راست است که بایدها و
نباید های ما همیشه با بایدها و نبایدهای خدا تطبیق نمی کند. حقیقت دارد که
عرف و عادت ما در این چهارچوبه بسته ی ماده تعریف می شود و حکایت خواسته
های خدا چیز دیگری است.
ما فکر می کنیم همه چیز باید طبق روال عادی و
عرف عادتی مان طی شود و هر چه خارج از این روال معمولی است، برایمان سوال
می شود که یعنی چه؟
آنجا که موسی (که درود خداوند بر او باد) عصایش
در مقابل ساحران اژدها می شود، برای ما می شود سوال که یعنی چه؟ اما برای
خالق هستی که خواسته است پیام پیام آورش در آن دوران به کرسی عوامان بنشیند
می شود اعجاز.
آنجا که عیسی مسیح ( که درود خدا بر او باد) در
گهواره به سخن می آید و پاسخ تهمت زنندگان به مریم مقدس را می دهد برای ما
موجب اعجاب انگیزی می شود و برای خدا می شود اعجاز.... و تو در این هزاره
های تو در توی قرن ها زندگی آدمی که بگردی، فراوان می بینی از این اعجازها.
سحر با معجزه کاری نکند، دل هشدار
سامری کیست که دست از ید بیضا ببرد
از
این شکستن قواعد ماده و پاره کردن عرف دنیایی ما آدم ها فراوان بوده است و
خواهد بود که خدا می خواهد با شکستن این محال ها ، مجالی بیافریند برای
بیداری و یحیی الارض بعد موتها – او که بیدار می کند زمین را پس از مرگش –
او که از پس چوب های خشکیده و مرگ اندود زمستان، سبزی ها و و رویش های
بهاران را می آفریند، او که از پس چوب خشکیده، میوه ها می رویاند و خوردنی
های به بار می آورد و.... هزران شگفتی که اگر هنوز دلت نمرده باشد، همواره
خواهی دید.
پس هم اوست که می خواهد در عصری از زمان، نوجوانی به امامت برخیزد. امامت موهبت خداست برای بیداری بندگان.
بدون
تردید، امامتِ اعجازآمیز امام جواد (سلام و درود خدا بر او باد) جز با
اتصال آن امام به منبع سرشار علم الهی شدنی نیست. این امر مبتنی بر
بنیادهای پوشیده و غیبی جهان است. آن کس که بتواند در چنین سن و سالی
رهبری قومی را که در سرزمینهای دور و نزدیک گسترده بودند، عهدهدار شود و
در برابر تهاجم انبوه دشمنان از پای نلغزد و پایدار بماند، هالهای از
الهام غیبی را بر گرد وجود خویش دارد.
رهبری در سنین نوجوانی
عهده
داری رهبری در خردسالی، نخستین بار درباره امام جواد (سلام و درود خدا بر
او باد) تحقق یافت. سن کم آن حضرت حتی عدهای از شیعیان را درباره مسأله
امامت به تردید انداخته بود. این امر از یک سو و رواج و رونق بسیاری از
مکتبهای فکری که حمایت مادی و معنوی حکومت وقت را نیز به همراه داشتند و
این امر با عقل ظاهربین آنان توجیه شدنی نبود.
از سوی دیگر، باعث شد
که پیوسته سؤالات سخت و پیچیده از محضر امام جواد (سلام و درود خدا بر او
باد) مطرح شود و آن حضرت را در میدان مناظرات علمی با بزرگان و دانایان
بیازمایند. اما امام جواد در پرتو علم امامت در همه این بحثها و مناظرات
علمی با پاسخهای قاطع و روشنگر، هرگونه شک و تردید را درباره پیشوایی خود
از بین برد و امامت خود و نیز اصل امامت را تثبیت کرد. به همین دلیل بعد از
او در دوران امامت حضرت هادی (که او نیز در کودکی به امامت رسید) این
موضوع، مشکلی ایجاد نکرد؛ چرا که برای همه روشن شده بود که خردسالی دخالتی
در برخورداری از این منصب خدایی ندارد.
مادر امام جواد کیست؟
پدر
بزرگوارش حضرت رضا (سلام و درود خدا بر او باد) و مادر ارجمندش بانوی مصری
تباری به نام «سبیکه» است که از خاندان «ماریه قبطیه»، همسر پیامبر اسلام
(سلام و درود خدا بر او باد) به شمار میرود؛ بانویی که از نظر فضائل
اخلاقی، در درجه والایی از انسانیت قرار داشت و برترین زنان زمان خود بود؛
به طوری که امام رضا (سلام و درود خدا بر او باد) از او به عنوان بانویی
منزه و پاکدامن و با فضیلت یاد میکرد. «ریحانه» و «خیزران» از دیگر نامهای
مادر امام جواد است.
حضرت در مجموع دوران امامت خود با دو خلیفه عباسی، یعنی مأمون (193 ـ 218) و معتصم (218 ـ 227) معاصر بوده است.
مراسم ولادت به روایت خواهر امام رضا (علیه السلام)
حضرت
رضا (سلام و درود خدا بر او باد) پیشاپیش خبر ولادت فرزندش جواد را به
اطرافیان داده بود، از جمله: شبی خواهرش حکیمه خاتون را احضار نمود و
فرمود: «ای حکیمه! امشب فرزند با برکت خیزران متولد میشود که تو باید در
نزد او حاضر باشی.» آنگاه فرمود: «فَاِذا هِیَ وَلَدَتْ فَاَلْزِمیها
سَبْعَهَ ایّامٍ؛ هرگاه او (خیزران) زایمان نمود، هفت روز همراه او باش.»
حکیمه
خاتون میگوید: پاسی از شب گذشت تا اینکه نوزاد امام رضا در حالی که پرده
نازک نورانی بر او پوشیده بود، به دنیا آمد و نوری از او ساطع بود که تمام
خانه را روشن کرد؛ به گونهای که از نور چراغ بینیاز شدیم. آن نوزاد
نورانی را در دامن خود گذاشتم و پرده را از خورشید جمالش کنار زدم.
کودکی که زمان تولدش شهادتین گفت
حکیمه
اضافه میکند: در همان لحظهای که امام جواد به دنیا آمد، فرمود:
«اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللّه وَاَنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّه؛
گواهی میدهم که خدایی غیر از خدای یگانه نیست، و به راستی محمد
صلیاللهعلیهوآله رسول خدا است.»
و در روز سوم ولادتش وقتی عطسه
می کرد، می فرمود: «اَلْحَمْدُ للّهِ وَصَلّی اللّه عَلی مُحَمَّدٍ
وَعَلَی الاَئِمّهِ الرّاشِدین؛ ستایش مخصوص خداست و درود خدا بر محمد و
امامان هدایتگر باد.»
از این طفل عجایبی دیدم
حکیمه وقتی این جملات را از امام جواد شنید، با شتاب نزد امام رضا رفت و عرض کرد: از این طفل عجایبی دیدم.
حضرت
فرمود: آن عجایب چیست؟ حکیمه جملات لحظه ولادت و هنگام عطسه حضرت را بیان
نمود. حضرت رضا فرمود: «یا حَکیمهُ، ماتَرَوْنَ مِنْ عَجائِبِه اَکْثَرُ؛
ای حکیمه! در آینده عجایب بیشتری از او خواهید دید.
مولود با برکت
در
خانواده امام هشتم، و محافل شیعیان، از حضرت جواد به عنوان مولودی با برکت
یاد میشد و این شهرت نیز ریشه در کلام خود امام هشتم دارد که بارها این
مسئله را یادآوری نمودهاند:
1. ابویحیای صنعانی» میگوید: روزی در
محضر امام رضا (سلام و درود خدا بر او باد) بودم، فرزندش ابوجعفر را که
خردسال بود آوردند: حضرت فرمود: «هذَا الْمَوْلُودُ الَّذی لَمْ یُولَدْ
مُوْلُودٌ اَعْظَمُ بَرَکَهً عَلی شیعَتِنا مِنْهُ؛ این مولودی است که با
برکتتر از او برای شیعیان ما زاده نشده است.»
2. "ابن اسباط" و
"عبّاد بن اسماعیل" میگویند: خدمت امام رضا بودیم که ابوجعفر امام جواد را
آوردند، عرض کردیم: این همان مولود پر خیر و برکت است؟ حضرت فرمود: «بله!
این همان مولودی است که در اسلام با برکتتر از او زاده نشده است.»
خبرآنلاین