برهان، در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، برخورد موفقیتآمیز سپاه با گروهک فرقان (عامل شهادت شهید مطهری، شهید مفتح و...) و متلاشی کردن شبکهی این گروهکهای ضدانقلاب و نیز مقابله با اقدامات تجزیهطلبانه در شمال غرب، شمال شرق و جنوب شرق، وابستگان به ضدانقلاب و بیگانگان را بر آن داشت تا با هجمه به سپاه، مانع از نقشآفرینی این نهاد انقلابی در تأمین امنیت جامعه و یکپارچگی کشور شوند.
پس از آن، با کشف و خنثیسازی بیش از 20 کودتا در کشور، بهویژه کودتای حزب توده، قطبزاده و کودتاهای طراحیشده توسط سلطنتطلبان، بار دیگر هجمه به سپاه در دستور کار دشمنان، نامحرمان و نااهلان قرار گرفت.
دههی اول انقلاب اوج حضور مقتدرانهی سپاه در مواجهه با اقدامات تروریستی منافقین، چریکهای فدایی خلق و... بود. در آن برهه نیز کشف و پاکسازی لانههای تیمی ضدانقلاب و برقراری امنیت در مقابله با ترورها و خرابکاریها برگ زرین دیگری را در کارنامهی عملکرد موفقیتآمیز سپاه رقم زد.
این مهم نیز متقابلاً هجمههایی را علیه این نهاد برآمده از انقلاب در پی داشت؛ به طوری که لیبرالهای نهضت به اصطلاح آزادی، جریان منحرف باند مهدی هاشمی و... از هیچ تلاشی برای تضعیف و هجمه علیه سپاه دریغ نکردند.
پس از ورود مؤثر سپاه به صحنهی جنگ و حماسهآفرینی در دفاع مقدس، از جمله آزادسازی خرمشهر و دیگر مناطق اشغالشده از دست مزدوران صدام، دستگاه تبلیغاتی رژیم بعثی نیز به صفوف گروهکهای ضدانقلاب پیوست تا جبههی هجمه علیه سپاه را تکمیلتر از قبل نماید.
با آغاز دههی دوم انقلاب، دشمنان تابلودار، نااهلان و منحرفان تجدیدنظرطلب تکاپوی خود را برای استحالهی انقلاب اسلامی کلید زدند؛ اما از آنجا که سپاه را مانع پیشبرد راهبرد استحالهی نظام میدانستند، این نهاد مقدس را مورد آماج خود قرار دادند.
در سالهای پایانی دههی دوم و سالهای آغازین دههی سوم انقلاب، سپاه پاسداران در راستای عمقبخشی به انقلاب اسلامی، از یک سو مانع عملیاتی شدن طراحی دشمنان برای استحاله و فروپاشی نظام در دوران تکنوکراتها و اصلاحطلبان تجدیدنظرطلب گردید و از سویی دیگر با روشنگری و ترویج و تعمیق اصول و ارزشهای دینی و انقلابی در جامعه به زایش گفتمان اصولگرایی کمک بسیار شایستهای نمود. در این دوران بسیار پررنج، سپاه همواره مورد هجمهی سلطهگران، مجموعهی گروهکهای ضدانقلاب و تجدیدنظرطلبان قرار میگرفت.
پس از واقعهی 11 سپتامبر و لشکرکشی آمریکا و ناتو به منطقه، تلاش برای ساخت خاورمیانهی جدید در دستور کار نظام سلطه قرار گرفت. در این دوره نیز سپاه با نقشآفرینی بسیار مؤثر در ورای مرزهای جغرافیایی به عمقبخشی انقلاب اسلامی در جهان اسلام همت گمارد.
نقش سپاه در پاسداری از انقلاب اسلامی و عمقبخشی گفتمان آن، چنان در کام سلطهگران تلخ گردید که کمیتهی خطر جاری آمریکا، مهار و فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ایران را در گرو تضعیف سپاه قلمداد کرد. (اشاره به اصل 14 و 15 از اصول بیستگانهی کمیتهی خطر جاری آمریکا)
در طول فتنهی 88 نیز سپاه نقش انکارناپذیری را در دفاع از جمهوریت و اسلامیت نظام بر عهده گرفت و همین امر سبب تشدید جنگ روانی علیه سپاه گردید.
با این توضیحات، اکنون جای این سؤال باقی است که چرا در آستانهی سوم خرداد، سالروز آزادی خرمشهر، برخی با تریبون خانهی ملت در مسیر تضعیف و هجمه علیه سپاه قرار گرفتهاند؟
در این هجمهی طراحیشده، قدرتطلبی عدهای از خواص نااهل چه جایگاهی دارد؟ أینَ تَذهبون...؟!!
پسر نوح با بدان بنشست، خاندان نبوتش گُم شد...(*)
*رضا سراج