خبرگزاري دانشجو: اسم سهيل كريمي با
دستگيرياش در عراق هنگام فيلم برداري و ساخت مستند در همه زبان ها پيچيد؛
كريمي مسند سازي است كه به گفته خودش و خيلي ها نه براي مسائل مالي بلكه از
روي تكليف، سوالات ذهني اش را كه قطعا سوالات خيلي هاست با ساخت مستند
پاسخ مي دهد.
بعد از ساخت مستند عراق و افغانستان و پاراچنار اين بار انفجارهاي سوريه دغدغه اي شد براي كليد خوردن مستند فتنه شام.
كريمي حرف هاي ناگفته اي داشت از ديده هايي كه با شنيده هاي ما متفاوت بود ...
تنها دليل براي ساخت مستندفتنه شام حس تكليف بود
در راستاي فعاليتهاي گذشتهام كه در حيطه مستند بود، هميشه نسبت به مسائل جهاني دغدغههايي داشتم و در واقع حس تكليفم بود.
همين باعث ميشد خودم را موظف بدانم
سوالهاي كه در ذهنم راجع به برخي جريانات وجود دارد پاسخ دهم چرا كه ممكن
است اين سوالات براي براي بقيه هم وجود داشته باشد، همين دغدغه باعث شد
كه به افغانستان، تركيه، عراق و پاراچنار، بروم.
چرا رسانه هاي كشورهاي بيگانه يك دفعه مدافع حقوق بشر در سوريه مي شوند؟
سوريه هم همين موضوع بود چرا كه در يكي
دو سال اخير ميديدم كه به اسم بيداري اسلامي جرياناتي مطرح ميشود و
موضوعاتي بيان ميشود و ديكتاتورهايي سرنگون ميشوند و در كنار اين ماجراها
رسانههايي هستند كه دائم نگاه جديدي كه در حال شكلگيري است كور ميكنند و
با تبليغاتشان ميخواهند اين موج جديد را از بين ببرند.
رسانههايي از قبيل الجزيره، العربيه،
بيبيسي و يورو نيوز، شبكههاي به استكبار وابستهاي هستند كه همين
كشورهايشان پناه دهنده به ديكتاتورهاي بودند كه حقوق بشر را زيرپا گذاشتند و
مردم را كشتند اما چه ميشود كرد يك دفعه در سوريه با چرخش 180 درجه
داعيهدار حقوق بشر و مدافع دموكراسي ميشوند و طرفداران مردم محرومي
ميشوند كه قيام كردهاند.
ميگويند حكومت ديكتاتور مردم را با توپ و تانك ميكشند! براي من سئوال بود كه چرا به سوريه ميپردازند.
چرا به بنعلي پناهندگي ميدهند و به
علي عبدالله صالح پناهندگي ميدهند از مبارك دفاع ميكنند چرابه بحرين
نميپردازند.اينها همه مجرم هستند.در بحرين همه اين كشورها مثل عمارات
نماينده دارند، اما در سوريه به شكل ديگري وارد شدند و مردم را مسلح كردند
صداو سيما عرضه ساخت چنين مستندي را نداشت/دست خالي شال و كلاه كردم و وارد سوريه شدم
همه اين باعث شد طرحي بنويسند به نام
فتنه شام هفت الي هشت سالي است كه با صدا و سيما ارتباط ندارم البته معتقد
هستم كه صدا و سيما عرضه ساخت چنين مستندي را هم نداشت چرا كه با اين همه
آدم و اين همه دستگاه عريض و طويل نتوانست چنين كاري را بكند. به نظر من
صدا و سيما در مسئوليت اطلاع رساني خبري سوريه هم خيلي خوب عمل نكرد و
سوالهاي قشر مذهبي ما را در فضاي بيداري اسلامي جواب نداد همين باعث شد
بدون اينكه وزارت خارجه و هيچ سازماني دستم را بگيرد شال و كلاه كنم و
باهزينه شخصي براي ساخت مستند وارد سوريه شوم.
آقاي شمقداري براي هر كاري كه درخواست مي كرديم به ما كمك مي كردند
البته اين نكته قابل ذكر است كه آقاي
شمقدري و سازمان سينمايي هر بار كه ما براي نامه مراجعه كرديم با روي گشاده
از ما استقبال كردند؛ حتي به وزارت خارجه براي ورود ما به سوريه نامه
دادند اما چون فضا وارد بروكراسي شد من ديگر منتظر پاسخ وزارت امور خارجه
نماندم و خودم وارد سوريه شدم.
دو و سه باري بين سوريه و لبنان تردد
داشتيم، در جايي كه به خاطر منابع مالي دچار مشكل شديم وزير ارشاد شخصا
وارد ميدان شد و معاونت مالي ايشان با من تماس گرفت و مشكل مالي ما را حل
كرد.
خيليهاي ديگر بودند كه با شعار كارهايشان را پيش بردند اما هيچ دستگيري از ما نكردند
با 60 مقام سياسي فرهنگي مصاحبه كردم/700 گيگ راش با خودم به ايران اوردم
مجموعاً 54 روز در سوريه و لبنان بودم
با 60 مقام سياسي، فرهنگي، رسانهاي مصاحبه كردم و در انفجارهاي مختلفي
حضور داشتم نزديك 600 الي 700 گيگ راش با خودم به ايران آوردم ما صدا
برداري حرفهاي داشتيم البته زماني كه در تردد سوريه به لبنان دچار مشكل
بوديم سفارت به ما كمك كرد و ما را به عنوان ديپلمات جابه جا ميكرد.
با خانواده هايي كه فرزندانشان به جرم شيعه بودن سربريده شده بودند مصاحبه كردم
قسمتهاي كه در منطقه نياز به ضبط داشت مانند تجمعات مردمي حكومت سوريه با دوربين گرفته شد.
سراغ خانوادههاي رفتيم كه بچههاشان
به جرم شيعه بودن به دست سلفيها و به اسم مبارزه با ديكتاتوري سربريده شده
بودند. در شهرهايي مثل درعا، دمشق، سويدا، حضور داشتيم و صحنهها را به
تصوير كشيديم.
فتنه سوريه به اين زودي ها تمام نخواهد شد
در حال حاضر قصدم اين است كه صحنههاي
فيلمبرداري شده را به زبان عربي با زيرنويس فارسي و انگليسي آماده كنيم،
بعد از آن به تركيه و فرانسه خواهم رفت چرا كه با برخي مخالفان حكومت در
دمشق مصاحبه داشتم اما بعضي ديگر از آنها در تركيه و فرانسه هستند و چون
ميخواهيم مستند جامع باشد به سراغ آنها خواهم رفت.
حضور ميداني من در آنجا نشان داد كه در
سوريه فتنه به تمام معنا اتفاق افتاده فتنهاي كه به زودي تمام نميشود و
سه الي چهارسال طول خواهد كشيد.
دست وهابي ها و سلفي ها در كشتارها رو شده
اما به من نشان داد كه آنهايي كه به
دنبال اين بودند كه از اين آب گل آلود ماهي بگيرند سرشان به سنگ خورد چرا
كه نافهميهايي كه از جماعت وهابي و سلفي ديديم و كشتارهاي كه دربرابر
مردم انجام ميدادند نيروهاي بين المللي را به اين اعتقاد رساند كه حكومت
نقشي در كشتارها ندارد و با بيانيهاي كه اخيراً صادر شد نيروهاي وهابي
محكوم شدند، حكومت سوريه هم خوب توانسته فضا را كنترل كند.
به حضرت آقا گفتم گزارش هايي كه راجع به پاراچنار مي دهند اشتباه است
من وقتي وارد سوريه شدم متوجه شدم خيلي
مفاهيم اشتباه منتقل ميشود، خاطرم هست در پاراچنار هم همين بود تعابيري
كه ايرانيها از آن منطقه داشتند و گزارشهايي كه ميدادند هيچ كدام نشان
دهنده حضور ميداني آنها نبود.
وقتي وارد پاراچنار شدم خدمت حضرت آقا
هم بعد عرض كردم كه اين نقل قولي كه ميگفتند يك سري شيعه جاهل آنجا كار
نظامي ميكنند و كشتار قبيلهاي ميكنند اصلاً وجود نداشت چرا كه درگيري
آنها بين انقلاب، اسلام امام و اسلام آمريكايي بود.
در تركيه انقلاب خواهد شد/اگر مردم دلشان به حكومت به ظاهر اسلام گراي تركيه خوش نبود اولين انقلاب در تركيه رخ داده بود
در تركيه هم همينطور بود حضور ميداني
من نشان داد كه اين نكته كه سالها ميگويند مردم تركيه لا ابالي، ضد دين و
لائيك هستند نادرست است. مردم تشنه اسلام بودند من به چندين استان تركيه
سفر كردم و از نزديك با مردم حرف زدم. مردم دنبال بهانهاي هستند كه انقلاب
در تركيه اتفاق بيفتد بارها گفتهام كه اگر دولت به اصطلاح اسلامگرا در
تركيه نبود كه سوپاپ اطمينان اسلامگرايي براي مردم داشته باشد اولين كشور
در فضاي بيداري اسلامي تركيه بود در آينده خواهيم ديد كه چطور در تركيه
انقلاب خواهد شد.
الان دولت تركيه در حال تلاش است كه فضا را كنترل كند.
مردم سوريه متفاوت تر از جهان عرب هستند
درست در سوريه هم همين تفاوت نگاه براي
من اتفاق افتاد، با آدمهايي در سوريه روبرو شدم كه متفاوتتر از جهان عرب
هستند كساني كه عليرغم اينكه نفت و گاز ندارند 40 سال است مقابل استكبار
ايستادهاند در محور آرمان فلسطين مقاومت ميكنند و خاكريز اول مقاومت
هستند.
كساني كه با همه تهاجمهاي كه
برعليهشان ميشود كوتاه نيامدند، سي و چهل درصد مردم اگر ازشان خواسته شود
سلاح دست ميگيرند و در برابر استكبار ميجنگند.
در سوريه فقط يكي دو شهر مانند دراعا شلوغ است در دمشق در حلب و در خيلي شهرهاي ديگر هيچ خبري نيست.
لبناني ها به سوريه ها مانند ايراني ها به برادران افغاني نگاه مي كنند
تازه در اين دو شهر هم در چند محله آن
هم به خاطر انفجارهايي كه كشتار ميدهد، شلوغ شده علت بازتاب رسانهاي به
دليل حجم انفجار است نه كميت آن.
در سوريه آدمهايي هستند كه براي شغل به لبنان ميروند نگاه لبنانيها به مردم سوريه مانند نگاه ما ايرانيها به برادران افغاني است.
شكمها گشنه است اما آنها آدمهاي ثابت قدمي هستند. نكته ديگري كه راجع به سوريهها متوجه شدم به شدت آدمهاي لطيف و احساسي هستند.
ژنرال خانمي كه مسئوليت جايي مثل بسيج ايران را داشت/شبي كه با همسرم به منزل ايشان براي شام دعوت شديم
مجموعهاي دارند به نام لوفل اسد يك
چيزي مانند بسيج خودمان، ژنرال و فرمانده اين مجموعه يك خانمي بود ايشان من
و همسرم را براي شام دعوت كرده بودند با ايشان كه صحبت ميكردم با وجود
ژنرال بودنشان اما راجع به برخي مسايل گريه ميكردند اين نشان دهنده احساسي
بودن اينهاست.
اگر من در آنجا حضور پيدا نميكردم
هيچ كدام از اينها را متوجه نميشدم برخي سوريهها با وجود اينكه لائيك و
علوي هستند اما نگاه زيبايي به انقلاب اسلامي دارندبرهي انها لائيك و علوي
هستند، مذهب آنها انسان محور و اخلاق محور است و مثل ما ايرانيها مذهبي
نيستند.
دروزي ها باوجود لا مذهب بودنشان بسيار مهمان نواز هستند/آثار باستاني سوريه باارزش تر از تخت جمشيد ماست
مثلاً من قبلاً دروزيها را مثل
بهاييها ميديدم، آنها ويژگي خاصي در دينشان دارند و آن اين است كه در 40
سالگي به سن تكليف ميرسند به همين دليل لااباليگري درونشان زياد است اما
با وجود اين بسيار انسان هستند و بسيار مهمان نواز.
علاوه بر اين نكتهاي كه راجع به سوريه
قابل توجه است فرهنگ چهار الي پنج هزار سالهاي است كه سوريه ايها دارند
آنها اصالتاً عرب نيستند بلكه مُعرب هستند يعني عرب شدند آثار باستاني كه
دارند خيلي بزرگتر از تخت جمشيد ماست اما رسانههايشان در بازتاب اين آثار
فرهنگي كمكاري كردند و سنتها و مناسبات فرهنگي بسيار متفاوتي با عربها
دارند.
حفظ سوريه حقظ ارزش انقلاب اسلامي است
اگر لبنان مقابل استكبار ميايستد به
خاطر ارتباطي است كه حزبي در ان با عنوان حزب الله لبنان به واسطه
ابشخوربودنشش از جايي مثل جمهوري اسلامي دارد؛ اما مقاومت مردم سوريه به
خاطر جنس مردمي بودن خودشان است.
در فضاي سوريه اگر حافظ اسد برعليه
حكومت قبلي كودتا ميكند به خاطر جنس مردم سوريه است حكومت نه مثل عراق است
كه دست حزب بعث باشد و به مردم زور بگويد و نه مثل لبنان طايفه اي است.
نكتهاي كه در سوريه بايد به آن توجه
كنيم اين است كه حفظ سوريه حفظ ارزش فلسطين است حفظ ارزش انقلاب اسلامي
است؛ چرا كه اگر اين پل مقاومت ايران و لبنان از بين برود جريان اسلامي
ضربه خواهد خورد.