فارس، عدهای از طلاب و فضلای قم پس از انجام گفتوگوهای با حججاسلام محسن اراکی، احمد عابدی و محمدمهدی ماندگاری از اساتید حوزه علمیه، طرحی با عنوان «بیعت عظیم» طراحی و اجرای آن را پیشنهاد دادند.
در مقدمه این طرح آمده است: طرح «بیعت عظیم» بر اساس این اعتقاد مطرح شد که پایگاه قدرت در نظامِ مقدس اسلامی، به رابطه ولاییِ امام و امّت بازگشت میکند؛ و این قدرت برای بالفعل شدن در نظام اسلامی، باید زمینه بروز و تحقق عینی داشته باشد؛ و مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام رضوان الله علیه، در حرم مطهر، یکی از بهترین و مناسب ترین زمینهها برای این مانور و نمایش قدرت میباشد.
این مراسم از جهات متعددی مستعد این توجه است: اول؛ زمان که مصادف است با ارتحال ملکوتی امام امت، لذا بسیار بهجاست که این روز موعدی باشد برای همه دلدادگان حضرت امام، تا گرد هم آیند و با آرمانها و اهداف بلند امام، و شخصیت پیامبر گونه ایشان تجدید میثاق کنند؛ و محبوبیت مستمر امام در دل امت اسلام را در برابر چشم جهان به نمایش بگذارند.
از سوی دیگر، این روز شریف سالروز آغاز ولایت و زعامت ولی امر مسلمین جهان، حضرت آیتالله العظمیخامنه ای(مد ظله العالی) است؛ لذا 14خرداد مناسب ترین روز برای تجدید بیعت با وارث خمینیِ کبیر و نائب امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) است.
بهترین فرصت است تا امت اسلام، در جوار مرقد مطهر امام، گرد شمع وجود ایشان حلقه زنند، و به همه دوستان و دشمنان اعلام کنند که بنا دارند در زیر چتر ولایت امام خامنه ای، تا آخرین نفس علم خمینی را تا تحقق تمام آرمانهای بلندش به دوش بکشند.
از جهتی فردای آن روز، یعنی پانزده خرداد هم، مبدا و سرآغاز حرکت تاریخ ساز امام راحل و امت سربلند ایران است؛ و آن اجتماع عظیم، بر محور امام و ولایت امر، تاکیدی است بر آنکه حرکت باشکوه پانزده خرداد همچنان پویا، بلکه رو به تکامل است؛ و می رود تا تمام مناسبات جهان را تغییر دهد.
مکان این مراسم نیز، بستر مناسبی برای آن نمایش قدرت و تجدید عهد با انقلاب اسلامی است. اولا این مراسم در مرقد مطهر امام عظیم الشأن برگذار میگردد، ثانیا در جوار گلزار بهشت زهرا و مرقد مطهر شهدای انقلاب و دفاع مقدس انجام میپذیرد و ثالثا در قلب ایران مرکز سیاسی کشور رقم میخورد.
* کلام رهبر معظم انقلاب درباره سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)
«اعتقادم این است که خداى متعال، خودش سالگرد را اداره مىکند و اداره خواهد کرد. این کارهاى مربوط به امام، دست خود خداست. با ذهن بشر، اصلاً نمىشود آنها را محاسبه کرد. ...قطعاً شما با این تدارکات عظیمى که فراهم کردید - که من مىبینم همه ارگانهاى کشور هستند؛ ... از ریاست جمهورى گرفته، تا همه دستگاههاى گوناگون کشور، در اینجا حضور دارند - خیلى کمتر از آن چیزى است که تحقق خواهد یافت. یعنى هشتصد هزار و هفتصد هزار و امثال اینها [جمعیت حاضر در سالگرد]، اصلاً مقیاسهاى امام نیست!...»
رهبر معظم انقلاب در دیدار با ستاد ارتحال 01/03/1369
«... خصوصیت دیگر این عصر جدید، معنا بخشیدن به ارزش انسانها و حضور مؤثر تودههاى میلیونى مردم است. در دوران جدیدى که بهوسیله امام ما آغاز شده است و دایره آن محدود به ایران هم نیست، تودههاى مردم، اصل و تعیینکننده و تصمیمگیرندهاند و آنها هستند که جریانها را هدایت مىکنند...قدرت حضور تودههاى مردم، ولو بدون سلاح، امروز در دنیا معلوم شده است…
...قدرتها باید بدانند که بعد از این، در هیچ جاى دنیا، علىرغم خواست تودههاى میلیونى مردم، نمىشود حکومت را ادامه داد. هرچه این موج در دنیا گسترش پیدا بکند، کار بر سلطههاى غیر قانونى و ظالمانه و غیر بشرى، سختتر خواهد شد...
... ما باید بدانیم که امروز چشم دنیا به ملت ایران است ... ما نباید تصور کنیم که با گذشت یک سال، اهمیت و حساسیت و سنگینىِ وظیفه ما کم شده است. نه، هرچه مىگذرد، سنگینى بار مسؤولیت بر دوش آن کسانى که خود را پیروان این بزرگوار و هدایتشدگان بهوسیلهى او مىدانند، سنگین تر مىشود.»
رهبر معظم انقلاب در اولین سالگرد ارتحال امام(ره) 14/03/1369
امام علی علیه السلام :«والزموا السواد الاعظم، فإن ید الله مع الجماعة، و إیاکم والفرقة، فإن الشاذ من الناس للشیطان، کما أن الشاذ من الغنم للذئب».
«و همواره همراه بزرگترین جمعیتها باشید، که دست خدا با جمعیت است. از پراکندگى بپرهیزید که «انسان تنها» بهره شیطان است؛ چنان که گوسفند تک رو، طعمه گرگ!» (نهج البلاغه خطبه 127)
* تحولات اخیر منطقه و ضرورت بازشناخت امام خمینی(ره)
تحولات اخیر منطقه ای و جهانی، و سهم تاثیر پر رنگ انقلاب اسلامی در این تحولات، انقلاب اسلامی را وارد فاز جدیدی از مبارزات الهی و نجات بخش خود ساخته و آن را به عنوان یک ابر قدرت جهانی تثبیت کرده و دوستان و دشمنان انقلاب را در موضعی جدید نسبت به این حادثه عظیم کشانده است.
بسیاری از این حوادث مبارک، حتی برای عده زیادی از طرفداران انقلاب نیز قابل پیش بینی نبود؛ و چه بسا عده ای بر این باور بودند که انقلاب اسلامی و آرمانهای آن متعلق به دوره ای خاص بوده که در مقطعی اوج گرفته و کم کم در صحنه تقابل، مجبور به کوتاه آمدن از آنها گشته است؛ اما به حق! آنچه که در صحنه منطقهای و جهانی رقم خورد، این دیدگاه را به شدت منسوخ کرده و لایه های عمیقتری از نفوذ انقلاب اسلامی در مناسباتِ این مقطع تاریخِ بشری را به نمایش گذاشت است.
به نظر میرسد یکی از الزامات مهم برای ایفای نقش مناسب و به هنگام در این جبهه مقدس و عقب نماندن از تحولات عظیم پیش رو، بازنگری و ارتقای شناخت نسبت به شخصیت عظیم و استثنائی امام عظیم الشان (رضوان الله تعالی علیه)، و ولایت الهی و عزت آفرینِ ولی امر مسلمین جهان، حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی) است که پس از رحلت حضرت امام (ارواحنا له الفداء) آنچنان کشتی انقلاب اسلامی را از گرداب سهمگین فتنه و دشمنیهای داخل و خارج رهایی بخشیدند که هرگز جای خالی حضرت روح الله را احساس نکردیم.
و دیگر آنکه میبایست باور جمعی خویش را نسبت به جایگاهِ والا و خطیرِ منصب «ولایت فقیه» به عنوان تنها مسیر عبودیتِ حق، و تنها راهِ تقرب جستن به خدای متعال و ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف)، در عصر غیبت، ارتقاء دهیم؛ و نقش بیبدیل و انحصاریِ آن در اقامه کلمه توحید و عدل، و کوتاه کردنِ دست مستکبران جهانخوار از حیات بشری را بیشتر بشناسیم.
بر همگان روشن است که انقلاب امام عظیم الشان ما یک انقلاب جهانی است؛ و مخاطب پیامش نیز همه جهانیان هستند؛ و با این وصف، رسالت ملت بی نظیر ایران نیز، رسالتی جهانی است. خداوند متعال مسئولیت بازگرداندن تاریخ، بر مدار ولایت حق را بر عهده ملت ما نهاده و او را برگزیده است تا با تبعیتِ تام از «ولایت فقیه» - که خاستگاه حیات و بیداری است- بشر خفته در سیاه چالِ ماده پرستی و تسلیم شده به ولایت شیطان را بیدار نماید؛ و آنگاه که جامعه بشری دریافت در دوری از ولایت الله و توحید، چه بر او گذشته، مهیای آن انقلاب عظیمی خواهد شد که باطن و وجدان تاریخ، در انتظارش، لحظه ای نخفته است.
امروز که دشمنان و دوستانِ جهانی و داخلیِ ما، هر دو عهدی جدید در دشمنی و دوستیِ با ولایت فقیه و امت ولایت مدار ما بسته اند، میبایست که طرحی نو درانداخت تا بنیاد هر فتنه انگیز و بدخواهِ داخل و خارج را برانداخت.
انقلاب اسلامی ما بنیان مرصوصی است که بر ارادههای ایمانی این امتِ حق طلب بنا شده است؛ خاستگاهِ قدرت عظیم آن، نه در سرمایههای کلان اقتصادی است و نه در بهرهمندی از فناوریهای پیچیده تسلیحاتی و غیر تسلیحاتی، و در یک کلام نه در "تکیه به ماده"؛ بلکه مبداء آن، میدان جاذبه وسیع و قدرتمندی است که میلیونها اراده مشتاق، بر محور محبت و ولایتِ حقه ی ولیّ فقیه - که همان ولایت محمد و آل محمد(صلوات الله علیهم اجمعین) است- مطافی عظیم از نور را رقم زده اند، که در سیر کهکشانی خود به سوی حق، هر مانعی را در هم می کوبد و پیش میرود.
اما سالگرد ارتحال حضرت امام (رضوان الله علیه)! نه یک تشریفاتِ حکومتی برای بزرگداشت و تکریم از ایشان، بلکه می باید همایشی باشد عظیم، از تجدید میثاق با آرمانهای بلند ایشان و شهدای گرانقدر انقلاب و معرفی ابعاد شخصیت پیامبر گونه آن حضرت. میعادگاهی باشد برای تجدید بیعتِ توده های چندین میلیونی و خیره کننده، با ولی امر مسلمین جهان؛ و کانونی باشد برای اجتماع مستضعفین عالم تا از این اقیانوس مواج، حیات طیبه یابند و طعم عزت و اقتدار در سایه ی ولایت الله را بچشند. انقلابهای جهانیِ مستضعفین بر علیه مستکبرینِ خونخوارِ عالم، می بایست که از این سرچشمه ی حیات بجوشد و مدیریت گردد؛ و تصمیمات بزرگ دنیای اسلام و جهان، میباید که در این پایگاه رفیع رقم خورده و توسط حجتِ خدا و ولی فقیه، اعلام گردد.
در یک کلام، شایسته است آنچنان حضورِ عظیمی از دلدادگانِ مکتب حقه ی «ولایت فقیه» در سراسر جهان، به هم برسد، که از هراسِ عظمت و جلالتِ آن، قلوب ظلمانیِ دشمنان زبون و پستِ ولایت از حرکت بایستد و از نور الهی آن نمایش قدرت، فتنه گران تاریک و خفاش صفتِ داخل و خارج، به اعماق پستِ ظلمات بگریزند و دست از طمع خام خویش بردارند.
و از سویی دیگر، کانونی شود برای قدرت افزایی و الهام بخشیدن به آن نهال های نو شکفته ای که در جهان، مبارزه را از انقلاب، امام و ولیّ امرِ ما سرمشق میگیرند.
همه تلاشهای انجام گرفته در این سالها قابل قدردانی و سپاس است؛ اما ظرفیتهای عظیمِ سیاسی- فرهنگی این روز بزرگ، به عنوان یکی از عناصر مهم در الگوی سیاسی و فرهنگیِ ما هنوز شناخته نشده و مورد بهرهمندی قرار نگرفته است. شایسته است سالگرد فراقِ جانگدازِ نعمت عظیمی چون امام راحلِ عظیم الشان (ارواحنا لتراب مرقده فداء)، کانون مهمترین تحولات جهانی و ملی باشد؛ همان سان که دورانها پس از او، همه دوران خمینیاند.
1. بیان ایده
1/1.اهداف
1/1/1.سیاسی
ـ مقیاس جهانی
• نمایش سطح بالای محبوبیت و مقبولیت ولایت فقیه به عنوان پایگاه مشروعیت نظام اسلامی
• مانور قدرت و به رخ کشیدن ثبات و اقتدار سیاسی نظام اسلامی
• ایجاد مصونیت سیاسی برای نظام اسلامی در سطح بین الملل
• ایجاد همایشی عظیم از وحدت اسلامی و جهانی مستضعفین
• ارائه الگوی نوین از مناسبات سیاسی بر پایه ایمان و محبت ولی الله، به عنوان جدی ترین رقیب برای الگوی لیبرال دموکراسی
• حمله عینی مدل حکومتی خدا باور، بر مدل اداره سکولار و قرار دادن آن در موضع انفعال و پاسخگویی
• ایجاد کانونی برای گردهمایی معترضان به نظم ظالمانه سرمایه داریِ حاکم بر جهان؛ و ایجاد زمینه برای ارائه تعریف جدید از نظم نوین جهانی بر پایه اندیشه توحیدی
• ایجاد باشگاهی از ملل معترض به شرائط کنونی، برای ظهور سازمانِ بین الملل جدید با تعاریف و احکامی نو
ـ مقیاس منطقهای
• معرفی الگوی سیاسیِ ولیّ محورِ شیعی، برای آنان که در دنیای اسلام به دنبال الگوی کارآمد و برتر با جهت اسلامی میگردند.
• تاکید بر رهبری انقلاب اسلامی نسبت به موج جدید انقلابهای اخیر
• ایجاد زمینه برای سرعت گرفتن خاورمیانه جدید بر محور نظام اسلامی ایران
ـ مقیاس ملی
• اثبات قدرت مطلقه ولی فقیه به عنوان تنها پایگاه جوشش قدرت در نظام اسلامی
• نشان دادن قدرت واقعی و اصیل ملی در سایه ولایت فقیه و تبلور کار آمدی نظام و بالا بردن قدرت ملی
• نا امید ساختن جریانهای فتنه انگیز داخلی از تحقق اهداف شوم شان
• ایجاد شور و نشاط انقلابی در بستر جامعه، و بهره مندی از برکات تربیتی و پرورشی آن
2/1/1.فرهنگی
ـ جهانی
• نمایش سطح تفاهم گفتمان انقلاب اسلامی
• نمایش قدرت فرهنگی انقلاب اسلامی برای هماهنگی اراده ها
ـ منطقهای
• بیان برتری فرهنگی شیعه برای گفتمان سازی و ایجاد حادثه ی فرهنگی در مقابل فرهنگ مهاجم غرب و توفیق در دفاع جانانه از فرهنگ ناب اسلامی
ـ ملی
• ایجاد معرفت بیشتر نسبت به جایگاه مترقی ولایت فقیه در انسجام حیاتِ سیاسی ملت
• ایجاد نشاط جهادی برای حرکت در افقهای فرهنگی پیش روی جامعه (تحول در علوم انسانی، طراحی الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت، جریان عدالت خواهی و...)
• تاثیرگذاری بر جو عمومی جامعه برای مقابله با تهاجمات فرهنگی
3/1/1.اقتصادی
• بی اثر نمودن فشارهای اقتصادی دشمن و ارتقای اعتبار اقتصادی ایران در سطح جهانی
تبصره: با توجه به غالب بودن صبغه سیاسی طرح، اهداف فرهنگی و اقتصادی در آن فرعی بوده و محدودتر طرح شده است.
عابدی: حفظ نظام اسلامی حکم اولیهایست که بر هر ثانویهای مقدم است
* جناب استاد عابدی! در آستانه برگزاری سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) قرار داریم. یکی از ابعاد این مراسم مهم، حضور اجتماع عظیم مردم در جوار مرقد مطهر امام است؛ با توجه به تأکیدات فراوان دین مبین اسلام بر جماعت و اجتماعات عظیم مسلمین ـ که به یک معنا مانور قدرت اسلام و امت اسلامی در مقابل دیگر مکاتب نیز است ـ از منظر جنابعالی، نقش اجتماعات عظیم امت اسلامی در پیشبرد اهداف الهی اسلام چیست؟
ـ بیان تاکیدات اسلام بر جماعت و همین مطالبی هم که شما فرمودید؛ مبنی بر اینکه، پنج بار نماز در مسجد محله و هفتهای یک بار در مسجد جامع و مثلاً سالی یک بار کل مسلمانها و در حج... اینها همهاش فرمایشهای امام بود. مصادیق دیگر این اهتمام دین به مسئله جامعه و اجتماع، فرضا در تعظیم و توجه به عاشورا، تاسوعا و زیارات ائمه علیهم السلام، زیارت اربعین و همچنین حضور میلیونی مردم در سالگرد ارتحال امام راحل است. یعنی هر میزان این مراسمات بیشتر باشد، با روح دین سازگارتر است. و حضرت امام هم فراوان روی این تأکید می کردند.
الان از نظر فقهی، جای تأمل دارد که مثلاً نماز فرادی در خانه جایز است یا جایز نیست؟ یعنی محتمل است که مجتهدی بگوید: اصلاً نماز جایش مسجد است و در خانه جایز نیست.
یا این سوال مطرح است که، جماعت در خارج از مسجد جایز است یا نه؟ مثلاً اگر جایی نماز جماعت میخوانند، دین میگوید اگر شخصی همان جا فرادی نماز بخواند، احتمال اینکه بخاطر تضعیف جماعت، گناه کبیره کرده باشد هست. اینها نشان می دهد که دین چقدر به جماعت اهتمام می ورزد.
ما دو دسته احکام داریم؛ یکی احکام اولیه، و دیگری احکام ثانویه. احکام ثانویه، همیشه بر احکام اولیه مقدم است. یعنی ضرورت، عسر، حرج، اضطرار، بر احکام اولی مقدم است. اما یک دسته از احکام اولی است که بر احکام ثانوی مقدم است؛ مثل حفظ نظام. این حکم اولی است، ولی هیچ حکم ثانوی بر آن مقدم نیست؛ یعنی شما نمیتوانید بفرمایید اینجا ضرورت داشت من حفظ نظام نکنم؛ یا اینجا خطر داشت حفظ نظام بکنم، اصلا معنا ندارد! حفظ نظام بر همۀ احکام ثانوی مقدم است.
یکی از احکام اولی که هیچ حکم ثانوی بر آن مقدم نمیشود، مسئلۀ اتحاد مسلمین و حرمت تفرقه است؛ یعنی شما نمی توانید بفرمایید، به دلیل فلان ضرورت، من تفرقه ایجاد کردم. این کار جایز نیست. این نشان میدهد که چقدر اتحاد از نظر اسلام مهم است. شما می بینید حکم نماز در ضرورت عوض می شود، روزه را در ضرورت باید ترک کرد یا اصلاً حرام است؛ اما درباره اتحاد مسلمان ها نمی توانید بگویید که حالا ضرورت داشت اتحاد ایجاد نکنم، یا تفرقه ایجاد کنم. هیچ حکم ثانوی بر مسئلۀ اتحاد مسلمان ها نمی تواند مقدم بشود. این نشان میدهد که، مسئلۀ اتحاد مسلمانها، اجتماع مسلمانها از نماز و روزه هم اهمیت اش بیشتر است. این اجتماع و اتحاد هم مظاهر و نمونه هایی دارد؛ که همین حضور مردم در نماز جمعه ها یا مثلاً در انتخابات یا در سالگرد ارتحال حضرت امام از همین نمونههاست.
* سوال اصلی این است که آیا از منظر فقه حکومتی و فقه سیاسی، حضور در این مراسم و امثال آن و ایجاد یک اجتماع عظیم مردمی، تکلیف آور هم هست؟
ـ ببینید یک وقت بحث در تکلیف سیاسی-اجتماعی است، یک وقت بحث، تکلیف فقهی است. اگر بحث در تکلیف سیاسی-اجتماعی باشد، شکی نیست، خیلی واضح و روشن است و اصلاً جای تردید ندارد که این حضور ضرورت دارد و لازم است. اما اگر بحث فقهی بخواهیم بکنیم، به این معنا که این حضور، یکی از واجبات شرعی است یا نه؟ باید گفت، در حالی که این نظام اسلامی، یک حکومت مردمی است، و بر مردم تکیه دارد و از سویی هم، آن همه خبرنگار در آن روز، مراسم و اجتماع را مخابره میکنند، شخصی در آن روز، با وجودی که می تواند در آن اجتماع عظیم و میلیونی حضور پیدا کند، ولی در خانه نشسته، این شخص نظام را تضعیف کرده است! شاید این شخص حتی قصد تضعیف هم ندارد؛ ولی در فقه میگویند که توهین و تضعیف احتیاج به قصد ندارد. یعنی عدم حضور من، با وجودی که قصد تضعیف هم ندارم؛ باعث تضعیف نظام شد! احتیاجی به قصد و نیت هم ندارد!
زیرا در حکومتی مانند جمهوری اسلامی، که بر اساس یک اندیشه خاص بنا شده است و آن اندیشه هم با حضور مردم محقق می شود و بدون مردم محقق شدنی نیست، قهراً وظیفه اخلاقی، وظیفۀ سیاسی، بلکه از نظر فقهی تکلیف آور است؛ چون عدم حضور در این اجتماعات مردمی نوعی تضعیف حکومت میشود.