کد خبر: ۵۷۳۶۰
زمان انتشار: ۱۰:۲۰     ۰۸ خرداد ۱۳۹۱
آغاز انقلاب‌های عربی تونس نبود. یعنی آغاز انقلاب‌ها، حادثه تونس و خودسوزی جوان تونسی بوعزیزی نبود.آغاز حقیقی انقلاب‌های عربی بحرین بود. زمانی قبل از انفجار انقلاب تونس.
فارس، سمیر کرم در مقاله‌ای در السفیر لبنان به نگرانی شدید عربستان از انقلاب بحرین پرداخت و ایده تشکیل اتحادیه و الحاق بحرین را بر اثر همین نگرانی ارزیابی کرد.



سمیر کرم نوشت: زمانیکه می‌خواهیم تاریخ درستی از انقلاب‌های عربی بنویسیم، ضروری نیست که به پایان آن انقلاب‌ها مراجعه کنیم بلکه ضروری است که به ابتدای آنان مراجعه کنیم. آغاز انقلاب‌های عربی تونس نبود. یعنی آغاز انقلاب‌ها، حادثه تونس و خودسوزی جوان تونسی بوعزیزی نبود. البته این حادثه آغاز انقلاب تونس بود اما ضرورتا آغاز انقلابها نبود. آغاز انقلاب‌های عربی خیلی با تونس فاصله داشت بلکه خیلی از چشم رسانه‌های عربی نیز به دور ماند؛ رسانه‌هایی که می‌داند چه چیزی را پوشش بدهد و کجا از زیر بار این دانستن فرار کند. (منظور نویسنده نادیده گرفته شدن انقلاب مردم بحرین است).

آغاز حقیقی انقلاب‌های عربی بحرین بود. زمانی قبل از انفجار انقلاب تونس. اما به هر حال بحرین زودتر آغاز شد و این آغاز هنوز ادامه دارد. اما چگونه ممکن است آغاز را مخفی کرد و حتی آن را از بین برد. صحبت درباره بحرین نیست، صحبت از عربستان سعودی است. عربستان پول و قدرت و نفوذ دارد در منطقه خلیج [فارس] و اگر لازم شد تا حد امکان حقایق را تغییر می‌دهد و مسیر تاریخ را عوض می‌کند. عربستان در این راه تنها نیست. رسانه‌های عربی و حتی بیشتر رسانه‌های غربی از او دنباله‌روی می‌کنند از جمله رسانه‌هایی که سلطه دارند و در دنیا و رسانه‌های آمریکا تاثیری زیاد دارند.




به نظر نمی‌رسد عربستان قادر باشد، انقلاب بحرین را زنده به گور کند؛ نه در حقیقت نه در شبکه‌های ماهواره‌ای. انقلاب بحرین قدرت ادامه راه را دارد حتی قدرت ترساندن همسایه سرکش خود را نیز دارد و می‌تواند نشان دهد که عربستان چقدر از انقلاب بحرین کوچک می‌ترسد؛ کشوری که در همه ابعاد جز انقلاب و پایداری و مداومت کوچک است.

آنچه تاکنون برای بحرین اتفاق افتاده است، تصویر کنونی طرح عربستان برای بلعیدن بحرینی است که قرار بود چند هفته پیش اتحاد این دو را در ریاض اعلام کنند. اما آنچه قرار بود، رخ نداد و اعلام اتحاد بحرین و عربستان به زمانی دیگر موکول شد و شاید به نشست سران شورای همکاری خلیج [فارس] در موعد سالانه مقرر خودش در اکتبر آینده موکول شده باشد. تا الان علت حقیقی این تعویق روشن نشده و شاید هیچگاه روشن نشود اما روشن است که روند بلیعیدن بحرین به آن آسانی که غول سعودی تصور می‌کرد نیست چرا که اختلاف دو کشور فقط در اندازه نیست بلکه به عوامل سیاسی هر دو کشور و میزان پیشرفت آن در بحرین بازمی‌گردد.

عربستان سعودی مساحتی در حدود 150 هزار کیلومتر مربع دارد اما بحرین از 757 کیلومتر مربع متجاوز نیست. جمعیت عربستان متجاوز از 26 میلیون است (طبق سرشماری سال 2010) اما جمعیت بحرین یک میلیون 206 هزار نفر است که نسبت شیعیان به اهل سنت، 58 به 42 است. با این حال، طبقه حاکم (که سال 2006 نظام سلطنتی را برگزید) فقط اهل سنت است. درآمد سرانه ملی عربستان 472 میلیارد دلار (سال 2008) است و این امر در بحرین 14 میلیارد است.

با این اختلاف‌ها، اما بحرین از حیث ترکیب سیاسی و آموزشی و فرهنگی به کلی متفاوت است. علت این موضوع این است که بحرین کشوری نفتی نیست. (فکر می‌کنیم که این حقیقت در همه جای دنیا فهمیده نشده است). بلکه بحرین بر درآمد داخلی دیگری که طبقه کارگری آن را تولید می‌کند تکیه دارد. بحرین سالانه نفت مصرفی خود را که به میزان 51 درصد کل وارداتش است، وارد می‌کند. اما عربستان 80 درصد صادراتش نفت است. تعداد نیروهای مسلح عربستان 221 نفر است و درآمد سرانه هر شخص سعودی از هزینه‌های نظامی 1540 دلار در سال است.

بحرین تحت اشغال پرتغال بود و این اشغال از 1521 تا 1602 طول کشید. پس از آن، از سال 1920 تا 1971 تحت اشغال انگلیس بود و شاهد مبارزه‌ای ملی علیه اشغالگران بود که سطح سیاسی این کشور را ارتقاء دارد تا از سطح کشورهای نفتی دیگر فراتر بورد. در سال‌های گذشته بحرین از پراکندگی وابستگی خود و اصرار ایران بر اینکه این کشور، بخشی از خاک ایران بوده است رنج برده است. این وضعیت دچار تنش زیادی بود تا اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 آرامتر شد.


در مقابل به نظر می‌رسد که اخبار تلاش‌های عربستان برای الحاق بحرین در قالب اتحادیه، ایران را به ادبیات هشدار خود در قبال این طرح بازگرداند چرا که مجلس شورای اسلامی ایران تلاش عربستان را بر اساس تصوری غلط دانست و گفت که بحرین لقمه آسانی نیست. برخی نمایندگان ایران نیز از دولت این کشور خواستند تا اقدام دیپلماتیکی جدی در قبال طرح عربستان انجام بدهد؛ طرحی که اعلام کردند می‌تواند بحران‌هایی را در منطقه آغاز کند. 190 نماینده پارلمان ایران بیانیه‌ای صادر و تاکید کردند که این گام غیرمنطقی قطعا به تقویت انسجام و اتحاد مردم بحرین در مقابله با اشغالگران می‌انجامد و بحران بحرین را به عربستان منتقل می‌کند و منطقه را به سوی آشوبی وسیع هدایت می‌کند چرا که نمی‌توان مردم را با زور و فشار سیاسی آرام کرد.

حقیقت این است که جنگ کلامی از یک سو میان دولت بحرین و عربستان و از سویی دیگر میان این دو و ایران در گرفت. بحرین کاردار خود در تهران را فراخواند و ایران نیز سفر خود در منامه را فراخواند تا در مواضع ضدبحرینی خود توجه بیشتری کند. یک مسئول در پارلمان ایران رفتار عربستان در قبال بحرین را مخالف منشور سازمان ملل دانست و گفت که حکام بحرین حق ندارند کشور را به کشوری دیگر بفروشند.

 

 

در عین حال، ایان بلک خبرنگار انگلیسی روزنامه گاردین و متخصص امور خاورمیانه تاکید کرد که مخالفان بحرینی این طرح را رد کرده و اعلام کرده است که ایده اتحاد بحرین و عربستان را رد می‌کند و خواستار همه‌پرسی‌ای است که شامل همه کشورهای خلیج درباره تشکیل اتحادیه بشود. این تظاهرات‌های بزرگی که در بحرین رخ داد اما عربستان را لرزاند، همه مخالف اتحاد بلعیدن عربستان است که می‌داند هدف نهایی این الحاق اجباری چیست. این گام، تلاشی است برای متوقف کردن جریان انقلابی است که می‌تواند به خارج بحرین امتداد پیدا کند بخصوص اگر سوی عربستان بیاید. در عربستان شرایط انقلاب و عوامل برای آغاز آن در رو و زیر زمین آماده است.  همچنین میان مردم شیعه در مناطقی که این مردم زندانی شده‌اند همچنانکه مردم اهل سنت نیز تحت ظلم نخبگان حاکم بر این کشور است. به نظر می‌رسد خیلی عجیب است که عربستان این همه ترس از خود در قبال انقلاب مردم بحرین نشان می‌دهد. اما این ترس دلیلی روشن بر میزان شکنندگی نخبگان سلطنتی حاکم بر عربستان است که احتمال پراکنده شدن این مخالفان در مرز میان دو کشور وجود دارد.

شاید عربستان بیشتر از نقش حزب کمونیست بحرین می‌ترسد که نقشی مهم در زندگی سیاسی و فرهنگی بحرین از زمان تاسیس خود در دهه 50 قرن گذشته ایفا کرده است هرچند که خاندان حمد [حاکم بر بحرین] این حزب را ممنوع کرده و این حزب مبارزه خود را زیرزمینی کرده است. این حزب از سال‌ها پیش ملتزم به کار سری است. اما احزاب کمونیست عربی و جهانی در احتجاج به وجود جنبش‌های پیش‌رو در کشوری که از دیگر کشورهای خلیج فارس به دلیل وجود طبقه کارگر و آگاه، متمایز است به وجود و نقش حزب کمونیست بحرین استدلال می‌کنند. این چیزی است که نخبگان سلطنتی حاکم بر عربستان نمی‌توانند تحمل کنند یا آن را ببخشند.

حزب کمونیست بحرین خود را جنبش پیشگام آگاه و شکل‌دهنده طبقه کارگری بحرین می‌داند. این حزب در سیاست و عمل خود، لغو استثمار انسان برای انسان و ستم ملت‌ به ملتی دیگر را هدف قرار داده تا جامعه‌ای دموکرات ساخته بشود. این حزب همچنین خواستار به دست گرفتن سلاح و مبارزه مسلحانه علیه طبقه حاکم ظالم است و به کار برای غلبه بر این طائفه دعوت می‌کند.

 

خبرگزاری رویترز انلگلیس در تلگرافی که از ریاض برایش رسید، اعلام کرد که مخالفان بحرین طرح اتحاد را که عربستان خواستار تحمیل آن بر بحرین است به این اعتبار رد می‌کند که طرحی برای دور زدن اصلاحات سیاسی است. و این معنایی ندارد جز اینکه خاندان سعودی و آل خلیفه در عربستان و بحرین می‌خواهند از اصلاح سیاسی در دو کشور و نه فقط در بحرین، فرار کنند. ناگفته نماند که این ایده‌هایی که درباره اتحادیه مطرح شده است ادعا دارد که کیان دو کشور حفظ و صدمه‌ای به عضویت آنان در سازمان ملل نمی‌زند. این طرح شامل حوزه‌های امنیتی، نظامی و اقتصادی می‌شود. خبرگزاری رویترز به نقل از روزنامه‌های محلی در عربستان و بحرین افزود که دو دولت تلاش می‌کنند در سایه نگرانی دولت های خود از خشم مردم شیعه از حاکمان دو کشور این اتحادیه را شکل بدهند حال آنکه خاندان حاکم در این دو کشور ایران را به شعله‌ور کردن این احساسات متهم می‌کنند؛ چیزی که ایران آن را کاملا رد کرده است.

بر کسی که تحولات منطقه خلیج [فارس] را دنبال می‌کند، پوشیده نیست که بحرین انقلاب علیه سلطه مذهبی و سیطره سرکوب‌گرایانه خاندان حاکم خود را خیلی زودتر از این‌ها آغاز کرده بود و خاندان حاکم خواستار کمک عربستانی شد که خیلی سریع نیروهایی برای سرکوب تظاهرات بحرین و اعتراض مردم این کشور به مذهبی‌گری و سرکوب سیاسی، اعزام کرد. اینطور به نظر رسید که گویی نیروهای عربستانی در خاموش کردن تظاهرات‌ها موفق شدند اما ادامه یافتن حوادث عکس این را نشان داد. بحرین هنوز شاهد تظاهرات و ناآرامی در نیرو‌های کمکی عربستان است.

خبرنگاران غربی در منطقه خلیج فارس معتقدند که مسئولان بحرینی اتحاد با عربستان را «راهی می‌بینند برای توجیه بیشتر سرکوب اکثریت شیعه در جزیره و این همان هدفی است که نیروهای سعودی تلاش کردند به آن برسند زمانیکه بحرین را برای سرکوب اعتراضات بحرینی‌ها اشغال کردند؛ اعتراضاتی که خواستار انتخابات آزاد بود».

الان به نظر می‌رسد که عربستان از تاثیر نیروهای ترقی‌خواه بحرین بر اوضاع داخلی عربستان می‌ترسد. شاید اعتقاد دارد که ادغام بحرین در این نوع اتحاد، فرصت بزرگتری به عربستان برای دخالت در بحرین می‌دهد بدون اینکه اعتراضاتی در خلیج [فارس] اعراب و جهان برانگیخته شود.

 

 

بحرین میزبان بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در خلیج [فارس] است. این پایگاه تاکنون توانسته از دخالت علیه تظاهرات‌های نیروهای انقلابی اجتناب کند و نمی‌توان با قاطعیت گفت که اجتناب خواهد کرد پس از آنکه عربستان جزیره [بحرین]‌را ببلعد. زمان برپایی پایگاه نظامی آمریکایی در بحرین این هدف مد نظر نبود که «ناآرامی‌های داخلی» را خاموش کند ولی متصور هم نیست که این پایگاه در امور داخلی حکومتی بحرین یا امور دموکراسی یا ترکیب مذهبی دخالت نکند اگر به نظر برسد که این امور ممکن است بر عربستان تاثیر بگذارد. آنچه قطعی است این است که تصمیم‌گیرندگان آمریکایی از دخالت تا زمانی اجتناب می‌کنند که قدرت عربستان را در حفظ موقعیت موجود از طریق مهار بحرین در قالب کیان بزرگ‌تر و قوی‌تر عربستان کافی ببینند.

مطلب جدید این است که کشورهای کوچک خلیج [فارس] اکنون ترس و نگرانی خود را از مقاصد عربستان در قبال بحرین آشکار کرده اند. انعکاس نگرانی عربستان از انقلاب بحرین در حد مرزهای عربستان نمی‌ماند و در مرز بحرین هم متوقف نخواهد شد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها