شرق، حكم اين جوان بعد از كشوقوسهاي فراوان سرانجام در هيات عمومي ديوان
عالي كشور تاييد شد. مرد جوان متهم است سه سال قبل دختري به نام «سوگل» را
ميان شمشادهاي ميدان آزادي مورد آزارجنسي قرار دادهاست.
سوگل
ساعاتي بعد از اين حادثه خود را به ماموران پليس رساند و به آنها گفت: «من
دانشجوي دندانپزشكي هستم و در شهرستان درس ميخوانم. امروز -روز حادثه-
ديروقت به تهران رسيدم. قرار بود پدرم دنبالم بيايد اما وقتي از اتوبوس
پياده شدم او را نديدم، براي همين با وي تماس گرفتم و او توضيح داد كجا
ايستادهاست. چون مطمئن نبودم مسيري كه ميروم درست است از مرد جواني سوال
كردم، به من گفت از ميان شمشادها بروي چند دقيقه بيشتر راه نيست. من هم
همين كار را كردم، يكدفعه احساس كردم كسي تعقيبم ميكند. تا بتوانم به خودم
بيايم و فرار كنم آن شخص من را از پشت گرفت و همان مرد جواني بود كه از او
آدرس پرسيدهبودم. او مرا به زمين كوبيد و مورد آزار قرار داد. هرچه سعي
كردم در برابرش مقاومت كنم، نتوانستم. التماس كردم و خواستم مرا رها كند
اما توجهي نكرد و به من تجاوز و بعد با لباسهاي پاره رهايم كرد و گريخت.
دختر
جوان گفت: وقتي بلند شدم و سعي كردم كشانكشان خودم را از ميان شمشادها
بيرون بياورم، متوجه شدم تلفن همراه مرد متجاوز روي زمين افتاده است كه آن
را برداشتم.دختر جوان تلفن همراه را به ماموران داد. وقتي پرونده تشكيل شد
و به دادسرا رفت بازپرس براي بازداشت اين مرد دستور داد تا تلفن همراه او
مورد بررسي قرار گيرد. وقتي ردي از متهم به دست آمد ماموران با طرح نقشهاي
سعي كردند او را به محلي بكشانند تا بتوانند بازداشتش كنند. آنها از سوگل
خواستند از طريق شمارهاي كه از متهم به دست آمده بود با او تماس بگيرد و
قرار بگذارد.
مطابق نقشه، سوگل به متهم تلفن زد و به او گفت كه قصد
دارد به اين رابطه ادامه بدهد و از او خواست تا با هم قراري بگذارند و
يكبار ديگر همديگر را ببينند. مرد جوان كه حرفهاي سوگل را باور كرده بود
سر قرار حاضر شد و ماموران او را بازداشت كردند. سپس مرد جوان مورد
بازجويي قرار گرفت و به تجاوز اعتراف كرد.
او در بازجوييها گفت:
وقتي دختر جوان از من خواست راهنمايياش كنم يكدفعه وسوسه شدم و تصميم
گرفتم به او تجاوز كنم، به همين خاطر هم او را به سمت شمشادها راهنمايي
كردم. آنجا تاريك بود و ميتوانستم نقشهام را اجرا كنم، بنابراين دنبالش
رفتم و زماني كه او را تنها پيدا كردم، مورد آزار قرار دادم.
با
ارسال پرونده به شعبه 72 دادگاه كيفرياستان تهران، تحقيقات قضايي درخصوص
اين پرونده آغاز شد. سوگل اين بار جزييات واقعه را براي قضات توضيح داد. او
گفت: خانه من در كرج است و در اصفهان درس ميخوانم. روز حادثه كلاسهايم
تمام شدهبود و ميخواستم به خانه بروم. قرار بود در ترمينال آزادي پياده
شوم و پدرم آنجا به دنبالم بيايد. او در ضلع غربي ترمينال ايستادهبود،
نيمهشب بود و من نميتوانستم به درستي تشخيص بدهم كدام مسير را بروم. از
مرد جوان پرسيدم و او به من گفت كه از ميان شمشادها بروم، بعد هم به من
تجاوز كرد. اين مرد پولهايم را هم برداشت و رفت اما موبايلش را جا گذاشت.
من هم گوشي را برداشتم و فرار كردم. اين حادثه آنقدر روي من تاثير گذاشته
كه هر شب كابوس ميبينم و حالم بد است.
وقتي قضات از متهم خواستند
درباره اتهامش توضيح بدهد او هم اتهامش را قبول كرد و گفت كه به دختر
دانشجو تجاوز كردهاست. بعد از چند جلسه بازجويي و اعتراف متهم به تجاوز،
جلسه محاكمه برگزار شد اما مرد جوان اين بار گفت اتهام را قبول ندارد. او
گفت: اين دختر خودش خواست با من رابطه داشته باشد. او به ميان شمشادها رفت
تا با هم رابطه داشتهباشيم. او تلفن همراه من را دزديده و ميگويد اين
مدركي است براي اينكه ثابت كند به او تجاوز كردهام. بنابراين من از او
شكايت دارم. قضات شعبه 72 دادگاه كيفرياستان تهران بعد از محاكمه مرد
جوان، وي را مجرم شناختند و او را به اعدام محكوم كردند. متهم به راي صادره
اعتراض كرد و پرونده به ديوان عالي كشور رفت. قضات ديوان راي صادره را نقض
و اعلام كردند چون او اتهامش را در جلسه محاكمه انكار كردهاست بنابراين
حكم درست نيست و شعبه همعرض بايد به پرونده رسيدگي كند.
اين بار
پرونده به شعبه 77 دادگاه كيفرياستان تهران رفت و قضات اين شعبه متهم را
يكبار ديگر محاكمه كردند. اين مرد باز هم اتهام تجاوز را رد كرد و گفت:
دختر دانشجو خودش خواست با من رابطه داشتهباشد و بعد هم چون از كارش
پشيمان شد از من شكايت كرد. اين انكار كارساز نبود، چرا كه هيات قضات شعبه
77 اعلام كردند متهم را مجرم ميدانند زيرا او چهار بار نزد قضات شعبه 72
به جرم خودش اعتراف كردهاست، ضمن اينكه ادعاي او در مورد دختر دانشجو
نميتواند صحت داشته باشد زيرا شاكي دانشجوي رشته دندانپزشكي است و شأن
خانوادگي بالايي دارد و حتي اگر بخواهد با كسي رابطه داشته باشد اين عمل را
ميان شمشادهاي ميدان آزادي انجام نميدهد. ضمن اينكه دختر جوان بعد از اين
تجاوز دچار مشكلات روحي شديدي شده و اين نشاندهنده عدم تمايل او براي
برقراري رابطه است.
بنابراين قضات شعبه 77 هم راي بر اعدام متهم
دادند. اين حكم يكبار ديگر مورد اعتراض قرار گرفت و ديوان عالي كشور هم بر
نظر خود باقي ماند، بنابراين پرونده براي تعيين تكليف به هيات عمومي ديوان
عالي كشور رفت. 50 قاضي ديوان براي بررسي پرونده تشكيل جلسه دادند و در
نهايت با اكثريت آرا مرد جوان را مجرم شناختند و راي دادگاه كيفري را مورد
تاييد قرار دادند. پرونده براي طي كردن مراحل قانوني جهت اجراي حكم به
دادسراي اجراي احكام فرستاده شد و روز گذشته پيشنهاد شد اين مجرم در ميدان
آزادي اعدام شود. قضات شعبه 77 براي بررسي اين پيشنهاد تشكيل جلسه دادند كه
به زودي تصميم خود را اعلام ميكنند.