان اسلام گفت : آن حضرت در دورانی که جهان اسلام از لحاظ عقیدتی در ضعف بسر می برد، حیاتی دوباره به اسلام بخشید.
وی گفت: اهمیت گفتار ، رفتار و کلام امام (ره) که تداعی کننده روش رسول اکرم (ص)، خاندان عصمت و طهارت است ، باید چراغ راه ما باشد.
«حسین بیک» یکی دیگر از همراهان این کاروان معنوی گفت: حضرت امام خمینی(ره) در زمانی که جوامع اسلامی به ضعف افتاده بودند ، انقلاب اسلامی را به ثمر رساند و راه ایمان را برای مستضعفین هموار کرد.
وی افزود: امام خمینی (ره) با برافراشتن پرچم حق و عدالت راه امامت، اهل بیت، 12 امام و 14معصوم صلوات الله اجمعین را به همه نشان داد.
«خلیل چلیک» جوان دیگری که عاشق حضرت امام خمینی (ره) است ، می گوید : عشق به امام خمینی (ره)، عشق به خدا، عشق به رسول اکرم(ص) ، عشق به امامان (ع) و اهل بیت (ع)است .
«صادق بور» دیگر عضو این کاروان گفت: وقتی امام را شناختم و ثابت قدمی ایشان را دیدم به تشیع روی آوردم.
وی افزود : هدف من از این سفر هم زیارت و هم اعلام تابعیت (از شیعه) است. من از همان دوران کودکی عشق و علاقه زیادی به امام خمینی (ره) داشتم. وقتی هم که سرگذشت ایشان را خواندم ، به عظمت انقلابی که ایشان به مسلمانان جهان هدیه کرده پی بردم. همه مسلمانان جهان خواه سنی و خواه شیعه باید با افتخار راه امام (ره) را پیش بگیرند.
«شهیده نور»، دختری که به عشق امام و انقلاب همراه این کاروان شده با اشاره به تاثیرپذیری اش از فیلم روح الله گفت: من برای بهتر شناختن امام و دیدن آن فضای معنوی تصمیم گرفتم وارد این راه شوم. و... دیگر بیانات از دلدادگان ملل دیگر که مجال پرداختن به آن نیست.
آری! به یقین چنین است؛ امام عزیز ما، نه تنها امام شیعیان و مسلمانان که امام تمام بشریتی است که در وجود خود روزنی از نور به سوی حق و حقیقت دارد؛ و سالگرد ارتحال او چشمهی نوری است که تاریخ زمانهی ما هر سال در آن تجدید حیات میکند. از این پس و بعد از آنکه موج عظیم بیداری اسلامی در ملل اسلامی نوید حاکمیتِ اسلام بر حکومتها را میدهد و نهضت های ضد سرمایهداری، بنیانِ سرمایه سالاری را هدف قرار داده است، شاهد آن خواهیم بود که هر ساله در چهاردهم خردادماه، از اقصی نقاط جهان، کاروانهای خود جوش به شوق زیارت آن مرد الهی و مبارز نستوه روانهی ایران خواهند شد.
به عنوان اصلیترین نقد نسبت به برگزاری این مراسم، باید گفت: جای تأسف است که گویی برگزارکنندگان این مراسمِ مهمِِ ملی و بین المللی، چنین افقی را پیش رو نمیبینند و بنا بر بستر سازی برای تحقق آن ندارند و چنین روزی را انتظار نمیکشند!
متأسفانه شاهد آن هستیم که هر سال، زمینه های حضور پرشور مردم در این مراسم تضعیف می گردد و نارضایتیِ شرکت کنندگان نیز بیشتر می شود. وقتی افراد را برای حضور در مراسم دعوت می کردی، بعضا از آنچه در سالهای قبل در مراسم بر آنها گذشته بود، شکایت می کردند و عذر حضور می خواستند!
درست است که عشاق و دلدادگان امام را اگر مستقیما هم از درب حرماش برانند، از پنجرهی آن به خاک بوسیِ امام خواهند رفت. اما ایجاد زمینه برای حضور عمومیِ مردم از داخل و خارج از کشور، و بهره مندی از ظرفیت های عظیم سیاسی و فرهنگیِ این مراسمِ استراتژیک اقتضای دیگری دارد.
آیا رسم تصدّی بر برگزاریِ چنین مراسمِ مهمی آن است که زائرِ عزیزی که شایسته است انسان خاک پای او را برای تقرب به خدای متعال به چشم بکشد، پس از طی مسافت های طولانی از نقاط مختلف کشور، آن هنگام که به مرقد مطهر می رسد، احساس کند گویی کسی منتظر او نبوده و زمینه ای برای پذیرفتن او و بهره مندیِِ بهترش از مراسم مهیا نشده است؟!
براستی آیا منطقی است که پس از گذشت این همه سال، هنوز در اوّلیاتِ برگزاری این مراسمِ خطیر ناتوان باشیم؟! به مواردی از این مشکلات اشاره میکنیم:
طبیعتا اکثر زائران محترم، امکان حضور در مکان استقرارِ جایگاه را ندارند و در محوطه های اطراف آن اجتماع می کنند؛ آیا رسم اکرامِ زائران امام آن است که بدون هیچ سایه بان و یا حداقل قطعهای موکت که بر آن بنشینند، در گرمای خردادماهِ تهران رها شوند؟! وسوال انگیزتر آنجاست که در سالهای قبل تعدادی موکت برای نشستنِ زائران در زیر آفتاب بود، ولی امسال از همان موکت ها نیز دریغ شده بود.
آیا مایهی شرمندگی نیست که به خاطر محدودیتِ تدارکات، عدهی زیادی از زائران محترم امکان استفاده از سرویس بهداشتی را نیابند و نیمی از همان محدود سرویس های بهداشتی هم خراب باشد که صحنه های...
آیا پس از بیست و سه سال هنوز به ذهن برگزار کنندگان محترم نرسیده است که می توان پارکینگ موقتی که در حاشیهی اتوبان تهران-قم تدارک دیده می شود را آسفالت کرد تا موقع ورود و خروج اتوبوسها آن همه خاک از زمین بلند نشود و بر سر و روی و لباس و دهان و ریهی مرد و زن و کودکِ زائر ننشیند؟!
آیا نمیتوان با سازماندهی نیروهای مردمی و بسیجی، و بر پایهی آداب اولیهی مهمان نوازی، از زائران محترم پذیرایی کرد؟ تا بواسطهی عدم رعایتِ حداقلِ این آداب، بعض مردم بواسطهی گرمای هوا و برای رفع عطش، به اتومبیلهای حمل آب و... هجوم نبرند و – دور از جان! – صحنه هایی مانند کمک رسانی به قحطی زدگان فلان کشور آفریقایی! تداعی نگردد؟!
آیا از سر مهمان نوازی است یا برای سهولت کار و رفع تکلیف، که در آن هوای گرم برای نهار، کنسرو ماهی بین زائران توزیع میشود؟! به درستی نباید برای ما مهم باشد که کسی از زائران امام در مسیر بازگشت با آن همه خستگی و آفتاب خوردگی، دچار سوء هاضمه و مشکل گوارشی نشود؟!
ای کاش مجبور نبودیم که چنین تلخ روایت کنیم؛ ای کاش مراسم به نحوی برگزار میشد که طومارهای تقدیر را برای متصدّیانِ برگزاریاش می فرستادیم اما افسوس...
علی فرض اینکه از تمام اشکالات ذکر شده صرف نظر کنیم، آنچه مشتاقان را به سوی مرقد مطهر امام میکشاند، بهرهمندی از مراسم آن روزِ بزرگ و تجدید بیعت و دیدار با جانشین رشید امام و ولی امر مسلمین جهان و بهرهمندی از رهنمودها و بیانات راهگشا و دشمن شکن ایشان میباشد. آیا بیست و سه سال تجربه، کافی نیست تا یک مراسم تکلیفاش را با سیستمِ صوتی و تصویریاش مشخص کند؟! در هنگام سخنرانی رهبر معظم انقلاب، زائران مستقر در محوطهی بیرون، در حالی که بر روی زمین و زیر آفتاب نشستهاند و دست خود را سایهبان کرده و مشتاقانه چشم به نمایشگری کوچک دوختهاند که صدا و تصویراش حداقل 7-8 ثانیه اختلاف دارد! در اوج دقت و گوش جان سپردن به بیانات روح بخش معظم له، چندین مرتبه ناگهان صدا در تمام محوطهی بیرون قطع........ و به این زودی ها هم وصل نمی گردد! بدرستی آیا نمیتوان از متخصصینِ فن در رفع این مشکلِ همه ساله، کمک گرفت؟! یا حداقل بلندگوهای بیرون را از چند خروجیِِ مستقل فعال ساخت تا در صورت قطع یکی از آنها، صدا بالکل قطع نشود و این سوال برای همگان طرح نگردد که آیا حاصل تلاشهای آن ستادهای پر عنوان و نهاد، و شخصیتهای پرستاره و مدال! همین شاهکاری است که می بینیم!
بگذریم! اینها مشکلاتی بود که ناظر به بدیهیّات و اولیّات بود؛ و ای کاش شرایط به نحوی بود که مجبور نبودیم تا این منزلت تنزل کنیم و نسبت به این موضوعات انتقاد کنیم. اما در باب مشکلات و خلاءهای فرهنگیِ مراسم، به همین نکته بسنده میکنیم که به چه میزان از ظرفیتِ حضور وسیع مردمی برای معرفت افزایی نسبت به اصول اندیشهی امام و دمیدن روح الهی و انقلابی ایشان، در بین شرکت کنندگان بهرهبرداری میگردد؟! بجز بیانات ارزشمند مقام معظم رهبری، اصول خط امام در کدامین قالب فرهنگی و هنریِ تاثیرگذار برای جهانیان بیان میشود؟ توقع آن است که هر سال در سالگرد ارتحال امام، مجموعهای از محصولات فکری و فرهنگی که ناظر به بیان دیروز، امروز و فردای خط امام و مسیر انقلاب اسلامی باشد تهیه گردد و در قالبهای مختلف سخت افزاری و نرم افزاری به جامعهی فرهنگیِ داخل و خارج ارئه شود؛ تا از سویی به رساندن پیام امام در افقها و قالبهای نو به جهانیان بیانجامد و از سویی بیانگر حیات فرهنگیِ نهادهای متصدّی انتشار آثار امام و برگزاری مراسم سالگرد ایشان باشد.
خلاصهی کلام آنکه، امام عظیم الشأن ما در اذهان عالمیان، در حال بازتعریف و تجلیِ پرفروغ ترِ دیگری است؛ البته نه از طریق نشر آثار و اندیشه های او توسطِ ما! بلکه از طریق آثار آن موج عظیم و مبارکی که در باطن این دوران تاریخ ایجاد نمود و از طریق تحقق آن وعدههای صدقی که به جهانیان داد؛ و سالگرد ارتحال آن حضرت نیز، نه عرصهای است که خدای ناکرده عدهای به تصفیه حسابهای سیاسی با این و آن بپردازند و نه معرکهای است که برخی به دنبال کسب اعتبار برای خود و دیگران باشند و نه حتی یک تشریفاتِ حکومتی است برای بزرگداشت و تکریم از ایشان؛ بلکه مراسم سالگرد ارتحال امام عظیم الشأن، میبایست همایشی باشد عظیم، از تجدید میثاق با آرمانهای بلند ایشان و معرفی ابعاد شخصیت پیامبرگونهی آن حضرت؛ میعادگاهی باشد برای تجدید بیعتِ تودههای چندین میلیونی و خیرهکننده، با ولی امر مسلمین جهان؛ و کانونی باشد برای اجتماع مستضعفین عالم تا از این اقیانوس مواج، حیات طیبه یابند و طعم عزت و اقتدار در سایهی ولایت الله را بچشند. انقلابهای جهانیِ مستضعفین، علیه مستکبرینِ خونخوارِ عالم، میبایست که از این سرچشمهی حیات بجوشد و مدیریت گردد؛ و تصمیمات بزرگ دنیای اسلام و جهان، شایسته است که در این پایگاه رفیع رقم خورده و توسط حجتِ خدا و ولیّ فقیه، اعلام گردد.
سخن ما با متصدّیان برگزاریِ سالگرد ارتحال امامِ عزیزمان این است که آیا خویش را برای خدمتگذاری در آن روزگار نه چندان دوری که مشتاقان امام از جای جای جهان، احرام عشق میبندند و مرقد مطهرش را چون کعبهی جان در بر میگیرند، مهیا میبینید؟ اگر امتِ امام، که امتی است جهانی، شما را مهیای آن روز نبینند، خود همانگونه که سالیان سال، آبرومندانه عاشورا و اربعین حسینی«علیه السلام» را اداره کردندهاند، سالگرد ارتحال امامشان را نیز خود اداره خواهند کرد.
در پایان از تمامیِ عزیزانی که در مقام تصدّیِ برگزاری این مراسم عظیم، همهی وسع خویش را برای ارتقاء جایگاه رفیع این مراسم سیاسی و معنوی به کار میگیرند ولی به هر دلیل خواست و ارادهی آنان منشأ اثر جدی قرار نمیگیرد کمال تشکر را داریم؛ و همهی آنان را که در این مقام، نسبت به مأموریتِ خطیر خود اهمال کرده و یا خدای ناکرده در مقام تعارض و تضعیف برمیآیند، هشدار باد که سرمایههای گرانسنگ امام و انقلاب اسلامی و خون شهیدان، امانت الهی است و دست قدرت و انتقام الهی پاسبان آن میباشد؛ و بدانند که «اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ»
والسلام
جمعی از طلاب و فضلای حوزه علمیه قم