در سالي كه گذشت مردم استان كرمانشاه 200 روز هواي آلوده به ريزگرد تنفس كردند.
-ريزگردهاي معلق در هوا ميزان مرگ و مير را 12 درصد و سرطان ريه را 14 درصد افزايش داده است.
- مراجعه بيماران تنفسي به اورژانس در اراك به دليل آلودگي هوا 4 برابر شد.
- در كشور 22 استان با پديده ريزگردها و عوارض ناشي از آن كه شامل انواع بيماري هاي جسمي و رواني است، درگير هستند.
- 200 هزار هكتار مالچ پاشي براي مهار ريزگردها تا پايان سال .90
- آلودگي هواي لرستان بيش از 15 برابر حد استاندارد.
انعكاس
اين اخبار ريز و درشت طي هفته هاي گذشته از طريق رسانه ها مؤيد اين نكته
بسيار مهم است كه پديده ريزگردها چه منشأ داخلي داشته باشد و چه منشأ خارجي
با سلامت مردم دست و پنجه نرم مي كند و آن را به مخاطره مي اندازد.
بنابراين نبايد به سادگي از كنار اين گرد و غبارها عبور كرد و تنها با زدن
يك ماسك و ارائه طرحهاي تئوريك صورت مسئله را پاك نمود.
ريزگردها و كاهش خون رساني
همواره
از هوا به عنوان يكي از اساسي ترين نيازهاي انسان نام برده مي شود كه بدون
آن امكان حيات وجود ندارد، اما امروزه به دلايل مختلف، انسان نمي تواند
هواي سالم را تنفس كند و به همين جهت سيستم هاي مختلف بدن انسان نمي توانند
كارايي لازم را داشته باشند كه اين امر قطعاً بر سلامت انسان تاثيرگذار
است.
دكتر مسعود جمشيديان، دستيار قلب و عروق با اشاره به اينكه
ريزگردها يكي از منابع آلوده كننده هوا هستند كه در كنار ساير منابع آلوده
كننده انسانها را از داشتن هواي سالم محروم كرده اند، درباره اثرات سوء
ريزگردها بر سلامت قلب به گزارشگر كيهان مي گويد: «ريزگردها به جهت ايجاد
تنگي نفس و تشديد مشكلات زمينه اي تنفسي، موجب افت سطح اكسيژن خون شده و به
همين دليل، قلب براي جبران اين مشكل مجبور است حجم بالايي از فعاليت را
داشته باشد كه اين مسئله باعث كاهش خون رساني مي شود. »
وي تصريح مي
كند: «ريزگردها در افراد مسن كه زمينه بيماري هاي قلبي و عروقي دارند مي
تواند موجب بروز علائم قلبي و عروقي از قبيل درد قفسه سينه همراه با تعريق
سرد يا تهوع و تنگي نفس شود.»
دكتر فريبا كياني، فوق تخصص ريه با بيان
اينكه ريزگردها در طولاني مدت مي تواند منجر به كاهش عملكرد و انسداد مزمن
ريه شود به گزارشگر كيهان مي گويد: «تنگي نفس نخستين علامتي است كه فرد با
آن مواجه مي شود.»
وي با اشاره به اين نكته كه ريزگردها، گرده هايي تا
10 ميكرومتر را نيز به همراه مي آورد و اين امر مي تواند منجر به علائم
تحريك راههاي هوايي شود، توصيه مي كند: «استفاده از ماسكهاي معمولي در اين
شرايط ضروري است.»
دكتر كياني خاطر نشان مي كند: «اما افرادي كه بيماري
هاي ريوي دارند بايد از ماسكهاي مخصوص 90n كه توانايي فيلتركردن ذرات ريز
را دارند استفاده كنند. همچنين تميز كردن فيلتر كولر اتومبيل و پوشال كولر
منزل نيز ضروري است.»
گسترش چتر ريزگردها بر سطح كشور
آنچه شواهد
نشان مي دهد دامنه چتر ريزگردها از غرب و جنوب كشور گسترده تر شده و به
مركز كشور نيز رسيده است. براستي چه اتفاقي در آن سوي مرزهاي غربي كشور روي
داده كه ريزگردهاي عربي نفس كشيدن را به شماره انداخته است؟ آيا شاهد اين
اتفاق درگذشته بوده ايم، كجا و چگونه؟ پاسخ به اين سؤالات مستلزم شناخت
عوامل مؤثر بر پديده فرسايش بادي است و شناخت ساز و كار اين پديده ناميمون
در كشور است.
مهندس حميدرضا عباسي، عضو هيئت علمي بخش بيابان مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع در توضيحاتي به گزارشگر كيهان مي گويد:
«فرسايش
بادي كه يكي از مهم ترين اشكال پديده بيابان زايي است در قالب فرآيندهاي
طوفان هاي گرد و غباري و تشكيل و فعاليت تپه هاي ماسه اي كه در فواصل
نزديك محل برخاست رسوب مي كنند، شكل مي گيرد، اما آنچه مسلم است منشأ اين
دو در يك جا تشكيل مي شود هر چند ساختار و پيامدهاي اين دو فرآيند با
يكديگر متفاوت است ولي به مجموع دو پديده فرسايش بادي گفته مي شود. در اين
پديده ابتدا ذرات گرد و و غبار و ماسه توسط باد از سطح زمين برداشت مي شوند
سپس حمل شده و در نهايت هنگامي كه انرژي باد كاهش مي يابد ذرات از حركت
باز مي ايستند و ذرات درشت تر ماسه، ريگزارها يا همان مجتمع هاي ماسه اي را
مي سازند و ريزگردها بسيار دورتر بر سطح زمين ريزش مي نمايند. ريزگردها
همواره در مناطق خشك مانند كشورمان با شدتهاي كم و زياد وجود دارند و به
همين دليل خانم هاي خانه دار همواره از نشست گرد و غبار بر وسايل منزل گله
مند هستند. در حالي كه اين مورد در مناطق مرطوب بسيار نادر است.»
وي
اضافه مي كند: «نگاهي به تاريخچه كره زمين و شواهد موجود حاكي است كه در
گذشته دور، اين منطقه (عراق، سوريه، ايران، عربستان و شمال آفريقا) شاهد
چنين رويدادي با شدت زياد بوده است. در دوران سوم زمين شناسي كه كره زمين
خشكي شديدي را تجربه كرده طوفانهاي گرد و غباري شديدي در اين منطقه روي
داده است. وجود تپه هاي ماسه اي گسترده و مرتفع همانند آنچه در خوزستان و
ربع الخالي عربستان مشاهده مي شود حاكي از اين امر مي باشد.»
وي با طرح
اين سؤال كه آيا كره زمين در حال تجربه كردن همان پديده است؟ آيا سياره
خاكي شاهد بروز خشكي ديگري است يا عوامل ديگري در اين ميان نقش دارند يا
عملكرد انسانها موجب بروز چنين رويدادي گرديده است؟ خاطر نشان مي كند:
«عوامل متعددي در چگونگي تشكيل پديده ريزگردها و به طور كلي فرسايش بادي
نقش دارند: پارامترهاي اقليمي مانند باد، بارش، دما و خصوصيات خاكي مثل
رطوبت، ميزان شوري، استحكام و پوشش گياهي سطح خاك. علاوه بر اين، نبايد از
تاثير خشكسالي ها كه شدت پديده هاي بيابان زايي را دو چندان مي كند غافل
ماند.»
مهندس عباسي مي گويد: «هر آنچه مسلم است، گسترش چتر ريزگردها در
اثر تغيير يك يا چند عامل مذكور به وجود آمده است. شواهد علمي حاكي از
تغيير اقليم در سرتاسر زمين است و در سوي ديگر يعني خاك، شواهد تغييرات
بسيار مشهود است به طوري كه كاهش ميزان رطوبت و املاح خاك غيرقابل انكار
است. تغيير رژيم آبي كه با احداث 17 سد روي رودخانه هاي دجله، فرات و كرخه
صورت گرفته است موجب كاهش رطوبت خاك در دشتهاي رسوبي ميان رودان (بين
النهرين) و خشك شدن هورهاي هويزه، سعديه، شويجه و... شده است. با كاهش
ميزان رطوبت خاك، از يك سو آستانه فرسايش بادي يعني حركت ذرات خاك توسط باد
كمتر شده و ريزگردها با كمتر بادي شروع به حركت مي كنند و از سوي ديگر
شوري خاك افزايش مي يابد و شست وشوي طبيعي خاكها صورت نمي گيرد. با افزايش
نمك در خاك، ساختمان خاك قوام خود را از دست داده و به شكل پودر مانند درمي
آيد. اين همانند آن است كه شلنگ بادي را داخل ظرف آردي نماييم. با كاهش
رطوبت خاك پوشش گياهي طبيعي كه همانند بادشكن عمل مي نمايند نيز كمتر شده و
سطح خاك آماده فرسايش مي شوند. عوامل مذكور دست به دست هم داده و چرخه شكل
گيري ريزگردها را كامل مي نمايند.»
از مهندس عباسي در مورد دليل اينكه
وقوع اين پديده در اين موقع سال چرا بيشتر است سؤال مي كنم و اينكه چرا
تعداد روزهاي گرد و غباري بيشتر از بقيه فصول مي باشد، او در پاسخ به
افزايش دماي هوا اشاره مي كند و توضيح مي دهد: «با گرم تر شدن هوا، دماي
سطح خاك افزايش يافته و در نتيجه دماي هواي مجاور خود را گرم تر مي كند.
صعود اين هواي گرم از سطح خاك به بالاتر، موجب تلاطم شده و ريزگردها را به
داخل هوا منتشر مي كند. همچنين خشك شدن و پودر شدن خاك در اين فصل سال و
حركت جبهه هاي هواي كم فشار كه در جلوي خود ريزش هواي سرد و توليد باد را
به همراه دارند موجب بلند شدن توده هاي عظيم و مرتفعي از گردوغبار را با
خود به همراه دارند كه توسط باد به اين سوي مرز آورده مي شوند.»
دقيقا
شرايطي كه در آن سوي مرزهاي غربي و جنوبي كشور اتفاق افتاده است در دشت
سيستان در شرق كشورمان نيز روي داده است. رود هيرمند پس از گذشت از داخل
افغانستان به هامون هاي پوزك، صابوري و هيرمند در داخل دشت سيستان ختم مي
شوند. با ساخت سدهاي كمال خان در افغانستان و سدهاي ديگر و برداشت هاي بي
حساب در طول رودخانه، به دليل افزايش جمعيت و افزايش سطح زيركشت در
افغانستان، مرگ تدريجي هامونها رقم خورد. با خشك شدن هامونها، شرايط براي
برداشت گردوغبار و افزايش هاي بادي مهيا شد و چتر ريزگردها بر دشت سيستان،
جنوب افغانستان، پاكستان و حتي گذرگاه آبي عمان باز شد. اين در حالي است كه
تغييرات مشهودي در اقليم سيستان در چند سال گذشته روي نداده است هر چند
خشكسالي كه ذات اين مناطق مي باشد توان آن را كاهش داده است.»
از وي مي
پرسم راه حل ها در كجاست و آيا برنامه ريزي آينده بايد در شرايط خطر صورت
گيرد، كه مهندس عباسي مي گويد: «راهكار كاهش گردوغبار و فرسايش بادي به
سادگي امكان پذير نيست. از حدود 000،122 هكتار تپه هاي ماسه اي موجود در
خوزستان تنها 20 درصد آن تثبيت شده است اين در حالي است كه تقريبا قديمي
ترين پايگاه تثبيت شن در سال 1338 در اين استان راه اندازي شده است. بيشتر
مالچ هاي عرضه شده به بازار كارايي مناسب در برابر عوامل محيطي مانند نور،
گرما و باد را ندارند و در آزمايش هاي ميداني جواب نداده اند. همچنين در
بعضي مناطق برداشت ريزگردها مانند كف بستر درياچه هاي خشك كاربرد مالچ به
دليل آبگيري و رسوب گذاري مجدد امكان پذير نيست. اينها همه وقتي ميسر است
كه بودجه كافي از يك سو و پژوهش هاي كافي در اين زمينه تكميل شود چيزي كه
شرايط آن نيز مهيا نيست. تلاش براي احياي حق آبه ها پايين دست سدها نيز در
گيرودار ملاحظات سياسي گم شده است و خواستي براي حل معضلات اين چنيني هموار
نيست. پس فعلا بايد آنها را تحمل كرد يا اكوسيستم را به حالت اول
بازگرداند.»
لازمه حكومت در طبيعت پيروي از قوانين آن
«براي حكومت در
طبيعت بايد از قوانين آن پيروي كرد.» اين جمله معروف از «الكسيس كارل»،
كليد حل بسياري از مشكلات زيستي است كه اگر از آن پيروي كنيم مي توان
اميدوار بود در كنار توسعه، به پايداري اكولوژي يا بوم شناسي نيز دست
يابيم. مهندس محمد درويش، عضو هيئت علمي مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور
با اشاره به اينكه اكنون اتفاقي در طبيعت رخ داده كه مانند بمب رسانه اي
منفجر شده است و آن مسئله ريزگردها و قرار گرفتن هوا در شرايط هشدار است،
خاطرنشان مي كند: «در واقع ما قوانين طبيعت را رعايت نكرديم و شتابان به
سمت توسعه حركت كرديم. در بين النهرين، شرق سوريه، جنوب تركيه، عربستان و
عراق و ايران ، بي توجه به ملاحظات بوم شناسي، طرح هاي توسعه طلبانه اي به
اجرا درآمد كه سبب شده امروز با پديده ريزگردها مواجه شويم و اينها همه از
عواقب ناميمون طراحي غلط است.»
وي در گفت وگو با گزارشگر كيهان در
توضيحات بيشتري درخصوص دلايل ورود اين ريزگردها مي گويد: «ماجرا از آنجا
شروع شد كه صدام به بهانه اينكه مي خواهد اراضي كشاورزي را در شمال بصره
گسترش دهد، نهري را به نام «نهر پنجم» يا «نهر صدام» به وجود آورد و اين
كار سبب شد تا «تالار هورالعظيم» از بين برود.
در واقع اين تالاب بزرگ ترين تالاب غرب آسياست و در «كنوانسيون رامسر» نيز اهميت فوق العاده آن ذكر شده است.»
مهندس
درويش اضافه مي كند: «تالاب مرزي هورالعظيم چشمه گير گرد و خاك بود و
مانند يك جاروبرقي عمل مي كرد، اما الان همان بلايي كه سر درياچه «آرال» در
زمان شوروي سابق اتفاق افتاده در مورد اين تالاب هم در حال تكرار است و به
همين سبب گردوغبارها در هوا پراكنده مي شوند.»
وي مي گويد:«از آن طرف
خود ما نيز روي رودخانه «كرخه» سد كرخه را تاسيس كرديم كه موجب شد تالابهاي
اطراف هويزه و هور بستان خشك شود و جزاير مجنون و تالاب شادگان از بين
بروند كه همه اينها تحت تأثير انتقال آب رودخانه ها و زدن سدهاي بهمنشير،
كرخه و كارون است، يعني در واقع به دست خودمان، يك ميليون هكتار چشمه گير،
گردوخاك را از بين برديم.»
وي به دلايل ديگر بروز اين پديده اشاره مي
كند و مي گويد: «علاوه بر اينها دولت تركيه نيز از ضعف دولت مركزي عراق
استفاده كرد و پروژه هاي معطل مانده سدسازي خود را به اجرا درآورد. مطابق
تعهدات بين المللي تركيه اجازه نداشت تا تمامي حق آبه دجله و فرات را براي
خود مصرف كند اما بيش از سهم خود استفاده كرد و اگر 5600 مترمكعب در ثانيه
آب به عراق مي رسيد اين رقم به دو هزار مترمكعب در ثانيه رسيده و وقتي نوري
المالكي نسبت به اين مسئله اعتراض كرد كه چرا حق آبه را درست پرداخت نمي
كنند وزير كشور تركيه در يك جمله بي معني و تاريخي گفت، مبني بر اينكه مگر
شما منابع نفتي خود را به اشتراك مي گذاريد كه ما آب را به اشتراك
بگذاريم.»
اين عضو هيئت علمي مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور تصريح
مي كند: «اين جمله بسيار خطرناك است چون اگر قرار باشد بالادست رودخانه با
اين استراتژي رفتار كند با بحران هاي جدي روبه رو خواهيم شد و در آن صورت
سودان نيز به عنوان بالادست «نيل» مي تواند اعلام كند كه حق آبه اي براي
مصر قائل نيست و افغان ها هم بالادست «هيرمند» نيز سهمي براي كشور ايران
قائل نخواهند بود. از آن طرف سوريه هم يك يا دو سد در مسير رود فرات زد كه
سبب شد در عراق و در اطراف مسير اين رود يعني حدود 2500 كيلومتر، حدود 42
تالاب را از دست بدهيم و بسياري از اراضي كشاورزي يعني حدود چهار ميليون
هكتار عرصه هاي برهنه مستعد براي چشمه هاي توليد گردوخاك به وجود آيد.»
مهندس
درويش مي گويد: «در واقع براساس پژوهش هاي صورت گرفته در سال 87 اين تعداد
چشمه هاي توليدكننده گردوخاك در عراق به 206 عدد رسيد اين عامل به همراه
اتفاقي ديگر در عربستان به عمق اين فاجعه در منطقه افزود.»
طرحهاي بلندپروازانه عربستان
«در
دهه 90 عربستان اعلام كرد كه مي خواهد از طريق آبهاي فسيلي توليد كشاورزي
خود را گسترش دهد، طرح بلندپروازانه اي كه سبب مي شد تا اين كشور نام خود
را به عنوان يكي از بزرگان توليد گندم ثبت كند همان زمان بسياري از متخصصان
محيط زيست اعتراض كردند و هشدارهاي لازم را نسبت به عواقب جبران ناپذير
اين امر ابراز داشتند اما نهايتا سعودي ها اين عمل را انجام دادند كه سبب
شد تا چند سالي ركورددار توليد گندم باشند و جزو 10 كشور توليدكننده گندم،
اما در نهايت اين امر با افت شديد آبهاي فسيلي كشاورزي در آنجا تعطيل شد و 2
ميليون هكتار چشمه گرد و خاك به وجود آمد.»
مهندس درويش با توضيح مطلب
فوق در ادامه صحبتهاي خود به گزارشگر كيهان مي گويد: «در نتيجه اين مسئله
كه ادعا مي شد پديده ريزگردها طبيعي هستند، كاملا غيرواقعي است و آزمايش
هاي متعدد نشان داده كه در واقع، انسان باعث ازدياد اين پديده است. تعداد
رخدادهاي ريزگردها افزايش يافته و اگر اين روند طبيعي بود نبايد آمارها اين
قدر فاحش تغيير مي كرد. همين مسئله نشان مي دهد كه پديده ريزگردها ريشه
انساني دارد، اما خبر خوب در اين ميان اين است كه مي توانيم اميدوارم باشيم
كه قادريم با اين پديده مقابله كنيم، اگر نوع نگاه مان را تغيير دهيم و
خردمندانه با كشورهاي منطقه بر سر يك ميز بنشينيم و سر موضوعي به نام محيط
زيست به تفاهم برسيم، مي توان با اين پديده مقابله كرد.»
وي تاكيد مي
كند: «در واقع بايد پذيرفت كه محيط زيست يك كالاي لوكس يا فانتزي نيست و با
حيات اجتماعي مردم منطقه سروكار دارد و در اصل 50 قانون اساسي نيز مورد
اشاره قرار گرفته است بايد متناسب با ويژگي هاي سرزميني، با معضل ريزگردها
برخورد كرد، در حالي كه برعكس آن داريم عمل مي كنيم و همين سبب شده تا اغلب
محيط هاي آبي ايران مركزي خشك و ناگوار شود و در حال حاضر درياچه پريشان،
ارژن، بختگان، طشك و تالاب گاوخوني را نيز از دست داده ايم.»
وي مي
گويد: «در پي احداث چاه هاي بيش از رقم هدف گذاري شده يعني حفر 24 هزار
حلقه چاه غيرمجاز و 40 سد و نيز به علت سكوت ما، بزرگ ترين درياچه داخلي
كشور را از دست داده ايم.
و خلاصه بايد بپذيريم همه كشورهاي منطقه سبب
تشديد ريزگردها شده اند و بايد به جاي اتهام زني به يكديگر بنشينند و
شجاعانه مسئوليت كارهاي خود را برعهده بگيرند و اشتباهات را جبران كنند.»
کیهان