فردا، در سال 2003 میلادی ارتشهای غرب به رهبری امریکا و بریتانیا به خاک عراق هجوم برده و دولت صدام حسین را سرنگون ساختند. این جنگ به بهانهی وجود سلاحهای کشتار جمعی در خاک این کشور انجام گرفت. سلاحهایی که رد آنها هیچ وقت پیدا نشد. اما آیا عراق به چنین سلاحهای مجهز بوده است؟ گلوبال ریسرچ در مقالهی خود نشان می دهد که غرب به رهبری امریکا در طول جنگ تحمیلی ایران و عراق، سلاحهای کشتار جمعی به این کشور میفروخته است و همچنین نشان میدهد که از این سلاحها به صورت گسترده با همراهی و هماهنگی غرب علیه ایران استفاده شده است. مقاله این وبسایت معتبر کانادایی، نشاندهنده چندگانگی رفتارهای غرب و همچنین حضور مستقیم ارتش امریکا در طول سالهای جنگ ایران و عراق در خاک عراق و جبهه عراق علیه ایران است.
*****************
هرچند رسانههای امروز عجولانه فقط مسئله جنگ جدید را بررسی میکنند و توجهای به تاریخ گذشته ندارند، همگی خوب به یاد داریم به عراق چراغ سبز داده شده بود که به جمهوری اسلامی حمله کند. در طول این جنگ، غرب فنآوری و لجستیک کافی در اختیار عراق قرار داد، شامل بر تصویرهای گرفته شده توسط ماهوارههای جاسوسی امریکا، همراه با میلیاردها دلار کمک نظامی که توسط بریتانیا، فرانسه، آلمان و ایالات متحده در اختیار عراق قرار گرفتند. در آن زمان صدام حسین «دوست همیشهی» امریکا خوانده میشد. در طول این جنگ خونبار، شرکتهای غربی فنآوری لازم برای کشتار ایرانیان را در اختیار این کشور قرار دادند. در پایان جنگ، تخمین زده میشود یک میلیون ایرانی کشته یا زخمی شده باشند و اقتصاد این کشور تقریباً ویران شده بود.
روزنامهنگار کاوشگر الن فریدمن، نویسندهی کتاب «تار عنکبوت: تاریخ پنهانی مسلحسازی غیرقانونی عراق توسط کاخ سفید» روزهای اولیهی جنگ ایران و عراق را مستند ساخته است و نشان داده که امریکا توصیههای تاکتیکی صحنهی نبرد به ارتش عراق ارائه داده است.
فریدمن مینویسد: «بعضی زمانها، افسران امنیتی امریکا حتی به بغداد فرستاده میشدند تا در تفسیر عکسهای گرفته شده از طریق ماهواراههای امریکایی کمک کنند. همانطور که کاخ سفید نقش فعالتری در کمکهای پنهانی به صدام گرفت، امریکا حتی در بغداد ساختمانهای گرانقیمت با فنآوریهای بسیار پیشرفته ساخته بود که اطلاعات را مستقیماً از ماهوارههای غرب دریافت کرده و اطلاعات پردازش شده را در اختیار عراق قرار میدادند.»
به گفتهی متن مستند فریدمن: «کمکهای نظامی امریکا به عراق با پخش اطلاعات شروع شد و بهسرعت در جوانب گوناگون جنگ ایران و عراق گسترش یافت. یک مقام سابق کاخ سفید توضیح میدهد که تا سال 1987 میلادی، نیروهای ما در صحنهی نبرد حاضر بودند و توصیههای تاکتیکی را مستقیماً به ارتش عراق دیکته میکردند و حتی بعضی از آنها تا مرزهای ایران رفته و در کنار نیروهای عراقی حاضر بودند.»
هرچند حضور امریکایی به توصیه محدود نشد، به گسترش سلاحهای ممنوعه شیمیایی و بیولوژیک در عراق نیز رسید، یعنی دقیقاً همان چیزهایی که بعدها «سلاحهای کشتار جمعی» نامیده شدند. این سلاحها ابتدا با میلیاردها دلار قرضهایی ساخته شدند که وزارت دفاع امریکا آنها را تضمین کرده بود.
درحقیقت همانطور که بیش از یک دههی پیش – یعنی ماهها قبل از هجوم بریتانیا و امریکا به خاک عراق – روزنامهی اسکاتلندی «ساندی هِرالد» گزارش داده است، «امریکا و بریتانیا به صدام حسین فنآوری و مواد لازم برای پیشبرد برنامهها و ساخت سلاحهای کشتار جمعی هستهای، شیمیایی و بیولوژیک را فروخته بودند.» این خبر در رسانههای امریکایی بازتاب نیافت.
روزنامهنگار کاوشگر نیل مَکی و فیلیسیتی آربوتنات در همان زمان گزارش دادند که «کمیتهی سنا امریکا در امور بانکداری، خانه و مسائل شهری – که بر سیاستهای صادراتی امریکا نظارت دارد – آشکار ساخته است که ارمیکا، تحت نظارت دولت رونالد ریگان و جورج بوش پدر، مواد گوناگونی شامل بر آنتراکس، گاز اعصاب و-ایکس، رم تب نیل غربی و بوتولیسم را تا مارچ 1992 میلادی به عراق میفروخته است، همینطور مواد لازم برای ایجاد سل و شکست عصبی و مواد لازم برای تولید گاز قانقاریا را نیز در اختیار این کشور قرار میدادهاند.»
سلاحهایی که از طریق این مواد ساخته شدند، تاثیری مخرب بر نیروهای ایرانی گذاشتند و استفاده از این سلاحها با آگاهی کامل و حتی همراهی دولتهای غربی انجام گرفت.
آرشیو امنیت ملی اسناد طبقهبندی شدهای را در سال 2003 میلادی منتشر ساخت که میگویند: «تا تابستان 1983 میلادی ایران استفادهی عراق از سلاحهای شیمیایی را در بعضی نقاط گزارش کرده بود. پروتکل ژنو در آن زمان خواستار شکلگیری کمیتهی بینالمللی شد تا به استفاده از این سلاحها پاسخ دهد اما ایران در انزوای دیپلماتیک قرار داشت و تنها پاسخی گنگ به شکایت خود دریافت کرد. در ماه اکتبر همان سال ایران شکایت سنگینتری ارائه داد و در ماه نوامبر خواستار تحقیق شورای امنیت سازمان ملل در این موضوع شد.»
پاسخ دولتمردان رونالد ریگان به شکایتهای ایران چه بود؟
«وزارت کشور خواستار این شده است که تلاشها علیه برنامهی سلاحهای شیمیایی عراق محدود به نظارت از نزدیک بشوند چون کشور ما کاملاً در جنگ خلیج (فارس) بیطرف است و البته همچنان احتمال پایین این وجود دارد که بتوانیم به نتایج موردنظر خود برسیم.»
این «نتایج موردنظر» امریکائیان چه بودند؟ نابودی ایران توسط ارتش صدام حسین که مورد حمایت حاکمان حوزهی خلیج فارس بود، کشورهایی که اکنون شورای همکاری خلیج (فارس) را شکل دادهاند یعنی عربستان سعودی، قطر، عمان، کویت، بحرین و امارات متحدهی عربی.
همانطور که آرشیو امنیت ملی علنی ساخته است: «وزارت کشور امریکا در نوامبر 1983 اشاره داشت که با کمک حیاتی شرکتهای خارجی، عراق توانسته است سلاحهای شیمیایی جدیدی را بسازد و احتمالاً انبارهای گستردهای از این سلاحها برای استفادههای بعدی مهیا ساخته است. اگر ایران بخواهد با نیروهای گسترده خطوط عراقیها را شکسته و وارد خاک عراق شود، این کشور احتمالاً از این سلاحهای کشنده استفادهی گستردهای خواهد داشت.»
الان میدانیم که حمایت امریکا و شرکتهای امریکایی و بریتانیایی از عراق برای گسترش سلاحهای شیمیایی تا مدتها ادامه داشت. چند سال بعد، در سال 2003 میلادی، دولت بوش پسر از «شواهد» موجود استفاده کرد تا چند میلیون عراقی را در هجوم غرب به این کشور کشته، مجروح یا معلول سازد. در حقیقت غرب نگران نیروهای نظامی در خاورمیانه است، نیروهایی که میتوانند بر جریان و فروش نفت خاورمیانه تاثیر بگذارند و نمیخواهد کنترل منطقه بههیچشکلی از دستان غرب خارج شود.