ما و اصلاح طلبان هر دو غلط كرديم!

کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

«آقاي تغيير» دست به دامن همجنس بازان شد!

باراك اوباما برخلاف روساي جمهور سابق آمريكا بطور رسمي از همجنس گرايان حمايت كرد تا در آستانه انتخابات رياست جمهوري اين كشور معلوم شود كه همه گزينه هاي «آقاي تغيير» بر روي ميز است.
پس از راي منفي ايالت كاروليناي شمالي به قانوني شدن ازدواج همجنسگرايان، اوباما در يك مصاحبه تلويزيوني به حمايت از همجنسگرايان پرداخت.
علاوه بر اوباما، جو بايدن معاون وي، و آرنه دونكان هم از ديگر مقامات بلندمرتبه آمريكايي هستند كه در چند روز اخير از گروه هاي همجنسگرا حمايت كرده اند.
اوباما در مصاحبه اي كه اخيرا با شبكه تلويزيوني اي بي سي انجام داد، در حمايت از همجنسگرايان گفت: در يك نقطه مشخص من به اين نتيجه رسيدم كه براي من شخصا اين بسيار مهم است كه به جلو حركت كنيم و بپذيريم كه، فكر مي كنم زوج هاي همجنس بايد بتوانند ازدواج كنند.
اوباما همچنين در ادامه صحبت هايش از تعهد خود و دولتش براي كمك به افزايش حقوق همجنس بازان خبر داد.
حمايت اوباما از همجنسگرايان در حالي است كه گفته مي شود وي اولين رئيس جمهوري است كه به حمايت از ازدواج همجنسگرايان پرداخته است.
اوباما كه پيش از اين تلاش داشت شرايط را به گونه اي نشان دهد كه مي تواند از همه گزينه ها عليه مخالفان استفاده كند اكنون در آستانه انتخابات رياست جمهوري به فلاكتي افتاده است كه گزينه حمايت همجنسگرايان را روي ميز تبليغات انتخاباتي خود قرار داده است.
گفتني است، صداي آمريكا -VOA- اين اقدام اوباما را تفرقه انگيز دانست و نوشت: پرزيدنت اوباما روز چهارشنبه در مصاحبه اي با شبكه خبري اي بي سي اعلام كرد او هنوز معتقد است بايد به زوج هاي همجنس اجازه ازدواج داده شود و مساله بالقوه تفرقه انگيزي را در حالي كه مي خواهد براي بار دوم به رياست جمهوري برگزيده شود، مطرح ساخت.
صداي آمريكا افزود: اوباما قبلا از پشتيباني از ازدواج همجنسگرايان خودداري مي كرد و مي گفت نظريات او در اين مقوله هنوز شكل نگرفته است.
    
 
وضعيت قرمز در قاره سبز

مقامات سياسي كشورهاي اروپايي خواستار انحلال اتحاديه اروپا شدند تا آتشفشان انقلاب ها در قاره سبز، همه چيز را به ورطه نابودي نكشاند.
به دنبال موج گسترده افزايش نارضايتي هاي مردم در كشورهاي اروپايي رهبر حزب استقلال انگليس با اشاره به بالا گرفتن نارضايتي ها در منطقه يورو، نسبت به احتمال وقوع انقلاب در برخي از كشورهاي اروپايي، هشدار داد.
«نايگل فريگ» رهبر حزب استقلال انگليس طي سخناني در پارلمان اروپا، افزايش تعداد احزاب در كشورهاي اروپايي را نشانه اي بر تولد مجدد سوسياليسم ملي در كشورهايي نظير يونان دانست.
بي بي سي گزارش داد فريگ كه حزب او خواستار خروج انگليس از اتحاديه اروپاست، با اشتباه ارزيابي كردن مسير اتحاديه اروپا، خواستار پايان پروژه اتحاديه اروپا و انحلال اين اتحاديه شد.
در همين ارتباط، «الكس تسيپراس» رهبر حزب چپگراي يونان، وام صندوق پول بين الملل و اتحاديه اروپا و همچنين نتايج ناشي از سياست هاي رياضتي را «وحشيگري» ناميده بود.
فريگ در ادامه اتحاديه اروپا را به كشتي «تايتانيك» تشبيه كرد كه اكنون به كوه يخ برخورد كرده است. او اين اتحاديه را اتحاديه «شكست اقتصادي» ناميد كه مملو از بيكاري و رشد اندك است.
او در نهايت با اشاره به اين موارد، گفت: اتحاديه اروپا خطر بزرگي براي كل قاره به حساب مي آيد. ما با نارضايتي جمعي روبرو هستيم، و حتي احتمال انقلاب در برخي از كشورها وجود دارد.
هرچند تاكنون اجلاس ها و همايش هاي پي در پي با حضور مقامات ارشد كشورهاي اروپايي براي حل معضلات اقتصادي اروپا برپا شده است اما رسانه هاي غربي اذعان مي كنند كه مشكلات وخامت بار اقتصادي حل نشده و مقامات سياسي فقط عكس يادگاري مي گيرند.
    
    
لوموند: با نقض حقوق بشر در فلسطين هيچكس دموكراسي غرب را باور نمي كند

بي اعتنايي غرب به نقض گسترده حقوق بشر در فلسطين شرم آور است و بي علت نيست كه آنها در خاورميانه گفتمان اروپايي را به استهزا مي گيرند.
نشريه فرانسوي لوموند ديپلماتيك با انتشار اين مصاحبه نوشت: لحظه اي تصور كنيد كه در كشور چين، دو هزار زنداني سياسي به مدت چند هفته دست به اعتصاب غذا زده باشند؛ يا اين كه دو هزار زنداني سياسي ديگر در روسيه اعتصاب غذا كرده باشند، ترديدي نيست كه تلويزيون ها و راديوها با شتاب عليه نقض حقوق بشر در اين كشورهاي دوردست بسيج شده و عنوان نخست برنامه هاي خبري خود را به آن اختصاص مي دهند و با نكوهش نقض حقوق ابتدائي بشر، از مقامات كشورشان خواهند خواست كه نسبت به اين مسئله واكنش نشان دهند يا حتي مداخله كرده و عليه پكن و مسكو مجازات هائي اعمال كنند. واقعيت چيست؟ دو هزار زنداني واقعا اعتصاب غذا كرده اند، اما در فلسطين! اين رويدادها ظاهرا توجهي به خود جلب نكرده است. مدتهاست كه مي دانيم، فلسطيني ها، اعراب و مسلمانان انسان هايي مساوي با ديگران نيستند.
اين نشريه فرانسوي اضافه كرد: ريچارد فالك گزارشگر ويژه سازمان ملل متحد براي حقوق بشر در سرزمين هاي اشغالي فلسطين، با گزارش اعتصاب غذاي زندانيان فلسطيني اعلام كرد «از نقض دائمي حقوق بشر در زندان هاي اسرائيل منزجر شده است. از سال 1967، تعداد 750 هزار فلسطيني از جمله 23 هزار زن و 225 هزار كودك در زندان هاي اسرائيل زنداني شده اند، يعني 20 درصد كل جمعيت فلسطيني سرزمين هاي اشغالي». نتيجه اين است، سكوت بيشتر رسانه ها، عدم وجود كوچكترين فشاري بر دولت اسرائيل، عدم مشاهده هيچ برآشفتگي اخلاقي در روشنفكران نامدار!... زمين همچنان مي چرخد و برخي در شگفتند كه چرا گفتمان اروپائيان درباره دموكراسي و حقوق انساني، در جهان عرب بيشتر مايه ريشخند و استهزاء شده است.
    
   

ما از بيرون و اصلاح طلبان از درون هر دو غلط كرديم!

تقلاي تدريجي اصلاح طلبان براي جدا كردن حساب خود از فتنه سبز و زيرسازي بازگشت به عرصه سياست و انتخابات، اپوزيسيون خارج نشين را نگران كرده است.
پايگاه اينترنتي خودنويس با اشاره به حضور مخفيانه برخي اصلاح طلبان در انتخابات مجلس و مواضع تند عباس عبدي در تخطئه جنبش سبز و حمايت از اقدام خاتمي نوشت: تكاپوي اصلاح طلبان براي انتخابات روز به روز ابعاد وسيع تري به خود مي گيرد. آنها مي خواهند به قدرت بازگردند اما آنچه در اين ميان مهم است مواضع آقايان موسوي و كروبي نسبت به اين طيف و تحريم انتخابات است كه فرصت سوءاستفاده از فضاي مبهم و دوپهلو و در عين حال بازي با كارت جنبش سبز را از اين گروه هاي سياسي مي گيرد. عبدي مي گويد بايد كوشش كرد تا نيروها به صورت ذخيره باقي بمانند. وقتي اين جمله عبدي را در كنار تكاپوي اين روزهاي «اصلاح طلبان» براي شعبده انتخابات پيش روي رياست جمهوري قرار مي دهيم، بسياري از رازها از پرده بيرون مي افتد. يك سال ديگر تا «انتخابات» باقيست و قرار است كه يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري ايران در بهار 1392 خورشيدي برگزار شود.
خودنويس مي افزايد: افرادي نظير خاتمي كه زماني در اوج سركوب پس از انتخابات پيشين رياست جمهوري با «غلط كرديد» نسبت به شعار جمهوري ايراني واكنش نشان داد، با دروغي آشكار و با گذر از پيش شرط هايي كه در گذشته براي شركت در انتخابات ادعا مي كردند، مهر تاييد بي قيد و شرط بر گزينه انتخابات به هر شكل در جمهوري اسلامي زدند و حتي با طرح ادعايي براي اين كار آقايان موسوي و كروبي را نيز گواه گرفتند كه «آقايان موسوي و كروبي در درون نظام هستند.... من به صراحت اعلام مي كنم كه همه بزرگان و عزيزان از جمله آقايان كروبي و موسوي هم همين را قبول دارند.»
اين پايگاه اينترنتي نوشت: همچنين خبر مي رسد كه جدا از افرادي نظير رفسنجاني، خاتمي، موسوي خوئيني ها، منتجب نيا، محمد خاتمي، «مراجع سبزي» چون بيات، زنجاني، محمد دستغيب، محمدعلي ابطحي، موسوي لاري، سراج الدين موسوي، مجيد انصاري، علي اكبر محتشمي پور و گروه هايي نظير فراكسيون اقليت مجلس، اصلاح طلبان، روحانيون مبارز و ديگران در انتخابات مجلس شركت كردند. يا جناب بهنود با چسب اصلاح طلبي آغشته به وقاحت، «گاندي و مصدق و خاتمي» را به هم مي چسباند و تحريم انتخابات اسلامي را كار «تندروها» و «افراط طلب ها» مي داند و نتيجه مي گيرد كه «اين نقش اصلاح طلبان است كه به جز خير مردم نمي بينند. نظري به بالا ندارند. و قرني است كه ترميم تمام خرابي هاي تندروها به عهده اينان بوده است. جز همين امثال گاندي و مصدق و خاتمي نبودند كه سرزمين هاي شان را به سامان رساندند.»
در اين ميان افرادي نظير آقاي عبدي پا را از اين هم فراتر گذاشته شائبه اين كه ممكن است مثلا آقاي خاتمي زماني عضوي از جنبش سبز بوده باشند را رد كرده و اين ادعا را «نوعي كلاهبرداري سياسي» خواندند.
خودنويس تصريح كرده است: آنچه در اين ميان بسيار آزاردهنده و غيرقابل تحمل است سوءاستفاده رياكارانه طيف اصلاح طلبان نظير عبدي از ابهام موجود است كه از يك سو «بي برو برگرد» خاتمي و امثال خود را از جنبش سبز جدا مي دانند و حتي شائبه و ابهام انتساب طيف اصلاح طلبان به اين جنبش را «نوعي كلاهبرداري سياسي» مي خوانند اما از سوي ديگر با توسل به همين ابهام، به سوءاستفاده از كارت جنبش سبز دست مي زنند و رويا در سر مي پرورانند. بنابراين بسيار حياتي است كه موسوي و كروبي موضع بگيرند.
    
    


سرطان توهم در جان اپوزيسيون

سايت گويانيوز با انتشار مقاله اي به انواع توهم در ميان اپوزيسيون جمهوري اسلامي پرداخت.
«م ن» كه خود را سكولار سبز ناميده درباره عوامل فرهنگي، سياسي، اخلاقي و رواني زمين گير شدن اپوزيسيون جمهوري اسلامي با متوهم خواندن اين اپوزيسيون نوشته است: از ابتداي پيروزي انقلاب گروه هاي مختلف از جمله حزب توده، ملي مذهبي ها و ليبرال ها و نيز مجاهدين خلق[منافقين] گمان مي كردند كه نظام نوپا با آنان كنار خواهد آمد و به عبارت بهتر به آنان باج خواهد داد.
وي در ادامه نوشته خود با عنوان اپوزيسيون متوهم با اعلام اين كه توهم از گروه هاي مورد اشاره از جمله حزب توده، ملي مذهبي ها و مجاهدين خلق[منافقين] به چپ ها و اصلاح طلبان دهه 70 تسري پيدا كرد نوشت:
جريان هاي سياسي و فرهنگي، و شخصيت ها و چهره هاي سياسي و فرهنگي اصلاح طلب اپوزيسيون خارج كشور نيز طي سه دهه گذشته عكس برگردان آنچه كه در داخل كشور وجود داشت و مي گذشت بوده اند. اصلاح طلبان حكومتي در هجرت به دليل موج مهاجرت روزنامه نگاران و متفكرانشان به خارج از كشور، كمك هاي مالي و تبليغاتي از سوي منابع اروپايي و آمريكايي، و پشتيباني جمهوري خواهان و سكولارهاي اصلاح طلب با قدرت و تواني بيش از پيش به راه خود ادامه داده اند.
گويا نيوز در ادامه توهم اپوزيسيون نسبت به قدرت و توان خود را نوع دوم توهمي دانست كه ضد انقلاب خارج نشين به آن مبتلاست و با اعلام اين كه كمك هاي ميليون ها دلاري آمريكا، هلند، انگليس و... به اپوزيسيون در توهم خودبزرگ پنداري آنان نقش مهمي ايفا مي كند نوشت:
توهم نسبت به توانايي و جايگاه اپوزيسيون سبب شده است اصلاح طلبان حكومتي در خارج از كشور، كه بيشترين شان تيپاخوردگان از بساط قدرت اند، بپندارند حتي مي توانند از اين سوي مرز حكومتي اسلامي اصلاح كنند. فيل هوا كردن با حجره هايي مثل «اتاق فكر»، «شورا»ي زيرزميني و نيمه مجهول الهويه و مجهول المكان «شوراي هماهنگي راه سبز اميد»، و صدور فرمان هاي حمله و محاصره و عقب نشيني مدني و غيرمدني حكومت اسلامي به اپوزيسيون داخل كشور با «اسب تروا» و ذوالجناح و يا از طريق «اسكايپ هاي مستقر در واشنگتن دي.سي» و «صداي آمريكا» و... از وخامت حال اين عزيزان خبر دارد.
توانايي مالي، تبليغاتي و رسانه اي اين بخش از «اپوزيسيون» كه با كمك هاي بشردوستانه(!) ميليون ها دلاري كشورهايي مثل آمريكا، هلند، انگليس، سوئد و... تحقق يافته، متاسفانه بر تداوم و تشديد اين توهم افزوده است. اين جريان دسته اي از جمهوري خواهان و ديگر سكولارها را نيز به دنبال خويش كشانده است تا با اين كار علاوه بر مخدوش كردن هرچه بيشتر مرزهاي ميان «پوزيسيون» و «اپوزيسيون» به مسخ جمهوري خواهي و سكولاريسم نيز مشغول باشد. اين عزيزان كه ناهار بازار ديروزشان «اتاق فكر» و پند و اندرز به ولي فقيه و شركت شان در معركه «انتخابات» بود و تحريم كنندگان را لعن و نفرين مي كردند امروز مهار گسيخته به دنبال تحريم انتخابات و پهن كردن بساط معركه اي ديگر به نام «انتخابات آزاد» زير سايه حكومت اسلامي اند.
گفتني است بعد از شكست همراه با رسوايي فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 گروه هاي اپوزيسيون همه توان خود را- كه چيزي بيشتر از وبلاگ نويسي نيست- به درگيري و فحاشي عليه يكديگر اختصاص داده اند.
    
    


الزهار: آمريكا از بلوف حمله اسرائيل به ايران حمايت نمي كند

محمود الزهار يكي از رهبران حماس گفت: آمريكا به دليل اقدامات تلافي جويانه ايران عليه منافع خود در تمامي جهان از حمله اسرائيل به ايران حمايت نمي كند.
روزنامه صهيونيستي جروزالم پست به نقل از محمود الزهار نوشت: چشم انداز كنوني بين المللي و عربي مانع آن مي شود كه كابينه ائتلافي جديد اسرائيل عمليات نظامي را عليه ايران و غزه انجام دهد يا آن كه بار ديگر شبه جزيره سيناي مصر را تصرف كند.
وي كه با خبرگزاري فلسطيني «معا» صحبت مي كرد اين احتمال را رد كرد كه پيوستن «شائول موفاز» به كابينه اسرائيل كه در انتفاضه دوم به عنوان رئيس ستاد مشترك ارتش بود، تل آويو را تهاجمي تر كند.
اين رهبر جنبش حماس در ادامه سخنان خود گفت: هيچ يك از مقامات اشغالگر را نمي توان از لحاظ پست بودن طبقه بندي كرد، همه آنها تلاش دارند تا خون فلسطينيان را بريزند.
زهار ادامه داد: اگرچه اسرائيل تمايل دارد تا به نوار غزه و حماس حمله كند اما نقش مصر پس از سقوط «حسني مبارك» و هشدار مقامات كنوني مصر درباره حمله گسترده به نوار غزه، مانع از اين اقدام اسرائيل شده است.
وي گفت: «باراك اوباما» رئيس جمهور آمريكا نيز مخالف حمله اسرائيل به نوار غزه است چون نمي خواهد اين حملات بر رقابت هاي انتخاباتي وي كه قرار است ماه نوامبر برگزار شود، تاثير بگذارد.
اين رهبر حماس تاكيد كرد: آمريكا تمايلي به موافقت با حمله اسرائيل به ايران ندارد چون تهران قادر است تا اين حملات را با اقدام عليه منافع آمريكا در جهان تلافي كند.