مشرق ، شاید بتوان یکی از
دلایل رشد قارچ گونه پاساژها و مراکز خرید جدید در شهر تهران را گسترش روز
افزون مصرف گرایی در بین مردم نام برد .
تبلیغات بیش از حد کالاهای
خارجی در سطح شهر و همچنین در رسانه ها دلیلی شد که به یک گشت چند ساعته در
شهر شلوغ و پر ترافیک تهران برویم و گزارشی تهیه کنیم که از نظرتان می
گذرد و قضاوت اینکه آیا این اقدام شهردار تهران برای کسب درآمد برای آینده
شهر و شهروندان مفید هست یا نیست! با شما خوانندگان فهیم مشرق ؛ منتظر
نظرات ارزشمند شما می باشیم .
سیتی سنتر در میدان شوششاید
برای کسبه میدان شوش شنیدن نام سیتی سنتر در ابتدا جای تعجب داشت ،اما
حالا که غول های آهنی این مرکز خرید تهیه لوازم جهیزیه سر به فلک کشیده و
نامی برای خود دست و پا کرده ، دیگر احداث سیتی سنتر برای کسبه و کسانیکه
هر روز از این میدان شلوغ و پر ازدحام در حال رفت و آمد هستند ، عادی شده و
چشم هایشان به دیدن بیلبورد های تبلیغاتی این مرکز عادت کرده است .
سوال
اولی که برای هر بیننده مطرح می شود اینکه این مرکز توسط چه کسی ساخته می
شود ، پیگیری های خبرنگار ما حاکی از آن است که آقای ((ت)) یکی از بزرگترین
سرمایه داران تهران که تا به امروز کمتر کسی نام او را شنیده و ثروت
افسانه ای او در بین بازاریان زبانزد است ،به عنوان مجری کار با مشارکت
شهرداری تهران اقدام به ساخت این مرکز کرده است .
بنا بر شنیده ها
تنها ارزش ملک های این فرد در خیابان جردن تهران بالغ بر 1000 میلیارد
تومان برآورد شده است. (قبل از گرانی های اخیر بازار مسکن)
امیدواریم شهرداری تهران پاسخ مناسبی به این سوال ها بدهد که :
1-با توجه به تعدد بنگاه های باربری ، سنگ فروشی ها ، بنگاه های فروش لوازم مستعول خودرو و هزاران مغازه خرده فروشی لوازم خانگی
و ... با چه توجیهی مجوز ساخت این مرکز را صادر کرده است ؟
2-
بعد از بهره برداری این مرکز پاسخگوی ازدحام جمعیت و شلوغی این میدان چه
کسی خواهد بود ، این در حالیست که هم اکنون از ساعت 18 به بعد تردد در این
میدان به سختی انجام میگیرد ؟
3- تخریب سینما شباهنگ تنها و قدیمی ترین سینمای جنوب تهران و ساخت مجتمع تجاری به جای آن چه توجیهی دارد ؟
عاقبت تولید در ایرانچیت
سازی تهران را قدیمی ها خوب به یاد دارند که ورود و خروج کارگران از آن در
زمان شروع به کار و تعطیلی کارخانه ترافیک سنگینی را ایجاد می کرد و
هزاران نفر با اشتغال در این کارخانه معیشت خود را می گذراندند ، اما حالا
تبدیل شدن این کارخانه که شهرت جهانی داشت به یک فروشگاه می تواند زنگ خطری
باشد برای مسئولان که تولید ایرانی را دریابند .شنیده
ها از مشارکت شهرداری تهران در این پروژه حکایت دارد که این فروشگاه به
نام هایپرسان در حال تبلیغ است و الحق و والانصاف که خوب کار می کنند و
معلوم است که صاحبان آن بد جوری به مراکز قدرت و ثروت متصل هستند که
توانسته اند کمتر از یکسال مخروبه ای را به این شکل در بیاروند و حتی قسمتی
از درمانگاه وابسته به تامین اجتماعی را بگیرند که این سرعت عمل آنها قابل
تقدیر است .البته
بر پایی این فروشگاه در یکی از جنوبی ترین مناطق پایتخت برای مردمان ساکن
در این مناطق شاید خبر خوشایندی باشد اما برای تولید کنندگان که عاقبت کار
خود را می بینند اصلا خبر خوبی نیست . ساخت
مرکزی به نام تجارت جهانی فردوسی در یکی از پر ترافیک ترین میدان های شهر
تهران که اغلب هر وقت نامی از صرافی ها را می بریم نا خودآگاه ذهنمان به
سوی میدان فردوسی می رود .
اما این بار ساخت مجتمعی بزرگ به نام
مرکز تجارت جهانی چسبیده به میدان فردوسی که نیومده توانسته به خوبی روی
اعصاب مردم و رهگذران راه برود و با فرو نشستن زمین در جلوی این مرکز حدود
دو ماهی مسافران را آزار داد و حالا باید عاقبت این مرکز را با ضرب المثلی
ایرانی که می گوید سالی که نکوست از بهارش پیداست را حدس زد ، آقای شهردار
آیا به خاطر کسب درآمد باید به هر شیوه ای متوسل شد حتی به قیمت در خطر
افتادن سلامتی مردم .
آقای قالیباف کاش با این درآمد های هنگفت
شهرداری تهران کمی هم در نحوه خرج کردن آن دقت و نظارت بیشتری به خرج می
دادید تا با فرا رسیدن ایام جشن و سرور شاهد برنامه هایی نباشیم که با
هزینه های چند صد میلیونی ماحصل آن با پیام بسیجیانی که در آزاد سازی
خرمشهر به شهادت رسیدند در تضاد باشد.
روزگار ناخوش برند بازار ایران
علی
انصاری با برند بازار ایران توانسته نامی برای خود دست و پا کند ،اتفاقات
دو هفته اخیر در خصوص انحلال بانک تات و آتش سوزی بازار مبل ایران شاید
روزهای خوبی را برای این ابر سرمایه دار رقم نزده باشد اما سوالی که باقی
می ماند و منتظر جواب هستیم اینکه چگونه در جایی که همیشه در اخبار از
سنگین بودن ترافیک در خیابان حافظ تقاطع سرهنگ سخایی خبر خوانده می شود، به
ساخت پاساژی تجاری با امکانات خدماتي و رفاهي نظير رستوران و فستفود،
و ۹ طبقه پاركينگ مجوز داده می شود .
چرا شهرداری از علاء الدین پند نمی گیرد
امکان
ندارد موبايل داشته باشيد و نام « علاءالدين» را نشنيده باشيد و در ترافیک
سنگین تقاطع حافظ و جمهوری اعصابتان خورد نشده باشد .از پاساژ سرخ رنگ
حافظ-جمهوري صحبت مي کنيم، همان که در کنار ساختمان سازمان بورس واقع شده
است . امیدوار بودیم با تجربه تلخ ترافیکی که علاء الدین ایجاد کرده دیگر
شاهد صدرو مجوز ساخت پاساژ در نقاط مرکزی شهر نباشیم اما اینچنین نشد و رشد
قارچ گونه مراکز خرید را شاهد هستیم .
در پایان روزگار خوب و خوشی
را برای مردم شهر تهران آرزومندیم و امیدواریم این گزارش تلنگری به مسئولان
شهرداری و شورای شهر باشد تا دیگر شاهد احداث این مراکز که فقط و فقط نام
برخی از آنها در این گزارش آمده است ، نباشیم