حاج سعید قاسمی از فرماندهان دوره دفاع مقدس در گفتوگو با رجانیوز به سؤالات متنوعی در مورد وضعیت فعلی جریان فتنه و سران آن، مسائل اصلی و فرعی، موضوع مشایی، امریکا هراسی و... پاسخ داد.
ضمن آنکه اهم موارد مطرح شده در این گفتگو را از نظر می گذارنید، رجانیوز طی روزهای آینده متن کامل آن را منتشر خواهد کرد:
* احمدينژاد قطعاً تا زماني كه علمدار پرچم ولايت است، احمدينژاد است، چون كساني كه اين طرف خاكريز آمدهاند و در برابر زنجيرهاي از انواع و اقسام مخالفين خط ولايت قرار دارند، هدفشان حمايت از خط ولايت است و نه فرد خاص. اين چيزي است كه خود احمدينژاد بهتر از هر كسي ميداند و ديديم كه هر وقت ايشان اندكي از تفكر حضرت آقا فاصله گرفت و يا اين شائبه بين حزبالله ايجاد شد كه دارد فاصله ميگيرد، نمره قبولياش از 20 پایينتر آمد. البته بايد بگویيم كه اين بزرگوار به حسب استمرار خط فكري حضرت آقا، نمره قبولي را دارد و در همين جا دعا ميكنيم كه اتفاقاتي پيش نيايد كه اين شائبهها بيشتر شود و ما در صف خودمان شاهد ريزش بيشتري نشويم.
* سران فتنه اگر به زندان بيفتند، بزرگ ميشوند. اينكه در بيرون از زندان، يك بچه 12،10 ساله با لنگه كفش دنبال كروبي راه بيفتد، براي يك شخصيت، مرگ است. ديگر چيزي برايش باقي نمانده كه در قزوين يك بچه 12 ساله دمپایي به سمت او پرت میکند. ما بيني و بين الله اصلاً از اينكه چهرهاي در قد و قواره كروبي به اين روز بيفتد، خوشحال نيستيم اما مسئله این كه چه شد كه اينها كارشان به اينجا كشيد؟
* رسانه های ما هنوز به خیلی از تکالیف خود عمل نکرده اند. نسل امروز نميآيد 200 صفحه رمز عبور1 و 2 و 3 و 4 ويژهنامه روزنامه ايران را بخواند و از آن مطلب در بياورد كه چه اتفاقي افتاده؟ چون جامعه ما جامعه اهل مطالعه نيست.
* نبايد فتنه را تمام شده بدانیم و بگویيم اينكه گذشت و ما حالا در فاز جديدي هستيم و مسئله اصلی مشایي است و... در صورتي كه ما هنوز واقعاً نفهميدهايم كه چه اتفاقاتي افتاد كه در جبههاي كه مجاهدين خلق را داشتيم، برخی خواص هم در همان پازل بازي كردند، در جبههاي كه بهایيها را داشتيم، آقاي هاشمي هم در همان جبهه بازي كرد، آقاي موسوي و كروبي هم همين طور. براي ما واقعاً هنوز اين سئوال مطرح است كه چه شد كه همه اينها با هم، در يك خط تهاجمي عليه همه چيزهایي كه خودشان هم در ساختن آن شريك بودند، صف كشيدند؟ اين سئوالي است كه هر جا كه آقايان را گير ميآورد، از آنها باید بپرسد كه قضیه از چه قرار بود؟
* مدتی است آقاي هاشمي و برخی افراد دیگر در جلسات متعددي كه اين طرف و آن طرف داشتهاند، اين نقش را بازي ميكنند كه من اسم آن را "آمريكا هراسي كاذب" ميگذارم. زیرا دارند اين طور القا ميكنند كه نظام -و مشخصاً دولت احمدينژاد- بهدليل اينكه در سياست خارجي خود، كشور ما را در كنج انزوا قرار داده، آمريكا قطعاً به ما حمله خواهد كرد و آماده باشيد، چون نظام عنقريب از اساس دچار بحران ميشود. اين تحليل را چند سال پيش هم داشتند و درست در نيامد و جوابي هم نداشتند بدهند. البته در يك جایي گفتند که اقدامات بعدي ما باعث شد كه آنها حمله نكنند! اگر چند وقت بعد هم بگویيم چرا نزدند؟ شايد جزو افتخارات خودشان بدانند كه پيشدستيها و تحليلهاي ما موجب شد كه نزنند!
* با صراحت عرض كنم كه به تعبير حضرت آقا، ممکن است احتمال این هم برود که دشمن كاري غيرعقلایي انجام بدهد، ولي اگر هم باشد، اين در اثر چراغسبزهایي است كه از اين طرف داده ميشود و در اثر اعمال خائنانهاي است كه اين طرف انجام ميشود.
* چهگونه است كه آقاي شمخاني وقتي كه در محاصره دشمن بوديم نامه ميدهد كه دارد خيانت ميشود و بعد از يك پروسه، يكدفعه تحليلش 180 درجه تغيير ميكند؟ آن شب خيلي اتفاقات در آن برنامه تلويزيوني افتاد، طوري كه بالاخره آقای يامينپور مجری برنامه پرسيد: «شما فتنه را قبول داريد يا نه؟» و شمخاني جواب داد: «كدام فتنه؟!» هنوز يك سال نگذشته، ميبينيد كه چقدر در گفتهها و شنيدهها دچار تناقض شدهايم لذا مطمئناً ده سال بعد اگر بخواهيد اين جريان را به فرزندانتان انتقال به آدمهایي برخورد ميكنيد كه تلقيهاي 180 درجه متفاوتي را ارائه خواهند داد. لذا باید همه چیز بهطور مستند و دقیق بازخوانی شود.
* اگر كليد عبور از احمدينژاد را بزنیم و بگويیم اين هم كه حسابش تمام شد، برويم دنبال كس ديگري بگرديم، به چیز بهتری نمی رسیم. حزبالله نبايد اين اشتباه تاریخی را بكند و فكر كند آن طرف خبري هست. بايد منطقي باشيم.
* آقاي احمدينژاد بايد به برخی مسایل توجه داشته باشد كه با بعضی کارها چه مقدار جذب ميشوند و بهازاي آن از طيف حزباللهيها چقدر ريزش ميكنند. البته او نميتواند در تلويزيون بنشيند و بگويد كه ای طرفداران من! براي چه هدفي دارم با اين تاكتيك جلو ميروم. اما اين نقص هم وجود دارد كه وقتی منطق یک تاکتیک برای حزب الله روشن نیست، اینطور میشود که در 30 شب ماه مبارك رمضان، در هيئات به رییس جمهور انتقاد میکنند و اين وضعيت پيش میآید كه هر حزباللهي در دور دوم احمدينژاد دوست دارد نقش اپوزيسيون را بازي كنند و كل دولت احمدينژاد را با اين عنوان كه بنيصدرتان را جمع كنيد، زير سئوال ببرند. نتیجه هم این می شود که نسل سوم كه امروز قبل و بعد اين جريان را نميفهمد، يك شبه ميشود ضد احمدي نژاد. برای همین هم حضرت آقا هم گفتند كه مسائل فرعي را اين قدر بزرگ نكنيد.
* ما خواهشمان اين است كه برادر! آقاي احمدينژاد! الان حزب الله نميتواند اين لقمه را هضم كند. تو داري بخشي از طيف خاكستري را به دست ميآوري، ولي از يك طرف هم داري طيف خاكستري ميسازي، يعني يك سري خاكستري جديد با اين حركتها توليد ميشوند.
* قاطعانه ميگويم كساني كه امروز جرياناتي چون جريان مشایی را بزرگ ميكنند، همين الان تفكراتشان در راستاي تفكراتي به مراتب پوسيدهتر و خائنانهتر از همين تفكراتي است كه ادعاي مخالفت با آنها را دارند و ميگويند اينها دارند زرتشتيگري و ايرانيگري را باب ميكنند. نه اينكه فقط ما ادعا کنیم که شما اگر ميآمديد اين كارها را ميكرديد، بلكه اينها جزو ادعاهاي تبليغاتي شما بود كه به جایي هم نرسيد و از رياستجمهوري فقط كت و شلوارش ماند كه هر روز ميپوشيد و جلوي آیينه خودتان را تماشا ميكنيد!
* من به ماجراهای اخیر خوشبينانه نگاه ميكنم و فكر ميكنم كه ما از اين گردنه هم عبور خواهيم كرد و با وجود شيطنتهایي كه ميشود، با صحت و عافيت از اين مرحله هم عبور ميكنيم.
* همواره بايد حواسمان باشد كه قصه تلخ جام زهر يك بار اتفاق افتاد و تاريخ نبايد دو مرتبه تكرار شود؛ كما اينكه در مجلس ششم آن شيطانها آن نامه را به آقا نوشتند و تا آخر خط رفتند و به آقا گفتند اگر همان كار حضرت امام را تكرار كنيد، موجب امتنان ملت خواهد شد كه الحمدلله رب العالمين با هوشياري آقا آن فتنه دفع شد لذا اين احتمال وجود دارد كه در اثر غفلت ملت و غفلت بچه حزباللهيها، بار ديگر همان توطئهاي كه در برابر حضرت روح الله شكل گرفت، در مقابل حضرت آقا هم شكل بگيرد.
* جهان اسلام مادام كه بر اساس تئوری امام خميني حركت نكند و به سمت متراكم شدن انرژيهای پراكنده جهان اسلام و بسيج جهاني نرود، حكايت همچنان باقي است. ايشان ميفرمايند: «ترس من آن است كه ده سال ديگر بيایيد و بگویيد كه حكم سلمان رشدي يك حكم فقاهتي بوده است و نه يك حكم سياسي». عيناً سر ده سال اين اتفاق افتاد! آقاي خرازي تشريف بردند و كنار جك استراو ايستادند و افاضه فرمودند كه: دولت ما كسي را براي ترور حضرت آقاي سلمان رشدي نميفرستد!
اگر حرفهای امام را گوش كرده بوديم امروز كسي جرأت نميكرد در دانمارك كاريكاتور رسولالله(ص) را بكشد، یا كسي قرآن را آتش بزند، اگر عقب برويد، اينها جلو ميآيند. مدل دشمن همین گونه است.