کد خبر: ۵۹۱۷۲
زمان انتشار: ۱۱:۲۲     ۱۸ خرداد ۱۳۹۱
حضرت امام(ره) يكي از عمده ترين عرصه هاي فساد را در دوره طاغوت عرصه رسانه ها مي دانستند... .
آويني فيلم: افكارعمومي در سراسر تاريخ بشريت تعيين كننده ترين ساحت انساني بوده و هست. افكار عمومي بيش از هر نيروي ديگري تعيين مي كند انسان چگونه بينديشد و رفتار كند. از منظر ديگر، افكارعمومي را (صداي خاموش مردم) دانسته اند. افكارعمومي، اصطلاحي جامعه شناختي بوده و عبارت است از درك معيني كه مردم هر جامعه از موضوعات مهم پيدا مي كنند. برخي صاحب نظران، افكارعمومي را پديده اي رواني و اجتماعي مي دانند كه واجد خصلتي جمعي است و بر همين مبنا آن را ارزيابي و نظر مشترك گروهي اجتماعي درباره موضوعي كه همگان به آن توجه و علاقه دارند و در لحظه معيني، بين عده زيادي از افراد و قشرهاي جامعه عموميت مي يابد و عامه آن را مي پذيرند. تعريف كرده اند. افكارعمومي به صورت تأييد يك عمل، نظر، شخص و واقعه يا مخالفت با آنها، از طريق خواسته، مطالبه، پيشنهاد و توصيه تجلي مي يابد.

در ميان پديده هاي روان- جامعه شناختي، افكارعمومي گسترده ترين و آشكارترين آنهااست. اين پديده شگرف كه با پويايي توانمند خود سرنوشت جوامع را رقم مي زند به موتوري مي ماند كه چرخ هاي ماشين اجتماع را به چرخش درمي آورد. افكارعمومي ماشيني است كه گاه مي سازد، گاه تخريب مي كند، گاه آرام است و گاه سروصداي بسياري توليد مي كند. در قرن پيشين افكار عمومي حالتي شفاهي داشت و سينه به سينه و دهان به دهان بين آدميان مي چرخيد و روزها، ماه ها و شايد سالها طول مي كشيد تا يك خبر يا يك شايعه فراگير شود. ولي در قرن بيستم به مدد خلق و پيدايش رسانه هاي فراگير كه قابليت هاي خارق العاده اي همچون ايجاد ارتباط در يك لحظه ميان چندين ميليون نفر را دارند تأثيري شگرف در فرآيند و كنترل افكارعمومي گذاشت. به عبارت ديگر گسترش وسايل ارتباط جمعي مانند راديو، تلويزيون و مطبوعات باعث پيدايش جوامع جديدي شده است كه در آن جوامع همه افراد صرف نظر از اينكه در كجا زندگي مي كنند يا به چه گروه اجتماعي تعلق دارند، از طريق تماس با منابع خبري، از رويدادها و رخدادها آگاه مي شوند.

در هرحال اهميت و جايگاه رسانه ها در جهان امروز برهيچ كس پوشيده نيست. رسانه ها چنان در تار و پود زندگي بشر رخنه كرده اند كه امروز زندگي انسان ها كاملا به آن وابسته شده است. بسياري از مردم به وسيله رسانه ها به زندگي خويش معني مي دهند. رسانه ها در جهان امروز، جهان ذهني و غيرواقعي را به دنيا مخابره مي كنند. آنها ديگر به وسايل انتقال واقعيت فكر نمي كنند بلكه خود، سازنده واقعيت اند و با تكامل بشر پيوند مستقيم دارند. طي چندين دهه اخير نقش رسانه ها در آموزش، تربيت و كنترل افكارعمومي به حدي مهم بوده كه برخي پا را فراتر از حد معقول گذاشته و رسانه ها را هدايتگران اصلي جوامع ذكركرده و افراد را در برابر خواسته هاي نظرسازان رسانه اي به هيچ گرفته اند.

البته ديدگاه هاي افراطي در موضوع رسانه و توانايي هاي فردي و اجتماعي در مقابله با امواج آگاهي هاي رسانه اي غيرقابل پذيرش است. اما اين نكته شايد بتواند اهميت و جايگاه رسانه ها را در زندگي فردي و اجتماعي انسان ها در قرن بيست و يكم به منصه ظهور رساند.

در چنين احوالاتي بود كه در اين سوي جهان، انقلابي با ماهيت اسلامي به رهبري امام خميني(ره) به پيروزي رسيد و همه معادلات جهان را تغيير داد. حضرت امام با افق بينش خاص خود از كنار هيچ پديده مدرني به راحتي عبور نمي كردند و تك تك اين نوع ابزارهاي دنياي مدرن را با نگاه الهياتي خود هدف واكاوي قرار مي دادند تا ماهيت آن و اينكه چگونه استفاده شده و چگونه بايد استفاده شود را به مردمان مسلمان عرضه مي داشتند. در اين ميان رسانه هاي فراگير به دليل اهميت و تأثيري كه در جامعه داشتند همواره مورد تأكيد امام راحل قرار مي گرفتند كه الگوي مدنظر اسلام را سوار بر اين ابزاركنند تا جامعه اسلامي نه تنها از جانب اين ابزار مدرن صدمه نبيند بلكه بتواند از آن استفاده كافي و وافي نمايد.

ناگفته پيدا است كه به جايگاه بزرگ و تأثيرگذار رسانه ها و نقش آموزشي و تربيتي آن نيز از ديدگاه بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي ايران، بسيار تأكيد شده و همين تأكيد مسئوليت رسانه ها را خطير و سنگين مي كند. تا آنجا كه باتوجه به ديدگاه حضرت امام كه در وصيت نامه شان متجلي شده است، رسانه ها نه تنها بايد از انتشار آنچه براي جامعه زيان آور است خودداري كنند، بلكه بايد از نشر و پخش آنچه مفيد نيست هم اجتناب نمايند. به گفته معمار انقلاب و نظام جمهوري اسلامي، مطبوعات و رسانه ها بايد اين توجه را داشته باشند كه چيزهايي كه براي ملت مفيد نيست در روزنامه ننويسند و كاغذ و وقت خود را صرف آن ها نكنند. راديو تلويزيون هم بايد به اين معنا توجه داشته باشند. ايشان در اين باره به اصحاب رسانه ها، هشدار مي دادند كه «در نوشته هايتان به خدا توجه داشته باشيد. بدانيد كه اين قلم كه در دست شما است، در محضر خدا است و اگر هر كلمه اي نوشته شود، بعد سؤال مي شود كه چرا اين كلمه نوشته شده است. اگر به جاي اين كلمه بشود يك كلمه خوب تر نوشت، از شما سؤال مي كنند، چرا اين كلمه زشت را نوشته ايد.»

حضرت امام(ره) يكي از عمده ترين عرصه هاي فساد را در دوره طاغوت عرصه رسانه ها مي دانستند. ايشان در وصيت نامه سياسي- الهي خويش مي نويسند: «راديو، تلويزيون و مطبوعات و سينماها و تئاترها از ابزارهاي مؤثر تباهي و تخدير ملت ها، خصوصاً نسل جوان بوده است. در اين صدسال اخير به ويژه نيمه دوم آن، چه نقشه هاي بزرگي از اين ابزار چه در تبليغ ضد اسلام و ضد روحانيت خدمتگزار و چه در تبليغ استعمارگران غرب و شرق كشيده شد و از آنها براي درست كردن بازار كالاها و خصوصاً تجملي و تزئيني از هر قماش، از تقليد در ساختمان ها و تزئينات و تجملات آن ها و تقليد در اجناس نوشيدني و پوشيدني و در فرم آنها استفاده گرديد، به طوري كه افتخار بزرگ فرنگي مآب بودن در تمام شئون زندگي از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن به ويژه در خانم هاي مرفه و يا نيمه مرفه بود و در آداب معاشرت و كيفيت حرف زدن و به كار بردن لغات غربي در گفتار و نوشتار به صورتي بود كه فهم آن باري بيشتر مردم غيرممكن و براي هم رديفان نيز مشكل مي نمود. فيلم هاي تلويزيون از فرآورده هاي غرب يا شرق بود كه طبقه جوان زن و مردرا از مسير عادي زندگي و كار و صنعت و توليد و دانش منحرف و به سوي بي خبري از خويش و شخصيت خود و يا بدبيني و بدگماني به همه چيز خود و كشور خود، حتي فرهنگ و ادب پرارزش كه بسياري از آن دست خيانتكار سودجويان به كتابخوانه ها و موزه هاي غرب و شرق منتقل گرديده است. مجله ها با مقاله ها و عكس هاي افتضاح بار و اسف انگيز و روزنامه ها با مسابقات در مقالات ضدفرهنگي خويش و ضداسلامي با افتخار، مردم و به ويژه جوانان را به سوي فرهنگ غرب و يا شرق هدايت مي كردند.»

امام خميني(ره) مهم ترين رسالت رسانه ها را تربيت و تقويت نيروي انساني مفيد و كارآمد مي دانستند و بر نقش آفريني رسانه ها تاكيد مي كردند كه: «آن چيزي كه از همه خدمت ها بالاتر است، اين است كه نيروي انساني ما را رشد بدهد و اين به عهده مطبوعات است، مجله هاست. راديو، تلويزيون است، سينماهاست، تئاترهاست. اينها مي توانند نيروي انساني ما را تقويت كنند و تربيت صحيح بكنند و خدمتشان ارزشمند باشد و مي توانند مثل رژيم سابق باشند كه همه چيز به هم ريخته بود و همه چيز در خدمت استعمار بود. آنها خودشان هم نمي دانستند. خيلي ها خودشان نمي دانستند، نمي دانست كه اين عكسي كه از اين زن عريان مي اندازد، چند تا جوان را آشفته مي كند، از بين مي برد. در هر هفته اي كه مثلا يك مجله اي در مي آيد كه در آن ده تا عكس كذاست، اين چند نفر از جوان هاي ما را از دست ما مي گيرد. يا خودشان هم متوجه نبودند يا خودشان هم از آنها بودند، ما چه مي دانيم. اگر خودتان را متحول كرديد، كشورتان را هم مي توانيد نجات دهيد. اگر به همان حال باشيد و اسمتان را عوض كرديد، با اسم نمي تواند يك كشوري اداره بشود. با لفظ جمهوري اسلام، با رأي به جمهوري اسلام، نمي تواند يك مملكتي اسلامي بشود. مملكت اسلامي محتوايش بايد اسلامي باشد. شما هم كه مجله مي نويسيد، مي توانيد خدمت كنيد، جوان ها را برومند كنيد با مقالاتتان، مقالات صحيحتان. دنبال اين باشيد كه از نويسنده هاي متعهد اسلامي انساني نيرو بگيريد، مقالات صحيح بنويسيد، درد و دوايش را بنويسيد، همه چيز را انتقاد كنيد.» (صحيفه نور، ج 8، ص 498 و 499).

رسانه هاي تصويري ارزش زيادي براي امام خميني(ره) داشتند و ايشان مكرراً راجع به اهميت اين رسانه ها صحبت نموده اند. صدا و سيما در اين بين به دليل فراگير بودن و در دسترس بودن براي امام راحل از همه رسانه هاي ديگر مهم تر بود تا جايي كه صدا و سيما را يك دانشگاه معرفي كردند. امام خميني(ره) در ديدار مديران و كاركنان سازمان صدا و سيما فرمودند كه، «دستگاه صدا و سيما امروز وضعي دارد كه مسئوليت شما آقايان را خيلي زياد مي كند. سابق بر اين تبليغات عبارت از اين بود كه اهل منبر يا علما در همان محل محدودي كه داشتند در مسجدي كه داشتند، مي رفتند و براي يك چند نفري صحبت مي كردند. امروز اين دستگاه در همه كشور پهن شده است و از راديو گمان ندارم كه ديگر قشري از آن محروم باشد، چرا كه همه به آن گوش مي دهند. حتي آنها كه در صحرا زراعت مي كنند نيز راديو گوش مي دهند و سيما را مي بينند. از اين رو اين دستگاه با اندك انحرافي مي تواند ميليون ها نفر را منحرف نمايد.»

ايشان معتقد بودند راديو و تلويزيون هم ممكن است مورد استفاده سوء قرار گيرد و هم مي تواند در خدمت تعالي يك جامعه قرار بگيرند. امام امت مي گويند كه، «اهميت تلويزيون بيشتر از ديگر رسانه هاست و بيشتر از ديگر رسانه ها كاركرد تربيتي دارند و وسعت فعاليت آنها كل پهنه كشور را فرا مي گيرد.»
ايشان مهم ترين نقش رسانه هاي تصويري همچون صداوسيما و سينما را نقش آموزشي و هدايتي آنان مي دانستند.

امام راحل به هيچ وجه مخالف رسانه به عنوان يك ابزار مدرن نبودند و همواره سعي در تفكيك اين دو از يكديگر كرده و رسانه هاي جمعي خالي از فساد و فحشا را به عنوان مظاهري از تمدن جديد و دانش جديد بشر، قابل قبول خوانده و مي فرمودند، «شما يك سينمايي اخلاقي، يك سينمايي آموزنده بياوريد، خواهيد ديد كه كسي با آن مخالفت نمي كند»(صحيفه، جلد 4، ص 298). ايشان بر اين نظر بودند كه «حكومت اسلامي اين فرم سينماها را تغيير مي دهد، يعني اين سينماهايي كه الان جوان هاي ما را دارند به فساد مي كشند و به فحشا مي كشند، اين فرم نبايد باشد.» و همچنين مي فرمايند كه، «ما با سينما مخالف نيستيم، ما با راديو و تلويزيون مخالف نيستيم بلكه با مراكز فحشا مخالفيم، ما با چيزي كه در خدمت اجانب براي عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نيروي انساني ماست، با آن مخالف هستيم.» (صحيفه، جلد6، ص 15).

حضرت امام(ره) كارهاي ويژه و خاصي را براي رسانه اسلامي برمي شمردند. يكي از اين كاركردها ترويج روحيه امر به معروف و نهي از منكر بود. امام رسانه ها را واجد خصلت تشويق به معروف و ناهي بودن از منكرات مي دانستند و از اين رو بود كه آن ها را به عنوان دانشگاه و محل آموزش همگان مي دانستند. ايشان معتقد بودند رسانه ها بايد در معرفي صحيح اسلام بكوشند و اين كاركرد را در زمانه اي كه همه بيگانگان سعي در معارضه با اسلام دارند يك وظيفه رسانه اي مي دانستند و مي فرمودند كه، «ما مي خواهيم راديو و تلويزيون كه پيش ترها در خدمت طاغوت بود، حالا در خدمت خدا باشد، در خدمت اسلام باشد.»(صحيفه نور، جلد9، ص 75). آن يار سفر كرده به مسئولان رسانه توصيه مي كردند كه، «شما فقط در هر چه بيشتر اسلامي شدن رسانه بكوشيد تا مطابق با خواست مردم باشد. مردم خونشان را داده اند، نمي شود كه مسلمانان خونشان را بدهند و بعد اشخاص منحرف بيايند و نتيجه اش را ببرند و مسئله اين است كه هيچ عقل و شرعي اين را نمي گويد. مردم مسلمان ريختند در خيابان ها، الله اكبر گفتند، جانشان را فدا كردند و گفتند ما جمهوري اسلامي مي خواهيم، جمهوري اسلامي محتوايش اين است كه همه چيزش اسلامي باشد.»(صحيفه نور، جلد 12، ص 86).

امام راحل به رسانه ها به چشم دانشگاهي عمومي مي نگريستند و بر تقويت بعد آموزشي آن تاكيد داشتند. براين اساس بزرگ ترين خدمت رسانه به مردم تربيت آنان در همه حوزه هاست. بصيرت محوري دست اندركاران رسانه نسبت به اسلام و انقلاب نمونه ديگري از مسئوليت اجتماعي رسانه ها از نظر امام(ره) است. بنابراين در صورتي مي توان رسانه اي ديني را در تربيت جامعه مدنظر قرار داد كه اشخاص معتقد و متعهد به اسلام و انقلاب در آن فعاليت كنند و آن را مديريت نمايند. از منظر ايشان رسانه، ابزاري براي جذب بيشتر مشتري به هر قيمت نيست بلكه ابزاري است كه به واسطه آن مي توان فضايل اخلاقي و اجتماعي را اشاعه داد و خلق خدا را به راه انبياء و اولياء الهي رهنمون كرد.

در كل نگرش امام(ره) به رسانه از منظر نظام الهي و اجتماعي صورت مي گرفت، رسانه از اين روزنه ابزاري براي امر به معروف و نهي از منكر است. در چنين جامعه اي دين تبديل به فرهنگ شده و هنجارهاي ديني در جامعه پذيرفته شده است. در چنين وضعي كاركرد امر به معروف و نهي از منكر ادامه ارزش ها و هنجارهاي حاكم بر جامعه ديني است. در اين حال در جامعه ديني رسانه به ويژه تلويزيون نقش تسهيل كننده ارتباطات ديني را برعهده دارد. امام خميني(ره) نيز با نگاه به جامعه معاصر رسانه را حذف ناپذير ارزيابي كرد و تلاش نمود الگوي اسلامي از اين ابزار مدرن به جامعه اي كه توسط مسلمانان انقلابي سامان يافته بود ارائه دهد تا آنان نيز بتوانند بري از هر نوع آفت و صدمه اي از موهبات اين ابزار مدرن در جهت تعالي خود و نزديكي به باريتعالي استفاده كنند.

ايشان با دورانديشي خود گويي امروز را مي ديدند كه دشمنان قسم خورده نظام اسلامي از هر گوشه جهان با كمك رسانه هاي خود درصدد هستند تا اذهان و افكار مردم مردم جامعه را مسموم سازند و جان آنان را از اميد به انقلاب و اهداف والايش تهي سازند و براي مقابله با اين تحركات هيچ چيز به جز خود رسانه ياراي مقاومت ندارد و با خود اين ابزار بايد آن را خنثي نمود. و از اين رو مسئوليت سنگيني روي دوش سياستگذاران فرهنگي و رسانه اي نظام ما وجود دارد تا با برنامه سازي هاي خود هم نياز بصري افراد جامعه را برطرف سازند و هم آنان را در برابر هجمه هاي رسانه اي دشمنان واكسينه نمايند تا راه پيشرفت نظام اسلامي را هموار نمايند و همچنين به آرمان هاي آن يار سفر كرده اداي دين كرده باشند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها