فارس، «زوی مزال» سفیر سابق رژیم صهیونیستی در مقالهای که مرکز امور عمومی و کشور قدس اشغالی منتشر کرد، کشورهای عربی خلیج فارس را بحرانی جدی اعلام کرد.
مزال در این مقاله نوشت: سران 6 کشور شورای همکاری خلیج [فارس] (عربستان، امارات، قطر، عمان، کویت و بحرین) روز 14 می در ریاض نشستی برای رایزنی برگزار کردند که به گفته رسانهها هیچ توافقی برای تشکیل اتحادیه کشورهای خلیج [فارس] اتخاذ نشد؛ اتحادی که از دید عربستان میتواند موضع این کشورها را در قبال ایران و تحولات ناشی از «بهار عربی» [در حقیقت انقلابهای مردمی] حفظ کند.
سفیر سابق رژیم صهیونیستی نوشت: در ماههای اخیر حرف و حدیث زیادی از تبدیل شدن شورای همکاری به اتحادیه مطرح شد که این امر نتیجه سخنان شاه سعودی در کنفرانس شورای همکاری در دسامبر سال 2011 بود که گفت بهتر است از کشورهای خلیج [فارس] از مرحله همکاری به مرحله تشکیل اتحادیه برسند که قدرت آنان را تقویت کند و در پی این سخنان بود که شورای همکاری کمیتهای برای بررسی عملی این موضوع تشکیل داد.
وزرای خارجه شش کشور که اندکی قبل از نشست سران، نشستی برای بررسی این پیشنهاد برگزار کردند، مطالبی را بررسی و به نشست سران شش کشور ارجاع دادند اما سران شش کشور عربی، تردید داشتند و ترجیح دادند آن را به شورای وزیران بازگردانند تا بررسی بیشتری انجام شود تا در نشست بعد که تاریخ آن تعیین نشده است، بررسی شود.
در پژوهشی که مرکز پژوهشهای دیپلماتیک عربستان سعودی این هفته منتشر شد، تهدیدهای روبهروی شش کشور خلیج [فارس] به صورت ذیل فهرست شده است:
1- ایران.
در این پژوهش آمده است که ایران از زمان شاه به تقویت نفوذ خود در منطقه خلیج [فارس] چشم داشت. در این پژوهش هدف ایران، کنترل بر منابع نفتی و اماکن مقدس اسلامی ادعا شده است. در ادامه آمده است که این رویکرد پس از انقلاب اسلامی به رهبری آیتالله خمینی که هدفش صدور انقلاب بوده و هست، تقویت شد. به عبارت دیگر دیگر، تحمیل اسلامی شیعی بر خلیج [فارس] و کل خاورمیانه بوده است.
ایران بیش از 75 میلیون جمعیت دارد. ارتش دارد با نیم میلیون نیرو که از لحاظ هجومی از طریق موشکها و ساخت ناوگانی قدرتمند پیشرفته و تقویت شده است. علاوه بر این، نگرانیهایی هست که اساس آن حصول ایران به سلاح هستهای پس از چند سال یا شاید چند ماه است. کشورهای خلیج [فارس] هم به سیستمهای پیشرفتهای مجهز شدهاند. این کشورها از آمریکا و فرانسه سلاح میخرند و عقبماندگی خود مقابل قدرت دموگرافی و نظامی ایران و عزم ایران برای مقابله با جامعه بینالمللی را احساس میکنند ولو اینکه تاوان این امر، به اقتصادش آسیب بزند. اما جمعیت 5 کشور کوچک خلیج [فارس، جز عربستان] 17 میلیون نفر است که فقط 15 درصد این جمعیت بومی هستند و باقی آنان یعنی اگثریت مطلق، مهاجران بخصوص از آسیاییها هستند.
اما عربستان، جمعیتی حدود 27 میلیون نفر دارد که یک چهارم آن خارجی هستند. کل ارتش شش کشور [شورهای همکاری خلیج فارس] 360 هزار نفر است که جز از سران مشترک که فاقد تجربه جنگی هستند، دستور نمیگیرند.
2- عراق.
خروج ارتش آمریکا از عراق، خلأی در منطقه ایجاد و قدرت ایران را تقویت کرد. قدرت عراق دچار فرسایش شد و به حجم روزهای حضور صدام بازنگشت. حتی بیشتر از آن، عراق الان از جانب اکثریت شیعه به سوی ایران تمایل پیدا کرده و اقلیت سنی که در دوره صدام قدرت را در دست داشت، تحت ظلم است.
موضوع درباره تغییر راهبردی مهم است. شش کشور عربی خلیج [فارس] آمریکا را مسئول این تغییر فاجعهآمیز میدانند. برای همین باید به چشمپوشی سریع آمریکا و باراک اوباما از حسنی مبارک که متحد دیرین آمریکا بود، اشاره کنیم. این اقدام آمریکا حالت بیاعتمادی شش کشور را به سیاست آمریکا تشدید کرد. سقوط مبارک که جبهه پراگماتیسم عربی را در مقابله با ایران هدایت میکرد، فضای خلأی ایجاد و کشورهای خلیج [فارس] را تضعیف کرد.
3- یمن.
خط آخر برای عربستان، یمن است. درگیری در این کشور میان نیروهای سیاسی اصلی است که میتواند به جنگی داخلی و تقسیم یمن منجر شود. همچنانکه شورش قبایل حوثی در شمال همچنان ادامه دارد و گروهک القاعده قدرتمندتر و بانفوذتر شده و آشکارا مقاصد خود را برای زدن عربستان اعلام میکند.
4- انقلابهای عربی.
انقلابهای عربی احساس خطر را نزد شش کشور عربی خلیج [فارس] افزایش داد. رهبران شش کشور از انتقال انقلابهای مردم به داخل خاک خود واهمه دارند. اینها خوب میفهمند که رژیم دیکتاتوری که در قرن گذشته در همه کشورهای عربی شکل گرفت، الان مرحله بازگشت و پسرفت را طی میکند و باید با پراگماتیسم خود این رژیمها را به مدت طولانیتری حفظ کنند پس باید با هم همکاری کنند و کیانی جدید که در مقابل دشمنان خارج بازدارنده باشد و وسیلهای برای رویارویی با مشکلات داخل بیابد، تاسیس کنند.
بنا بر پژوهش سعودی، این موارد، تهدید کننده برای این شش کشور بود.
بحرین و موضوع الحاق به عربستان
در بحرین، انقلاب عملا از ابتدای سال گذشته آغاز شد. خاندان حاکم سنی برای سرکوب تظاهراتهای اولیه دچار مشکل شد و از عربستان درخواست کمک کرد. عربستان نگران شد که حکام بحرین و متحدان نزدیک ریاض سقوط کنند و پیامدهای خطرناک آن دامن رژیمهای سلطنتی کشورهای خلیج [فارس]را بگیرد. به همین دلیل، نیروی نظامی 1500 نفری شامل سرباز و نیروهای زرهی در چارچوب نیروهای سپر جزیره به منامه اعزام کرد. نیروی سپر جزیره در دهه 80 و در قالب توافقی دفاعی میان شش کشور شورای همکاری، برای کمک به یکدیگر در مقابل حمله احتمالی کشوری دیگر تشکیل شد. قدرتی که تعداد نیروهایش به 30 هزار نیرو میرسد و در شمال عربستان در نزدیکی مرز کویت و عراق موضع دارد و تمرین میکند. درست است که در بحرین هیچ کشوری حمله نکرد اما عربستان دریافت که خطر همه کشورهای شورا را تهدید میکند و به همین دلیل اقدام به اجرای این توافق کرد. عربستان به بحرین نیرو اعزام کرد و این نیرو هنوز در بحرین است و صدها نیرو هم از سربازان امارات در آن مشارکت دارند.
ایران در آن زمان اشغالگری عربستان را محکوم و دخالت عربستان را دخالت در امور داخلی بحرین اعلام کرد. همچنانکه کشورهای غربی نیز با ملاحظات خود را با لحنی آرامتر اعلام کردند. آمریکا هم فروش سلاح به بحرین را ممنوع نکرد و با این حال تظاهرات در بحرین هر از گاهی ادامه مییابد. مخالفان در بحرین اساسا شامل اکثریت شیعی هستند که از تبعیض شدید اقلیت سنی در رنج هستند. بحرین ادعا میکند که ایران تلاش میکند از طریق تحریک اکثریت شیعه، رژیم سنی بحرین را ساقط و بحرین را به خود ملحق کند؛ بحرینی که آن را خاک خود میداند.
در خود عربستان نیز، حدود یک سال است که در شرق این کشور، جایی که اقلیت شیعه ساکن است و میگوید که تحت تبعیض قرار دارد، تظاهراتها آغاز شد. مقامات سعودی موفق شدند با استقرار نیرو، و با دادن وعدههایی برای اعطای هزاران دلار به هر خانواده، مانع انتشار آن شوند اما درست است که تظاهراتها آرام گرفت اما به نظر میرسد که جوششی در زیر پوست [شهرهای عربستان] است که گاه گاهی سر باز میکند. هر چند که سانسور خبری نیز شدیدا اعمال میشود اما اخبار تظاهراتی که در مناطق مختلف عربستان سرکوب میشود، منتشر میشود. کشورهای خلیج [فارس] بخوبی وضعیت را درک میکنند و میدانند که تهدیدها هنوز باقی است اما شیوه تعامل با هر یک از آنان، فرق میکند.
آمریکا همچنان پشتوانه اصلی اعراب خلیج [فارس] است
بر خلاف آسیبی که به اعتماد میان آمریکا و اعراب وارد شد، اما این کشور هنوز پشتوانه اصلی این کشورهاست. ناوگان بزرگ آمریکا در خارج از این کشور در بحرین است. آمریک در قطر سه پایگاه نظامی دارد که هر یک در چنگ علیه عراق نقشی مهم داشتند و آمریکا آن را پایگاه اصلی انتقال ارتش به عراق قرار داد. آمریکا در رویارویی با آنچه در عراق روی میدهد هنوز به خدمات این پایگاه نیاز دارد.
علاوه بر این، آمریکا در خلیج [فارس] در نزدیکی تنگه هرمز نیروی دریایی بزرگی از جمله ناوهای هواپیمابری دارد که قدرتی بازدارنده در مقابل تهدیدهای ایران مبنی بر بستن تنگه هرمز است و با این حال آمریکا موفق نشد چتری موشکی ضدهوایی در منطقه به دلیل اختلافات شش کشور عربی ایجاد کند.
عربستان و تلاش برای تشکیل سامانهای بازدارنده
بر خلاف آنچه گذشت، عربستان و متحدان آن در خلیج [فارس] اعتقاد دارند که باید سامانهای حداقلی برای بازدارندگی تشکیل بدهند. عربستان چند سال پیش اعلام کرد که اگر ایران به سلاح هستهای برسد، او هم در ورود به رقابت تسلیحاتی [کشتار جمعی] تردید نمیکند اما این اقدام هم ایران را که به مراحل پیشرفتهای در موضوع هستهای رسیده است، از ادامه مسیر بازنداشته است.
چند ماه پیش هم عربستان از مغرب و اردن دعوت کرد که به شواری همکاری خلیج [فارس] بپیوندند تا جبههای از کشورهای محافظهکار در مقابله با تهدیدهای خارجی و داخلی تشکیل بدهند. همچنانکه این ابتکار هم برای تغییر توازن منفی در مقابله با ایران کافی نبود. به هر حال عربستان از این طرح خود پس از آنکه روشن شد مجبور است مبالغ هنگفتی به این دو کشور فقیر برای حمایت از اقتصادشان بدهد، عقبنشینی کرد. همچنین تحلیل دیگری هم برای این عقبنشینی عربستان هست و آن، اینکه اردن حمایت از موضع افراطی عربستان علیه بشار اسد مبنی بر تجهیز مخالفان او یعنی ارتش آزاد سوریه را قبول نکرد.
در همین ارتباط، اهمیت اردن به دلیل مرز مشترکش با سوریه بیشتر شد. عربستان تا حد زیادی در کشمکش علیه نظام بشار اسد در سوریه فعال است به طوری که هدف اصلی آن، تضعیف ایران از طریق براندازی بشار اسد متحد مهم ایران است. برای همین، پیشنهاد عربستان برای تشکیل اتحادیه کشورهای خلیج [فارس] به نظر میرسد گامی ناامیدانه برای کشیدن همه کشورها به زیر سایه خود و تشکیل رهبری نظامی مشترک و هماهنگی خرید تسلیحاتی از آمریکا و آموزش ارتش به طوری که قدرتی منظم و بازدارنده باشد تا حد امکان.
رؤیای اتحادیهای سعودی و نگرانیهای کشورهای خلیج [فارس]
در چند روز مانده به برگزاری کنفرانس سران شش کشور عربی خلیج [فارس] در ریاض، سخنانی بدون نام منتشر شد، درباره اینکه به نظر میرسید عربستان کار دشواری برای کسب موافقت همه کشورها برای تشکیل اتحادیه دارد و عربستان دچار حالت سرگردانی و بیثباتی است. در نتیجه تحلیلگران دریافتند که عربستان به شکل تدریجی کار میکند. به این صورت که در مرحله نخست اتحاد را با بحرینی که با خطر بزرگ روبهروست، برقرار میکند سپس باقی کشورها را نیز به آن الحاق میکند. قبل از برگزاری نشست اخیر و حتی به هنگام برگزاری، نگرانیها و تردیدهایی دیده شد که همه تعویق تحقق این امر را توجیه میکند.
کشورهای کوچک خلیج [فارس] خیلی میترسند که در مقابل عربستان، استقلالشان خدشهدار شود و سوال این است که اتحادیهای که تشکیل میشود، در خدمت این کشورها در مقابله با ایران است و به حل مشکلات داخلی کمک میکند یا خیر.
رؤیای عربستان سعودی برای تشکیل اتحادیه کامل، شامل همم منطقه جزیرة العرب –جز یمن- میشود که مساحت آن 2.8 میلیون کیلومتر مربع که به نظر میرسد واقعی نباشد، است. قطر و عمان که مناسبات خوبی با ایران دارند و نمیخواهند عربستان را خشمگین کننند و در عین حال خود را در معرض خطر قرار بدهند و در کل با اتحاد اقتصادی جزئی موافقت کردند.
کشور امارات هم در خصوص مرز دو کشور در حالی از نزاع است و در خصوص مسائل اقتصادی نیز همینگونه است. کویت نیز با توجه به جود اقلیت شیعه اما بزرگی که در این کشور است و قطعا با اتحاد با عربستانی که از اهل سنت حمایت میکند، نظر خود را اعلام نکرد و طبیعتا با احتیاط رفتار میکند. فقط بحرین بود که صراحتا اعلام کرد که از ایده اتحادیه استقبال میکند هرچند که بخوبی میداند که باید با اکثریت شیعه در این کشور که صراحتا مخالفت خود را اعلام کرد، رویارو شود. در هر حال با توجه به اختلاف نظرها، قرار شد که موضوع بررسی و در نشست آتی، مطرح شود.
فقط عده اندکی هستند که معتقدند که کشورهای خلیج [فارس] سلطه عربستان را قبول میکنند و در کل، موضوع فقط درباره اتحادی حقیقی نیست که استقلال این کشورها و عضویتشان در سازمان ملل را از بین میبرد بلکه توافق، حوزههای کاری را به نظارت مشترک مانند اتحادیه اروپا تبدیل میکند. کشورهای خلیج [فارس] بر خلاف تلاشهای زیاد، هنوز به تشکیل بازاری اقتصادی و پولی واحد، موفق نشدهاند. اکنون به نظر میرسد که عربستان قصد دارد بعد اقتصادی را هم توسعه بدهد ولی این کشور اساسا در پی یکی کردن حوزههای دفاعی و خارجی تحت نظارت خود است اما بهتر است که اختلافنظر یا حتی دشمنیهایی را انتظار داشته باشیم. آیا عامل بازدارندهای در مقابل ایران تشکیل خواهد داد؟ تردید بسیاری در پاسخ به این سوال وجود دارد زیرا ایران پیامهای تندی به کشورهای خلیج حتی در زمان برگزاری نشست، فرستاد.
ایران هشدار داد ؛ الحاق بحرین، در منطقه آشوب ایجاد میکند
پارلمان ایران بیانیهای صادر و تاکید کرد که این اقدام عربستان، تلاش برای الحاق بحرین است و این دو کشو را از اجرای این طرح بر حذر داشت زیرا در همه جای منطقه ایجاد آشوب میکند و مشکلات بحرین به عربستان منتقل میشود.
علی لاریجانی رئیس پارلمان ایران صراحتا اعلام کرد که بحرین لقمه آسانی برای عربستان نیست و حتی یکی از اعضای پارلمان ایران خواستار الحاق فوری بحرین به ایران شد. سعود الفیصل وزیر خارجه سعودی تهدیدهای ایران را رد کرد و گفت که ایران حق دخالت در امور داخلی دو کشور را ندارد.
کشورهای خلیچ [فارس] در رویارویی با تهدیدهای داخلی و خارجی موفق نشدند.
کشورهای خلیج [فارس] و عربستان در رأس آن، با بحرانی سخت مواجه هستند و نتوانستند تاکنون راهکاری سیاسی، نظامی یا اقتصادی بیابند که وضعیت را ریشهای حل کند. به نظر نمیرسد که بتوانند با اتکا به تواناییهای خود حتی اگر جبهه متحدی هم تشکیل بدهند، در مقابل ایران بازدارنده باشند و همچنین به نظر نمیرسد قادر باشند که حرکت انقلابهای عربی را که ملل خاورمیانه را به انقلاب علیه رژیمهای دیکتاتوری و مطالبه تغییرات و اصلاحات بلندمدت ترغیب میکند، متوقف کنند. در عربستان جنبش مطالبه تشکیل کشورهای با قانون اساسی فعالتر شده است به طوری که خواستار انتقال همه اختیارات شاه به پارلمان منتخبی شدهاند که بتواند دولت تشکیل بدهد و شاه تنها، نمادی از امت باشد همچنانکه در رژیمهای اروپایی اینگونه است. در چنین مرحلهای محتمل نیست که خاندان حاکم در عربستان با این نوع اصلاحات موافقت کند.
آمریکا در این اثناء، تکیهگاه اصلی عربستان باقی مانده است. اکنون آمریکا کشوری است که قادر است در مقابل ایران بازدارنده باشد و الان طبق شیوه خود برای تقویت مناسباتش با کشورهای خلیج فارس از طریق خرید نفت و انتقال فناوری و افزایش سرمایهگذاری بخصوص در فروش سلاح پیشرفته و در مقادیر زیاد به عربستان و امارات تلاش میکند. حتی در همین روزهای گذشته نیز فروش سلاح به بحرین از سر گرفته شد.
در مقابل، آمریکا و متحدان اروپایی آن در متوقف کردن تلاشهای ایران در موضوع هستهای با دشواریهایی روبهرو هستند و اگر ایران به سلاح هستهای برسد، وضعیت منطقه را بکلی تغییر میدهد. کشورهای خلیج [فارس] در ته قلب خود دوست دارند که اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران حمله کند و حتی اگر شده است، موقتا تهدید ایران متوقف شود و اما در پایان این سوال باقی میماند که چه کسی کشورهای خلیج [فارس] و بخصوص عربستان سعودی را از انقلاب داخلی که خواستار تغییر است، نجات خواهد داد؟