معاونت برونمرزي سازمان صدا و سيما در سالهای اخير، و در شرایطی كه انتقادات از عملكرد و سياستگذاريهاي اشتباه مديران ارشد رسانهي ملي به اوج خود رسيده، همواره یکی از معدود مجموعههایي در اين سازمان بوده است كه نقطه قوت رسانهي ملي به حساب ميآمده و به دليل فعاليتهاي حسابشده و باكيفيتش همواره باعث كاسته شدن فشار انتقادات مردم و رسانهها از مدير ارشد بزرگترين دستگاه تبليغي نظام اسلامي بوده است.
به جرات ميتوان گفت كه در نزديك 8سالي كه از زمان مديريت عزتالله ضرغامي بر سازمان صدا و سيما ميگذرد اين شبكههاي العالم و پرستيوي و اخيرا آيفيلم و هيسپانتيوي و.... بودهاند كه بار بسیاری از كاستيهاي ديگر شبكههاي رسانهي ملي را بردوش كشيدهاند و توانستهاند تا حدودي به استانداردهايي كه طبعا ديگر شبكههاي صدا و سيما نيز بايد به آن ميرسيدند نزديك شوند و به همين دليل توانستهاند دربين شبكههاي پرتعداد خبري و نمايشي در سراسر دنيا ديده شوند و كمي توان رسانهاي جمهوري اسلامي را به رخ بكشند.
اما به نظر می رسد با روند در پیش گرفته شد در برخی شبکه های زیر مجموعه این معاونت يكي دو سال ديگر و در پايان رياست ضرغامي بر رسانهي ملي، همين نقطهي مثبت هم در كارنامهي رياست ده سالهي وي به ناکامی بیانجامد.
شوي شبانهي «گپ» كه دو سه هفتهاي است از شبكه آيفيلم پخش ميشود شايد در نگاه اول و به دليل ضعف مفرط تكنيكي و ساختارياش خيلي جدي گرفته نشود و بيشتر به يك شوخي شبيه باشد، ولي قطعا يك اشتباه و انحراف بزرگ در كارنامهي كاري شبكه آيفيلم و معاونت برون مرزي سازمان صدا و سيما، و به طبع آن يك نمرهي منفي در كارنامهي مديريتي عزتالله ضرغامي است.برنامهاي ساخته شده است با پائينترين كيفيت فني براي ترويج سبك زندگي بازيگران درجه چندم سينما و تلويزيون.
با كيفيت فنياش كاري نداريم، اما اين برنامه براي چه هدفي ساخته شده؟ ترويج سبك زندگي بازيگران سينمای به عنوان الگوي جامعه؟ در يك قسمت آقاي بازيگر از اينكه قبل از ازدواج با همسرش دوست بوده ميگويد و در برنامهي ديگر بازيگر ديگري كه در آستانه 45 سالگيست سنش را براي ازدواج مناسب ميداند! هدف مدير و معاون سازمان صدا و سيما واقعا ترويج چنين سبکی برای زندگی است؟ پس در اين حالت فرق بزرگترين دستگاه تبليغي جمهوري اسلامي با شبكه «من و تو» چيست؟ اگر اين برنامه در آن شبكه ساخته ميشد واقعا تفاوت فاحشي با چيزي كه از رسانهي ملي در حال پخش است ميداشت؟
اين البته مدتی است که به رسومات شبكههاي داخلي رسانهي ملي مبدل شده است. به بهانهي جذب مخاطب بيشتر كار را به جايي کشیده شده است كه پدر خوانندهي دستچندمي بازاري را هم به عنوان الگو در ويژه برنامهي شب سال نو به جامه معرفي ميكنند. اما با اين همه «گپ» را يك انحراف بزرگ در مجموعهي صدا و سيما ميدانيم به اين علت كه می خواهد براي تمام عربزبانان دنيا سبک زندگی ایرانی را بیان کند. و اين يعني مديران رسانهي ملي دارند با خرج پولهاي هنگفت، بازيگران دست چندم را به عنوان شاخصها و شخصيتهاي تراز انقلاب اسلامي ایران به عربزبانان دنيا معرفي ميكنند! در حالي كه اينبار حتي همان بهانهي واهي جذب مخاطب را هم ندارند و طبعا مردم كشورهاي عربي شناختي از بازيگران ايراني ندارند كه دانستن مسائل خصوصي زندگيشان جذابيتي براي آنها داشته باشد.
متاسفانه اين اتفاق درست در زماني هم دارد ميافتد كه با وقوع بيداري اسلامي مردم كشورهاي عربي بيش از هر زمان ديگري تشنه و نيازمند دانستن اطلاعات از ايران اسلامياند و اصلا يكي از وظايف صدا و سيماي جمهوري اسلامي نمايش سبك زندگي ايراني- اسلامي بزرگان كشور براي اين مخاطب بالقوه است و در اين شرايط ويژه، با كلي تبليغات برنامهاي به روي آنتن شبكه آيفيلم ميرود كه حتي براي نشان دادن سبك زندگي هنرمندان هم به خود اين زحمت را نداده كه سراغ بزرگان سينما و تلويزيون ايران برود. واقعا اگر روزي بنا باشد برنامهاي براي ترويج سبك زندگي بازيگران هم ساخته شود بايد سراغ افرادي مثل اشكان خطيبي و سيامك انصاري رفت؟
سبک زندگی که این روزها رامبد جوان در برنامه "گپ" به خورد مخاطب می دهد تفاوت خاصی با سبک زندگی مد نظر " من و تو" ندارد و البته به همان میزان هم نسبتی با سبک زندگی تراز انقلاب اسلامی! بعد از فرار به جلو جناب ضرغامي در ماجراي برنامه هفت و تغيير تيم اجرايي اين برنامه، اين دومين اشتباه فاحش مجموعه مديرتي صدا و سيما در يكي دو هفتهي اخير است و اگر زودتر جلوي اين انحراف گرفته نشود قطعا در آينده از آن به عنوان يكي از نقاط سياه كارنامهي مديريتي مهندس ضرغامي ياد خواهد شد.