کد خبر: ۵۸۴۴۶
زمان انتشار: ۱۱:۵۶     ۱۳ خرداد ۱۳۹۱
این دست و پا زدن ها در مواجهه با ایران هسته ای مقتدر آن هم با سر و صدای حقوق بشر مانند شلیک مشقی است با این توضیح که حتی خاصیت مشقی بودن را از دست داده است چون این صداها برای ایران مقتدر تازگی ندارد.

آنچه که این روزها در حوزه سیاست خارجی قابل اعتناست؛ تحلیل فضای موجود پس از مذاکرات بغداد در سوم خرداد- 23 می- میان ایران و گروه 1+5 است.از زوایای گوناگونی می شود مواجهه ایران و طرف غربی پس از مذاکرات پردامنه در عراق و کمی پیش تر از آن در اسلامبول را به ارزیابی و واکاوی نشست.

اما یادداشت پیش روی تلاش می کند از منظری متفاوت مذاکرات بغداد را مورد بررسی قرار دهد. همواره در چالش هسته ای میان ایران و 1+5، غربی ها طی یک دهه گذشته تلاش کرده اند تا پیش از جلسه مذاکرات فضایی را به وجود بیاورند که به تبع آن خواسته های غیرمنطقی و زورگویانه خود را دور میز مذاکرات به جمهوری اسلامی تحمیل نمایند. طبیعی است که برای رسیدن به این هدف نیز می کوشند از اهرم های فشار علیه ایران بهره ببرند.

اما مذاکرات بغداد به وضوح نشان داد که ایران تنها خط قرمزش حقوق هسته ای ملتش است و به هیچ عنوان از مواضع اصولی خود عدول نمی کند ولو این که قبل از مذاکرات، فضای تهدید و فشار و تحریم اوج گرفته باشد.نکته گفتنی این است که بلافاصله پس از مذاکرات بغداد، طرف غربی با استفاده از ظرفیت رسانه ای خود کوشیده است تا فضای جدیدی را علیه ایران به وجود بیاورد.

این فضا حاکی از آن است که فشارها علیه ایران از موضوع هسته ای به سمت فشارهای به اصطلاح حقوق بشری منتقل شده است. به عنوان نمونه درست پس از مذاکرات بغداد، وزارت امور خارجه آمریکا طی گزارشی ایران را به نقض حقوق بشر متهم کرد!هرچند این گزارش سالیانه وزارت خارجه آمریکا بوده و به بازه زمانی سال 2011 اختصاص داشته است اما زمان انتشار آن را نمی توان تصادفی دانست. چرا؟ چون دقیقا همان خط به صورت کاملا هماهنگ بر ضد ایران پیگیری و رهگیری شده است.

علاوه بر گزارش حقوق بشر وزارت امور خارجه آمریکا که بخشی از آن ایران را نشانه رفته بود؛ سازمان عفو بین الملل هم در اقدامی جهت دار مقدمه گزارش سالیانه خود در سال 2012 را منتشر کرد و در ادعاهایی تکراری، واهی و نخ نما شده جمهوری اسلامی ایران را به نقض حقوق بشر متهم نمود.کار به اینجا ختم نشد و دیگر نهادهای به اصطلاح حقوق بشری به صحنه آمدند و در یک تقسیم کار از پیش تعیین شده ساز از قبل کوک شده نقض حقوق بشر در ایران را به صدا درآوردند.

از همین روی؛ مقارن با همین فضا نهادهایی با عناوینی چون «فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر» و یا «جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران» در گزارش های جداگانه برپایه دروغ های شاخدار، جمهوری اسلامی را به نقض حقوق بشر متهم کردند.

حتی در ادامه آن تقسیم کار، شیرین عبادی، مامور لو رفته اسرائیلی ها به موضوع وارد می شود و از فقد سوژه، دریاچه ارومیه را بهانه می کند و به احمد شهید گزارشگر حقوق بشر در امور ایران نامه می نویسد و ایران را ناقض حقوق بشر می خواند!جالب اینجاست که تروریست ها هم در آن تقسیم کار گنجانده شده اند و گروهک تروریستی منافقین هم به موازات مدافعان دروغین حقوق بشر، ژست حقوق بشری می گیرد و مریم قجر عضدانلو به عموم نهادها و سازمان های به اصطلاح حقوق بشری فراخوان می دهد که به سرعت، ایران را به نقض حقوق بشر متهم نمایید!

آیا همه این اتفاقات پس از مذاکرات بغداد و در یک دوره زمانی کوتاه با هیاهو و شلتاق کاری ها درباره وضعیت حقوق بشر در ایران تصادفی است؟بدون تردید پاسخ به سؤال فوق منفی است و طرفه آنکه این خط کماکان تداوم دارد و در تازه ترین آن، دو روز پیش روزنامه آمریکایی واشنگتن پست ایران را به اقدامات تروریستی هم متهم کرد.

این روزنامه آمریکایی در گزارش خود ادعا می کند که ایران طرحی را برای ترور دیپلمات های آمریکایی و اسرائیلی در 7 کشور جهان در دست اجرا دارد!آنچه قابل تامل بوده این است که واشنگتن پست زمان این طرح کذایی و ادعایی را نوامبر 2011 ذکر کرده و مدعی شده است که طرح ترور لو می رود چون پیامی به متیو بریزا سفیر آمریکا در آذربایجان مخابره می شود و او را از اقدامات تروریستی آگاه می کنند.

قطع نظر از ادعای واشنگتن پست، سؤال این است که پس چرا هم اکنون این موضوع منتشر شده است؟سناریوی ناشیانه و ساختگی واشنگتن پست هنگامی رو می شود که ادعا کرده این طرح ترور قرار بوده طی 13 ماه به طول بکشد و علت توقف آن در بهار امسال به مذاکرات هسته ای در پیش روی ایران و 1+5 برمی گردد.

واشنگتن پست به نقل از دیپلماتی که نامش را فاش نکرده است می نویسد: «به نظر می رسد اراده ای آگاهانه برای آرام کردن اوضاع پیش از مذاکرات وجود داشته است. این که چه رخ خواهد داد؛ اگر گفت وگوها بی نتیجه پایان یابند به قدرت تخیل مخاطب بستگی دارد.»اکنون در باره تشدید فشارها علیه ایران پس از مذاکرات بغداد و انتقال این فشارها از موضوع هسته ای به موضوع حقوق بشر گفتنی هایی هست که تصویر مذاکرات بغداد را شفاف تر می کند.

1- سابقه تاریخی مواجهه جمهوری اسلامی با قدرت های پرمدعای جهانی آشکارا نشان می دهد هرگاه ایران در مسیر پیروزی و اقتدار گام برداشته است بلافاصله برای مخدوش نشان دادن این اقتدار، جنگ روانی آنها شروع می شود. یکی از این دوره ها، در جریان جنگ تحمیلی و ایستادگی مثال زدنی ملت با صلابت ایران است.

همگان به خاطر دارند که هر زمان، جمهوری اسلامی در جبهه های نبرد، قوای بعثی را به عقب می راندند و فتوحاتی را رقم می زدند سلسله اتفاقاتی به وقوع می پیوست؛ اتحادیه اروپا در بیانیه ای ایران را تجاوزگر اعلام می کرد، سازمان عفو بین الملل ایران را به نقض حقوق بشر متهم می کرد، اجلاس هایی به پا می شد و در مجامع جهانی، جمهوری اسلامی را ناقض قواعد بین المللی اعلام می کردند و رسانه ها و شبکه های خبری خارجی به صورت مستمر برای مسئله دار کردن وجهه کشورمان بر طبل ایرانی با ویژگی های ساختگی «تجاوزگری»، «ناقض حقوق بشر»، «نقض کننده قواعد بین المللی» و... می کوبیدند.اما این همه قشقرق، یک واقعیت غیرقابل انکار را به دنبال داشت؛ «اقتداری» که «قدرت»ها را به چالش کشانده است.

2- شلتاق کاری ها و هیاهوها بر ضد ایران در فضای کنونی آن هم با اهرم حقوق بشر، به اقتدار ایران در مذاکرات بغداد و پیش تر از آن اسلامبول برمی گردد. این سر و صداهای غربی ناشی از آن است که دچار اشتباهات در محاسبات شده اند و آنچه که فکر می کردند و باور داشتند در دور میز مذاکره به آن دست می یابند همگی دود شده و در طرفه العینی به هوا رفته است.

3- نکته دیگر این است که طرف غربی پس از نرسیدن به آنچه که در سر پرورانده بود؛ با اهرم حقوق بشر درصدد است تا حدودی اشتباهات خود را پیرامون مذاکرات پنهان نماید و ایران را در این زورآزمایی به عقب براند ولی واقعیت آن است که آنها در مسئله حقوق بشر دارای مشکلات لاینحلی هستند و نمی توانند از این اهرم استفاده نمایند.

اشتباه استراتژیک طرف غربی این است که با مطرح کردن حقوق بشر، جنایات ابوغریب، گوانتانامو، کشتار و خونریزی صدها هزار نفر مردم بیگناه در جنگ های افغانستان و عراق و... را یادآوری می نمایندتحولاتی که طی دهه های گذشته رخ داده و بیداری اسلامی در منطقه و جنبش های اعتراضی در خاک اروپا و حتی جنبش تسخیر وال استریت در آمریکا که امروز شاهد آن هستیم همگی بیانگر این است که حقوق بشر اسم رمز باج خواهی ها، افزون طلبی ها و زیاده خواهی های آمریکایی ها و غربی هاست.

4- از سوی دیگر؛ دست خالی بودن طرف غربی نسبت به ایران اسلامی به گونه ای است که اتهامات و ادعاهای پوچ آنها درباره نقض حقوق بشر یا اقدامات تروریستی، نگرفته و به ایران نچسبیده است. فراموش نمی شود که اوج تحرکات طرف غربی درباره حقوق بشر به سال گذشته برمی گردد، الف؛ آنها گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران تعیین کردند، ب؛ چندین قطعنامه علیه ایران به تصویب رساندند، پ؛ سناریو طرح ترور سفیر عربستان در خاک آمریکا از سوی ایران اسلامی را با حمایت گسترده رسانه ای در دنیا پیش کشیدند، ت؛ احمد شهید گزارش های نوبه ای خودش علیه ایران را منتشر کرد و.... اما این تقلاها کارساز نبود و ایران از حقوق خود در مذاکرات هسته ای کوتاه نیامد. اکنون نیز این دست و پا زدن ها در مواجهه با ایران هسته ای مقتدر آن هم با سر و صدای حقوق بشر مانند شلیک مشقی است با این توضیح که حتی خاصیت مشقی بودن را از دست داده است چون این صداها برای ایران مقتدر تازگی ندارد.

حسام الدین برومند

منبع:پایگاه خبری تحلیلی محدوده

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها