تیم مذاکره کننده هستهای ایران روز
گذشته وارد بغداد شد تا پس از مذاکرات استانبول 2 و دو دوره مذاکرات فشرده
باقری و اشمیت بر سر برنامه مذاکرات آتی، مهمترین مذاکرات سیاسی جهان فردا
در کشور عراق میان ایران و کشورهای 1+5 آغاز شود. اما آنچه به نظر میرسد
نتایج موفقیتآمیز مذاکرات را تحت الشعاع قرار داده است، تاثیرپذیری طرف
غربی و مشخصا امریکا و انگلیس از طرف سومی به نام اسرائیل است که غیر از
این هفت کشور به دنبال تاثیرگذاری بر نتایج مذاکرات است.
به گزارش رجانیوز، در شرایطی که به
دلایل متعدد سه قطب اصلی گروه 1+5 یعنی امریکا، اروپا و چین و روسیه هر
کدام به دلایلی مختص به خود به دنبال پایانی خوش برای مذاکرات هستند،
تلاشهای طرف اسرائیلی و فشار بر امریکا و اروپا برای تامین خواستههایش از
مذاکرات بغداد، سرنوشت مذاکرات بغداد را در هالهای از ابهام قرار داده
است.
این ابهام آنجا روشنتر میشود که مشخص
شود ایران حاضر نیست برای تامین نیازهای داخلی برخی اعضای 1+5 و قانع کردن
طرفهای ثالث توسط کشورهای غربی تن به همکاری راهبردی با 1+5 بدهد. رفتار
تاکتیکی و نه راهبردی طرف غربی در مذاکرات پیش رو، همکاری راهبردی خاصی را
از جانب ایران شاهد نخواهد بود.
این در حالی است که رویکرد مثبت طرف
غربی در استانبول به فاصلهای کوتاه و پس از چند دیدار با مقامات اسرائیلی،
رویکردی متفاوت را به خود گرفت تا جایی که کاترین اشتون در اظهاراتی که
تعجب محافل غربی را هم به دنبال داشت، از لزوم تلاش برای جلوگیری از برنامه
" تسلیحات نظامی ایران" سخن گفت.
اما نتایج مثبت این مذاکرات آنجا برای
امریکا جدی و مهم خواهد بود که بدانیم اوباما درگیر فضای انتخاباتی داخلی
است که در آن دو جریان جدی جمهوریخواهان و لابی صهیونیسم به دنبال حذف وی
از عرصه قدرت هستند. بنا بر دیدگاه این دو جریان و خصوصا لابی صهیونیسم،
نوع مدیریت تحولات منطقهی خاورمیانه توسط دولت اوباما در جریان بیداری
اسلامی به گونهای بوده است که منافع استراتژیک و راهبردی رژیم صهیونیستی
را در خاورمیانه جدید نتوانسته تامین کند، این را شاید بتوان از محل
مذاکرات یعنی کشور عراق به خوبی درک کرد.
از سوی دیگر در حوزهی تحریمها عملاً
چیزی که امریکا انتظار داشته به وقوع نپیوسته است. تحریمها منجر به تغییر
در محاسبات راهبردی ایران نشده است و مدلهایی همچون مدل لیبی، که مبتنی بر
تشدید تحریمها با هدف آشوب داخلی بوده در ایران جواب نداده است. و عملا
این موارد ایران را در شرایطی قرار داده است که دیگر چیزی برای از دست دادن
نداشته باشد تا بتواند با خیالی آسوده وارد مذاکرات بغداد بشود.
تغییر دولت در فرانسه نیز از آن حیث
میتواند قابل توجه باشد که به دلیل رویکرد اقتصادی و داخلی اولاند به
فرانسه، طبیعی است که از این پس تصمیماتی چالش برانگیز و ضربه زننده به
اقتصاد اروپا همچون تحریم نفتی ایران که به افزایش قیمت انرژی و بی ثباتی
در این بازار میانجامد، با رویکرد متفاوت و در مواردی با مخالفت این دولت
همراه شود.
این ها همه در حالی است که نزدیک شدن
منافع راهبردی و ژئوپلتیک روسیه با ایران در منطقه خاورمیانه خصوصا در
ماجرای سوریه وسخن گفتن از جنگ هستهای در منطقه از سوی پوتین، یک خط قرمز و
چالش جدی برای 1+ 5 محسوب میشود. امری که اوباما به شدت به دنبال پوشاندن
آن در مذاکرات جی هشت بود هرچند در این رابطه به توفیق چندانی هم دست
نیافت.
انتقادات شدید چین و روسیه به
تحریمهای یک جانبه علیه ایران و اصرار بر لزوم به رسمیت شناختن حق فعالیت
هستهای ایران، از مواردی است که ممکن است با توجه به تلاش غرب برای تامین
نظر لابی صهیونیسم، نتایج مذاکرات را در ابهام بیشتری فرو ببرد.
شاید این شکاف آنجا خود را بیشتر از
پیش نشان بدهد که بدانیم 1+5 با نه با یک بسته پیشنهادی واحد بلکه با دو
بسته پیشنهادی وارد مذاکرات بغداد شدهاند. یکی بستهای که تیم اشتون از آن
نمایندگی میکند و دیگری بسته پیشنهادی روسیه برای مذاکرات بغداد. این در
حالی است که ایران نیز با ابتکاراتی ویژه پای در مذاکرات بغداد گذاشته است
تا نگرانی غرب از یارگیری ویژه ایران از اعضای 1+5 با ارائه این ابتکارات،
حتی به رسانههای غربی نیز کشیده شود.
رویکرد متفاوت ایران در مذاکرات بغداد
در کنار شرایط ویژه امریکا، اروپا و روسیه ـ چین به عنوان سه قطب 1+5 سبب
شده است تا همه چیز برای رسیدن به توافقاتی عملیاتی و پایانی خوش در
مذاکرات بغداد مهیا باشد و به نظر میرسد آنچه این پایان خوش را تهدید
میکند" اشتباه محاسباتی" و تلاش طرف غربی برای تامین نظر " طرف سومی" است
که در مذاکرات حاضر نیست.