عصر امروز، "ابتذال" یکی از مفاهیم پرکاربرد این روزهای جامعه رسانه ای کشور است که تیتر بسیاری از رسانه های مجازی و غیر مجازی را به خود اختصاص داده است.
بنابر این گزارش، شدت توجهات به این مفهوم زمانی افزایش یافت که این واژه با پیشوند "هنرمند"، "بازیگر"، "خواننده"و "ورزشکار" همراه شد. به عبارت دیگر ابتذال هنرمندان، بازیگران، خواننده ها و یا ورزشکاران بیشتر از هر شخص دیگری بحث برانگیز است.
این گزارش ضمن توضیح اجمالی در خصوص اتفاقات اخیر پیرامون 'فساد در سینما'، سعی دارد به علت اصلی اختلاف بین مدعیان وجود فساد در سینما با مدعیان پاک بودن سینما بپردازد.
صحبت های فرج الله سلحشور در خصوص فساد در سینما درست یا نادرست، اولین جرقه رسانه ای شدن "ابتذال در سینما" را روشن کرد. پس از آن 5 تن از بازیگران خانم سینمای ایران از قبیل: «ترانه علیدوستی، پگاه آهنگرانی، نگارجواهریان، هانیه توسلی و باران کوثری» در نامه ای خطاب به سلحشور واکنش نشان دادند. پس از این نامه هرچند سلحشور ضمن عذرخواهی از بازیگران سالم سینما گفت که قریب به اتفاق بازیگران زن ما در سریال «حضرت یوسف» مثل خانم ها معصومی، ریاحی، حمیدی، بلوکات، سرمدی، مرتضوی، ثمری و همچنین خانم تیموریان، گلاب آدینه و خانمهای دیگر... خانمهای خوب و محترمه و با ارزشی برای سینما هستند، اما بسیاری از سینماگران و بازیگران سینما ضمن توهین به سلحشور، علیه وی موضع گیری کردند.
توهین های این افراد به سلحشور و همفکرانش از سوی بازیگران و سایت های سینمایی جسته گریخته ادامه داشت تا این که جمله یک خطی پرستو صالحی مانند خاکستری زیر آتش، بحث "فساد" در سینما را شعله ور ساخت. پس از اظهار نظر جنجالی صالحی، " ماهایا پطروسیان"، "تهمینه میلانی" "مجید مظفری"، "محمد علی کشاورز"، "امین تارخ" ، "شیرین بینا" به عنوان پیشگامان این عرصه پرده از حقایق سینمای ما برداشتند تا دو جریان موافق و مخالف وجود "فساد" در سینما به وجود آید.
در این میان به نظر می رسد عامل اصلی اختلاف بین بازیگران موافق و مخالف وجود فساد در سینما، در معنای کلمه "فساد" نهفته است، یعنی مفهوم متفاوتی که از این کلمه به ذهن افراد متبادر می شود.
هر چند که اصحاب رسانه و خبرنگارانی که سوژه "فساد در سینما را پیگیری می کنند به اندازه هنرپیشگان این حوزه در متن سینما حضور ندارند اما قطعاً منظور آنان از فساد در نوشته هایشان، صرفاً رابطه جنسی دو تن با یکدیگر نیست بلکه دغدغه اصلی آنان، جایگاه ارزشی و الگویی است که این هنرمندان در جامعه دارند؛ این قشر نگران الگو شدن بازیگرانی هستند که در بسیاری از موارد از رعایت اصول اولیه موازین اسلامی (حداقل)در اماکن عمومی عاجز هستند؛ افرادی که دیدن عکس های به اصطلاح آتلیه و بی حجابشان به سرگرمی جوانان و نوجوانان تبدیل شده؛ سینماگرانی که حرمتی بین محرم و نامحرم قائل نیستند و هنرپیشگانی که به جای الگو بودن باید آن ها را در مهمانی و پارتی های مختلط شبانه یافت.
با توجه به توضیحات بالا و اظهار نظر نیکی کریمی در خصوص پاک بودن سینما در 20 سال گذشته و این که در این سال های اخیر سینما آدم نادرست ندیده است این سوال به ذهن خطور می کند مگر گلشیفته فراهانی جزو این سینمای نبوده است؟
سوال دیگر آن که اگر سینمای ما پاک است پس چرا برخی بازیگران سینمای ما خارج از کشور اعتقادی به حجاب ندارند؟
سوال دیگری که در این زمینه به ذهنی می رسد آن است که چرا بازیگران و کارگردانان ما در آن سوی آب ها، عرف اسلامی کشورمان را زیر پا می گذارند و حتی در برخی موارد به دست دادن با فرد نامحرم، اکتفا نمی کنند و با آن ها دیده بوسی می کنند؟
همچنین گرفتن عکس های شخصی و به اصطلاح "آتلیه ای" با ژست ها و حالت های نه چندان مناسب و قرار دادن آن عکس ها در فضای مجازی که ما از انتشار آن ها معذوریم، چه توجیهی دارد؟
در پایان و به عنوان آخرین سوال باید پرسید که آیا حضور اکثر بازیگران زن سینمای ایران با چهره و صورت هایی آرایش کرده و بی حجاب در اماکن عمومی و محافل مردمی نشان از پاک بودن این سینما دارد؟