اولين تصاوير از فيلم «آرگو» به
كارگرداني بن افلك كه چندي پيش در قالب تريلر كوتاهي به نمايش درآمد، گوياي
چگونگي فضاي اين فيلم و نيز بازيگران حاضر در سومين اثر بن افلك بود. براي
فيلمشناسان و كارشناسان عرصه هنر و سينما كافي است تا با يك نگاه به اين
تريلر متوجه شوند كه فيلم آينده بن افلك با منابع مالي صهيونيستي برادران
وارنر همچون بازار شام چه پروژه درهمي از آب درآمده است.
آرگو داستان زندگي يك جاسوس است كه
البته امريكاييها ميگويند اين داستان واقعي است اما به تعبير برخي
كارشناسان و منتقدان امريكايي، داستاني است كه از دل هاليوود زاده شده است،
درگيري و اغتشاش در خاورميانه ( ايران در دوران ابتدايي پيروزي انقلاب)،
حضور بازيگران بزرگ و به تصوير كشيدن نماهاي متعددي از ايران كه براي
بينندگان غربي فيلم بن افلك تازگي دارد از وجوه فيلم افلك است كه ميتوان
بخشهايي از آن را در تريلر فيلم نيز مشاهده كرد. بن افلك جداي از
كارگرداني، نقش اول فيلم را نيز ايفا ميكند.
به غير او برايان كرانستون، آلن آركين،
جان گودمن و شخصيتهاي ديگري چون ريچارد كايند و فيليپ بيكر هال از جمله
بازيگراني هستند كه در آرگو حضور دارند؛ ايفاي نقش اين چهرههاي درخشان در
فيلم تازه كارگرداني به نام بن افلك خود گوياي دستمزدهاي كلاني است كه
رضايت اين ستارهها براي بازي در اين فيلم را در پي داشته است.
داستان «آرگو» نشأت گرفته از ماجرايي
است كه به نظر ميرسد حاصل پيوند چندين واقعه به يكديگر باشد. در سالهاي
دور و همزمان با دوران اوايل انقلاب اسلامي و تسخير لانه جاسوسي، سايت
ورايتي و هاليوود ريپورتر خبر توليد مستندي علمي از سوي يك گروه مستندساز
امريكايي در خاك ايران را منتشر ميكنند. به اين منظور اين گروه توليد
كننده وارد ايران شده و مشغول ساخت مستند ميشوند. به استدلال رؤياگونه
هاليوود اين گروه مستندساز نبودند بلكه جاسوسان امريكايي بودند كه براي
آزاد كردن گروگانهاي امريكايي با اين ترفند پا به ايران گذاشتند. اين
داستان هاليوودي خود برگرفته از مقاله جاشوا بيرمن در سال ۲۰۰۷ است؛
مقالهاي كه در سايت وايرد منتشر شد.
حالا آرگو بر اساس اين مقاله و با
استناد به خبري كه حدود ۳۰ سال پيش در دو سايت امريكايي منتشر شده بود
ساخته شده است. آرگو ميخواهد بگويد كه چگونه سازمان سيا با طراحي يك نقشه و
داستان دروغين سفر يك گروه توليدكننده امريكايي به ايران شش گروگان
امريكايي را از لانه جاسوسي آزاد كرده است. بر اساس اين داستان ساختگي
مستندي كه اين گروه در پي ساخت آن به ايران آمدند، آرگو نام داشت و اين خبر
دروغين آنقدر توجيه كننده بوده است كه حدود ۳۰ سال پيش در دو سايت
امريكايي اطلاع رساني شود. افلك در فيلمي كه خود كارگرداني آن را بر عهده
دارد، در نقش شخصيتي به نام «توني مندز» حاضر ميشود؛ مأمور سازمان سيا كه
طراح اين نقشه است.
امريكاييها ميگويند هويت واقعي «توني
مندز»، شخصي به نام «كاستا هاركينز» است؛ يك توليدكننده ايرلندي كه براي
پيشبرد اهداف خود «جان چمبرز» را هم به استخدام خود درميآورد؛ شخصيتي كه
حالا جان گودمن، بازيگر برنده جايزه اسكار در فيلم سياره ميمونها نقش او
را در آرگو ايفا ميكند. آن دو به كمك يكديگر كمپاني توليد فيلم استوديو ۶
را در هاليوود به ثبت ميرسانند؛ عنواني كه به استدلال خودشان برگرفته از
مفهوم شش اسير امريكايي در لانه جاسوسي است. فيلم آرگو در ماه اكتبر براي
اولين بار به نمايش درميآيد. با اين حال هنوز و در حالي كه تنها تريلر اين
فيلم به نمايش درآمده است موجي از تبليغات رسانهاي در امريكا از هم اكنون
به راه افتاده است.
منتقدان و كارشناسان از فيلمي كه هنوز
به نمايش درنيامده اعلام رضايت ميكنند و آن را شاهكار بن افلك در ميان سه
اثري ميدانند كه تا كنون او تجربه كارگردانيشان را پشت سر گذاشته است. اين
تبليغات براي فيلمي ضد ايراني كه با حمايت مالي وارنر بروس پا گرفته است،
دور از انتظار هم نبود، با اين حال در جامعه منتقدان امريكايي، منتقد و
كارشناساني نيز حضور دارند كه نخواهند چشمان خود را كاملاً به روي حقايق
ببندند. «فارست ويكمن» يكي از اين منتقدان است.
وي در سايت اسليت مينويسد: آرگو بعد
از «عزيز از دست رفته» و «شهر» سومين تجربه كارگرداني بن افلك است و البته
همچون دو اثر ديگر به هيچ وجه يك شاهكار به حساب نميآيد. دو اثر قبلي افلك
با ژانرهاي جامدگونه آميخته به طنز و پيچيدگيهاي اخلاقي و حس مكان بودند.
او با ظاهر جديدش در اين فيلم – اشاره به ريش انبوه بن افلك در نقش جديدش-
سبك ورود غير مترقبه به اصل ماجرا و صحنههاي تعقيب و گريز را با تبعيت از
سبك «مارتين اسكورسيزي» دنبال كرده است. به گفته ويكمن ، تريلر فيلم به
زيبايي ويرايش شده است اما فيلم آرگو در حقيقت در ميان ژانرهاي مختلف گم
شده و دچار بيهويتي شده است.
فيلم از طرفي درامي تاريخي مربوط به
دهه ۷۰ ميلادي است و از طرف ديگر يك درام پر جست و خيز از نوع فيلمهايي
چون اقيانوس ۱۱ و از سوي ديگر يك درام هيجان انگيز و اكشن است.
سومين تجربه كارگرداني بنافلك خوب از
آب در آمده باشد يا بد، پيش بينيها گوياي آن است كه اين اثر با استقبال
خوبي در سطح سينماهاي امريكا مواجه ميشود چراكه آرگو با پشتوانه مالي و
تبليغاتي وسيع خود در ميان منتقدان و كارشناساني كه با اعلام رضايت يا
نارضايتي خود از ماحصل يك فيلم، ميزان درآمد آن فيلم در گيشه سينماها را
رقم ميزنند، لابي زده است. اين فيلم در ۱۲ اكتبر ۲۰۱۲ به نمايش در ميآيد
تا جريان ضد ايراني ديگري را در سطح جهاني جولان دهد.