به گزارش خبرنگار
خبرگزاری رسا، انقلاب اسلامی تلاشی برای زنده کردن اندیشه خدایی در حیات
انسان و نیز، روشی برای زندگی فراتر از همه اختلافات ملی، قومی و مذهبی
بود. انقلاب اسلامی از انقلابهایی است که حرکت و آثارش در چارچوب مرزهای
یک کشور خلاصه نمیشود، بلکه دیدگاه فراملی دارد.
از آنجا که هر
حرکت عمیق و وسیع سیاسی اجتماعی به دو مرحله بروز و تثبیت تقسیم میشود،
اگر دوران امام خمینی(ره) را پیدایش انقلاب اسلامی و احیای ارزشهای الهی و
دینی بدانیم، قطعا دوران زعامت حضرت آیتالله خامنهای به رهبری ملت ایران
را میتوان به دوران تثبیت ارزشهای انقلاب تفسیر کرد.
حجتالاسلام
محمد دشتی، عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و از
استادان حوزه و دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ما با تأکید بر سخن پیشین،
مشکلترین دوران یک حرکت وسیع و عمیق سیاسی اجتماعی را مرحله تثبیت آن
میداند، که در ادامه جزئیات این گفتوگو را با هم میخوانیم.
انقلاب
اسلامی ایران چه تأثیراتی بر حرکتهای سیاسی اجتماعی معاصر گذاشت و نقش
نهضت امام خمینی(ره) را در بیداری جهانی چگونه ارزیابی میکنید؟
با
عرض تسلیت به مناسبت سالگرد رحلت جانسوز امام راحل و تبریک میلاد خجسته
امیر مؤمنان امام علی(ع). نقش نهضت امام خمینی(ره) در بیداری اسلامی و
فراتر از آن بیداری جهانی را باید در ماهیت نهضت امام خمینی(ره) و ماهیت
اسلام جستوجو کرد و ابعاد مختلف آن را مورد بررسی قرار داد.
نقش
نهضت امام خمینی(ره) در بیداری جهانی، ماهیت انقلاب ایران اسلامی است و از
آنجا که اسلام مبتنی بر فطرت انسانها است، طبعا شعارهای انقلاب اسلامی با
توجه به ماهیت نهضت یک برد وسیع دارد، چنان که پیام اکرم(ص) اینگونه
است.
در ارتباط با نقش این نهضت در بیداری جهانی این نکته را
میتوان یادآور شد که اساس دین چون منطبق بر فطرت انسانها است به طور عموم
هر انسانی را به خود جلب میکند و توجه هر انسانی را به خود معطوف
میسازد، از اینرو در وسیعترین مقیاس برد پیامهای انقلاب اسلامی، جهانی
است، یعنی در ارتباط با نوع بشر و انسانیت و فطرتهای انسانها تأثیر شگرفی
دارد.
شعارهای حرمت انسان، کرامت انسان و حقوق انسان، مبارزه با
ظلم، بسط عدالت و آزادیخواهی شعارهای فطری انسان و اسلام است که در نتیجه
برد وسیع انقلاب و پیام نهضت امام خمینی(ره) را نشان میدهد.
نهضت
امام خمینی(ره) یک نهضت دینی است در نتیجه تمام پیروان ادیان را به خود
جلب کرده است، در واقع نهضت امام خمینی(ره) به عنوان یک نهضت دینی حیات
دوباره به همه پیروان ادیان بخشیده و به این اعتبار، دین به عنوان یک
مجموعه اندیشههای مبتنی بر حیات مادی و معنوی انسان نسخهای است برای همه
انسانها خداجوی و همه انسانهایی که دغدغه حیات دینی و معنوی دارند.
باید
اذعان داشت که با ظهور انقلاب اسلامی به عنوان یک نهضت برخواسته از فطرت
انسانها، طبیعی است که همه جوامع انسانی را به طور عام تحت تأثیر قرار
خواهد داد و به طور طبیعی قرار داده بود و در آینده بیشتر قرار میدهد.
همانطور
که اشاره کردید نهضت امام خمینی(ره) یک بیداری دینی را به معنای عام در
ارتباط با همه ادیان به وجود آورد و به پیروان همه ادیان یک هویت، حیات و
روح و نشاط مجددی هبه کرد، از این مقیاس دینی که بگذریم، در مقیاس اسلامی
نهضت امام خمینی(ره) چه آثار و برکاتی به همراه داشت؟
نهضت
امام خمینی(ره) به عنوان یک نهضت اسلامی توجه همه مسلمانان را که طی
دوران معاصر دغدغه ارزشهای دینی را داشتند و در معرض تهاجم مکاتب مختلف
الحادی و انحرافی بودند به خود جلب کرد و به عنوان اینکه اسلام یک بار
دیگر وارد صحنه شده و با تمام هستی خودش به بشریت عرضه میشود، نسخه
حیاتبخشی برای همه مسلمانان است، لذا این نهضت یک بیداری اسلامی را در
مقیاس همه جوامع اسلامی به دنبال داشت و این نکته کاملا مشهود است.
اگر
یک نگاه تاریخی و تطبیقی به روند تحولات جهان اسلام داشته باشیم، میبینیم
که چگونه احزاب و تشکلهای ملی، سوسیالیستی، مارکسیستی و لیبرالیستی به
تدریج رنگ باختهاند و جوانان پرشور و با انگیزه و عموم طبقات و اصناف به
تدریج از گروههای چپ و راست فاصله گرفتند و دوباره یک نحو خودآگاهی به
داشتههای اسلامی خود پیدا کردند که جوامع اسلامی و مسلمانان با وجود این
میراث عظیمی الهی نیازی به نسخههای الحادی و انحرافی ندارند.
در پی
پیروزی نهضت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی به تدریج تشکلها و احزاب
بسیار نیرومند اسلامی شکل گرفت که به مرور احزاب انحرافی و ماتریالیستی و
مارکسیستی را به حاشیه راند و رنگ باختند و جوانان جامعه اسلامی که احساس
نیازی نداشتند به آن گروهها بپیوندند، گمشده خود را پیدا کردند و راه صحیح
را به برکت پیروزی انقلاب اسلامی به دست آوردند.
البته نهضت امام
خمینی(ره) به عنوان یک نهضت شیعی بیشترین تأثیر را در ارتباط با جوامع
شیعی داشته است، چراکه در ارتباط با ارزشهای جوامع شیعی و شیعیان، این
نهضت یک نسخه تمام عیار است و همه آرمانها، اهداف و خواستههای شیعیان را
جامه عمل میپوشاند و طبیعی است که نهضت امام(ره) در ارتباط با جوامع شیعی
بیشترین تأثیر را بگذارد و بیشترین صبغه و رنگ را جوامع و گروهها شیعی از
این نهضت به خود بگیرند.
شیعیان هیچ تفاوت و مرزی میان انقلاب
اسلامی و میراث فرهنگی خود احساس نمیکردند، که نهضت امام خمینی(ره)
برخواسته از ارزشهای مکتب اهل بیت(ع) بود؛ در این ارتباط جوامع شیعی
آنهایی که دغدغه دین داشتند و با افکار انحرافی فاصله داشتند و دل در گرو
شرق و غرب نداشتند، به سرعت و به صورت طبیعی با انقلاب اسلامی و رهبری امام
راحل جوش خوردند، آنچنان که امروزه این روند در ارتباط با مقام معظم رهبری
ادامه دارد.
حضرت امام خمینی(ره) در نامهای به گورباچف
اضمحلال نظام کمونیستی شوروی و نظام سرمایهداری را پیشبینی کرده بودند،
آیندهنگری امام راحل از کجا نشأت گرفته بود؟
این پیشبینی
را امام راحل با همین برد وسیع انقلاب اسلامی میتوانستند کشف کنند، آنگاه
که نهضت الهی منطبق بر فطرت انسانها در فضای فکری و سیاسی کشورها مطرح
شود، طبیعتا هر جامعهای و هر انسانی را دارای گرایشهای فطری و بیدار را
به خود جلب خواهد کرد.
مسیحیان با بیداری دینی، مسلمانان با بیداری
اسلامی و شیعیان با خودباوری و خودآگاهی مجدد شیعی مواجه شدند و این روندی
نبود که کسی بتواند از آن پیشگیری کند و یا منکر آن شود، لذا در یک چنین
شرایطی، هیمنه پوشالی نظامهای الحادی که با وعدههای پوشالی، وعده بهشت
دنیوی را میدادند، انسانهای دارای فطرت خودآگاه را سیراب نمیکند.
نسخهای
که نظام اتحاد جماهیر شوروی وعده داده بود محقق نشد و در همین جوامع که
مدعی برابری بودند، اختلافهای بسیاری میان طبقات مختلف در مراتب مختلف
اداری و حزبی به وجود آمد و به اضافه ظلم بیحسابی به خواستههای مردم روا
داشته شد.
امام راحل وضعیت اتحاد جماهیر شوروی را رصد کرده بودند و
میدانستند که آن نسخه مارکسیستی نه محقق شده و نه عینیت پیدا کرده، بلکه
حتی صداقت و حقانیت آن اثبات نشده و دقیقا نقض آن و عکس آن در جوامع محقق
شده است؛ از سوی دیگر توجه و ایمان داشتند که اسلام یک دین بر حق فطری است و
خواه ناخواه این ندای توحیدی و فطری قلوب جوامع انسانی را تسخیر خواهد کرد
و طبعا این به معنای سقوط اتحاد جماهیر شوروی بود.
نقش مقام معظم رهبری در ادامه دادن راه امام خمینی(ره) را تبیین بفرمایید.
هر
حرکت عمیق و وسیع سیاسی اجتماعی معمولا به دو بخش تقسیم میشود، یک بخش
آغازین و بروز یک حرکت است و یک مرحله تثبیت آن حرکت؛ این وضعیت را اگر در
ارتباط با انقلاب اسلامی رصد و بخواهیم تحلیل کنیم، به نظرم دنیای حیات
مرحوم امام خمینی دوران پیدایش انقلاب اسلامی و احیای ارزشهای اسلامی و
دینی بود و دوران مقام معظم رهبری، دوران تثبیت آن ارزشها است.
این
بحث بسیار مهم، حیاتی و حساس است؛ از نظر جامعهشناسان گفته میشود معمولا
رهبران نخستین یک ماهیت کاریزماتیک و نفوذ فوقالعادهای دارند که تحت
تأثیر همان نفوذ حرکت آغازین را به پیش برده و موانع را از پیش پای
برمیدارند و مردم هم با مشکلات میسازند و به ادامه حرکت خود استمرار
میبخشیدند.
این دوران یک دوران استثنایی تلقی میشود، چراکه
مشکلترین دوران یک حرکت وسیع و عمیق سیاسی اجتماعی مرحله تثبیت آن است؛ پس
از اینکه شخصیت بینظیر امام خمینی(ره) از دنیا رفت و جامعه از وجود
چنین نیروی پرقدرت و پرجاذبهای تهی شد، دشمنان چشم طمع به انقلاب اسلامی
دوختند و امید داشتند که مردم به جان هم بیفتند و اختلافها بروز کند،
نزاعهای داخلی پیش آید و پایان انقلاب اسلامی رقم بخورد، اما خداوند متعال
به دنبال رحلت جانسوز امام، شخصیت تالی تلو امام(ره) یعنی وجود پربرکت
مقام معظم رهبری را به ملت ایران هدیه داد.
به
نظر حضرتعالی که از گذشته دغدغه انقلاب اسلامی را داشتهاید، آیا شعارهای
دشمنان نتیجه داد و یا نظریههای جامعهشناسی به سبب فوت یک رهبر
کاریزماتیک در قبال انقلاب اسلامی هم محقق شد؟
مقام معظم
رهبری با متانت، صلابت و روشنبینی خط امام راحل را ادامه دادند و با
تصمیمهای بسیار حکیمانه و امامگونه خود در هر مقطع و پیچشی از مقاطع
انقلاب اسلامی راه را آنگونه که باید، به جامعه انقلابی خود و حتی به
فرهیختگان و اندیشمندان جامعه نشان دادند.
آن پرچم بیداری که امام
راحل برافراشت، هرگز نخوابید و انقلاب اسلامی به برکت رهبریهای حکیمانه و
داهیانه مقام معظم رهبری تثبیت شد؛ البته معنای دوران تثبیت آن نیست که
انقلاب اسلامی دشمن نداشته باشد، بلکه به معنای آن است که انقلاب اسلامی
مبتنی بر یک فرهنگ غنی، اصول و مبانی بنیادین عقلانی، الهی و فطری است که
هیچگاه قابل خدشه نیست.
اگر ظالمان انقلاب را در مقطعی از تاریخ
ذبح هم کنند، اما با این تجلیات مادی و معنوی که در دوران مقام معظم رهبری
پیدا کرد، خود را اثبات کرد و همانطور که نام این مرحله به عنوان تثبیت یک
حرکت مطرح است، این حرکت باید خود را برای همه روحیات انقلابی در یک فضای
منطقی و عقلانی خود را اثبات کند.
انقلاب اسلامی با پیشرفتهایی که
به دست آورده و تحقق اهداف و آرمانهایی که در پی آن بوده، خود را تثبیت
کرده است، در حالی که مکتب مارکسیست و اتحاد جماهیر شوروی به رغم دوران
هفتاد ساله، همچنان در مرحله ظهور باقی مانده بود و نتوانست خود را اثبات
کند و مرحله تثبیت را پشت سر گذارد.
انقلاب اسلامی در سایه رهبری
مقام معظم رهبری تثبیت شد و این بزرگترین خطری است که دشمن برای خود احساس
میکند. مستکبران هراس دارند که انقلاب اسلامی مرحله تثبیت را گذرانده و
این دست و پا زدنها و رفتارهای مذبوحانهای نمیتواند درخت تنومند انقلاب
اسلامی را که حیات مجدد اسلام، دین و به ویژه مکتب اهل بیت(ع) است، محو
کند.
انقلاب اسلامی ایران، این الگوی تمام عیار و تمام نمای حیات
مادی و معنوی ایدهآل بشریت امروزه به اثبات رسیده است و شاهد این بودیم که
در دوران رهبری حضرت آیتالله خامنهای، جوامع اسلامی به صورت توفنده
مجذوب انقلاب اسلامی شدند.
با گذشت سالها از ارتحال امام خمینی(ره)، همه ساله مردم با شوق فراوان در مراسم سالگرد ایشان شرکت میکنند، این شوق نشانه چیست؟
شکی
نیست ابراز شوق و علاقه نشانه صداقت آن پیر مراد است؛ مردم هرچه زمان
میگذرد به خلوص و صداقت امام بیشتر پیمیبرند و آنگاه که تاریخ را طی این
سال و بلکه از سال 42 که حدود پنجاه سال میگذرد مرور میکنند، امام را
همچنان در اوج میبینند و خود را نیازمند این مشعل نورانی و صراط مستقیم
میدانند.
جامعه ایران در طی این دوران، حرکتها و جریانهایی را
تجربه کرد که هرکدام با شعارهایی وارد صحنه شدند، اما یکی پس از دیگری رنگ
باختند، در این میان اگر گاه سرابی در پیش چشم مردم ایران ظهور کرده و
امواجی از الگوهای انحرافی در برابر انقلاب اسلامی مطرح شده، اما دیری
نپاییده که پوچی و سراب بودن آنها بر مردم اثبات شده و یک بار دیگر مردم با
حرص و شوق و علاقه بیشتری نسبت به پیر مرادشان برمیگردند و آن الگو را
بهترین مییابند.
هرچه میگذرد، الگوهای جایگزین در برابر الگوی
امام خمینی(ره) رنگ میبازد و اعتبار خود را از دست میدهد، الگوی نخستین
بیشتر میدرخشد؛ هر ایدئولوگ و اندیشمندی که خود را مطرح کرده در نهایت
نتوانسته چیزی در حد پیام امام راحل بر این مردم عرضه کند، بلکه به عکس
مردم ملاحظه میکنند آنچه انقلاب به این مردم هدیه کرد، حقیقتا هدیهای
بینظیر و غیرقابل قیاس با هر الگو و ایدهای است که بخواهد در برابر آن
مطرح شود.
الگوی امام خمینی(ره) پیوسته زنده و مایه حیات مادی و
معنوی جامعه ما است و علاقه مردم به این الگو به هیچ وجه با گذر زمان کم
نخواهد شد آنگونه که امروزه علاقه مردم به رسول الله(ص) و اهل بیت عصمت و
طهارت(ع) کم نخواهد شد و هر پرچمی که به یاد آنان بلند شود، خود را به آن
متصل میکند.