کد خبر: ۵۵۲۶۹
زمان انتشار: ۰۹:۵۴     ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۱

«اپوزیسیون سالهاست که تشییع جنازه می کند بی آن که بداند این جنازه خود اوست. ما کاسه سرمان آن قدر زمخت است که متأسفانه سنگ لحد نیز ما را از مردن مان آگاه نمی کند. ما مرده ایم چرا که مرگ اپوزیسیون از نداشتن رابطه با مردم و ندیدن واقعیت های زندگی و تفکر آنها و نداشتن نقش در مبارزات داخل کشور به وجود می آید.»

این مطلب را گویانیوز به قلم ابوالفضل محققی از عناصر خارج نشین نوشت و تصریح کرد: این مقاله نیست، دردنامه، است. ما اپوزیسیون پیر شده ایم. من نیز فردی از همین اپوزیسیون هستم که از مرز شصت سالگی گذشتم و هنوز از گذشت روزگار نیاموخته ام. ممکن است دیگران بگویند آموخته اند. اما آن آموخته ای که در عمل خود را نشان ندهد، یعنی ادعا!

وی اضافه می کند ما به گونه ای این چمدان های فکری خود را برداشته و خارج شده ایم و فکر می کنیم هنوز بعد 30 سال همان طراوت جوانی و قدیسیت را داریم. (لقبی که اکثر روشنفکران بخود می دهند و یا تصور می کنند!) همراه این چمدان یک آینه جادو نیز داریم! که هر وقت در آن نگاه می کنیم خود را جوان و زیبا می بینیم مانند «تصویر دوریان گری». آینه ای که عیب های ما را مخفی می کند. خودخواهی فردی، گروهی، کم بضاعتی، پربها دادن به نقش خود و ندیدن واقعیت ها را! این آینه را با گذر زمان کاری نیست. ما گرفتار در خودیم. ما هر کدام گروه و طبقه ای را نمایندگی می کنیم و نسبت به هر چیز تحلیلی داریم اما در مثل مناقشه نیست! آیا می شود سؤال کرد که این بحث های عریض و طویل ما کی تمام خواهد شد؟

در ادامه این نوشته آمده است؛ هر کدام از ما وقتی پای صحبت می آید از نمایندگی خلق صحبت می کنیم. اما در عمل تمامی این افت و خیزها بی حضور ما صورت می گیرد و ما بدنبال آن کشیده می شویم و چاره ای هم نداریم! ما تک تک چه اتوریته ای می توانیم داشته باشیم؟ قلبم به درد می آید و زخم کهنه دهان باز می کند، وقتی به واقعیت آنچه بین ما می گذرد و آنچه در ایران می گذرد نگاه می کنم. سه سال رفت و آمد به ایران این امکان را داد که از نزدیک زندگی، طرز فکر مردم را تا حدودی ببینم. برای برخی وقتی از آرزوهایمان و مبارزات خودمان می گفتیم ما را سرباز ژاپنی می نامیدند! (براستی ما نیز سرباز ژاپنی هستیم.) این مقاله نیست، این دردنامه است. سالهاست تشییع جنازه می کنیم بی آنکه بدانیم این جنازه خود ماست! اما کاسه سرمان آنقدر زمخت است که متأسفانه سنگ لحد نیز ما را از مردن مان آگاه نمی کند!

نویسنده گویانیوز اضافه می کند: ممکن است برای بعضی ها این حرف ها خنده دار و ساده لوحانه جلوه نماید مخصوصاً آنها که مدعی تراند. عیب ندارد. می توان اگر عمر کفاف دهد، سی سال دیگر نشریه خود را بیرون دهیم و مانند مجاهدین در کمپی بزرگتر در اروپا و آمریکا رژه برویم و هر کدام رئیس باشیم با تاج های کاغذی. اما باید یک روز جواب بدهیم. ته دل بسیاری از ما برای حمله آمریکا و اسرائیل لک می زند. روشنفکری بد دردی است بخصوص اگر در خارج از کشور باشی و رویاهای خود را به جای واقعیت بنشانی. رویاهائی که اگر از واقعیت بیشتر از چند قدم فاصله داشته باشند به پشیزی نمی ارزند.

كيهان

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها