به گزارش پایگاه خبری 598، بخشی از خاطرات حسن روحانی که در سالهای اخیر بازتاب گستردهای داشته، به خوابهایی مربوط میشود که او در مقاطع حساس سیاسی دیده است. روحانی از این خوابها نه تنها به عنوان روایتی شخصی، بلکه گاهی به عنوان الهامبخش تصمیمات خود یاد کرده است. این جنبه از شخصیت او برای مخاطبان و تحلیلگران سیاسی جالب توجه است؛ چرا که با تصویر رسمی، عقلانی و دیپلماتیک او که در عرصه سیاست خارجی به نمایش گذاشته است، تناقضی آشکار دارد.
پیش از این نیز روحانی در مقطعی حساس از مذاکرات هستهای به خوابی اشاره کرده که به او در تصمیمگیری کمک کرده است. در حالی که انتظار میرود یک سیاستمدار عملگرا تصمیمات خود را بر اساس تحلیلهای استراتژیک اتخاذ کند، این نوع روایات جنبهای غیرمتعارف از شخصیت او را نشان میدهند. این روایتها بیش از آنکه برای تثبیت موقعیت روحانی به کار آیند، به نوعی نقطهضعف نیز محسوب میشوند؛ چرا که تصویری از دوگانگی میان منطق دیپلماتیک و اتکا به الهامات ذهنی را ارائه میدهند. این دوگانگی شاید بخشی از تلاش او برای برجسته کردن ابعاد انسانی شخصیتش باشد، اما برای بخشی از افکار عمومی که انتظار عقلانیت محض از رهبران سیاسی دارند، تناقضی عمیق به نظر میرسد.
بال و پر روحانی برای اصلاحات و خاتمی کارساز نبود
روحانی همچنین در سالهای اخیر شاهد کاهش چشمگیر پایگاه اجتماعی خود بوده است. این کاهش محبوبیت، به دلایل متعددی از جمله عملکرد اقتصادی ضعیف دولت دوم او، افزایش تورم و ناکامی در تحقق وعدههای انتخاباتی رخ داد. در انتخاباتهای اخیر، مسعود پزشکیان، از جریان اصلاحطلب که از حامیان اولیه روحانی بودند، مرزبندیهای مشخصی با او انجام داده. این فاصلهگذاری، نشاندهنده افت اعتماد سیاسی به روحانی در میان متحدان سابق اوست. علاوه بر این، نارضایتی عمومی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور در سالهای پایانی دولت او، سبب شد تا پایگاه مردمی روحانی نیز به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کند. بنابراین درحالی که روحانی مدعی است درخوابی دیده که خاتمی را زیر بال و پر گرفته و بالا میبرد در اواخر دوران ریاست جمهوری او چهرههای اصلاح طلب برای نیفتادن از چشم مردم و کاهش محبوبیتشان بین مردم رویکرد مرزبندی حداکثری با دولت روحانی را در پیش گرفتند. در نتیجه، روحانی نهتنها نتوانسته است جایگاه خود را در میان نخبگان و جریانهای سیاسی حفظ کند، بلکه حمایت عمومی نیز از او سلب شده است. این وضعیت، توانایی او برای بازگشت به میدان سیاست بهعنوان یک بازیگر تأثیرگذار را با چالشهای جدی مواجه کرده است.
روحانی برای ایفا کردن نقش هاشمی از سایر رقبا عقبتر است
ارتباط نزدیک روحانی و هاشمی در سالهای ابتدایی فعالیت سیاسی او یک مزیت بزرگ محسوب میشد، زیرا هاشمی بهعنوان یک شخصیت محوری در عرصه سیاست ایران، نقش مهمی در معرفی و حمایت از روحانی داشت. با این حال، پس از درگذشت هاشمی، روحانی نتوانست همان موقعیت را در ساختار سیاسی کشور بازتولید کند. در فضای سیاسی کنونی، شخصیتهایی مانند علی لاریجانی و محمدباقر قالیباف، که توانستهاند تعاملات بهتری با جریانهای مختلف سیاسی برقرار کنند، از روحانی پیشی گرفتهاند.
این افراد، به دلیل تواناییشان در میانجیگری میان جناحهای مختلف و ایجاد ائتلافهای سیاسی، جایگاهی محکمتر و تأثیرگذارتر در نظام دارند. روحانی به دلیل مسیر رادیکالی در سالهای آخر ریاست جمهوریاش، توانایی ایجاد تعامل و اعتماد میان نیروهای مختلف سیاسی با نهادهای مختلف حاکمیتی را از دست داد؛ هرچند او در ادامه سعی کرد موضع خود را تلطیف کرده و با اقداماتی همچون حضور در انتخابات مجلس خبرگان کنش سیاسی منسجمی بروز دهد اما زیاد از جانب طیفهای مختلف سیاسی جدی گرفته نشد.
روحانی در تلاش است تا با اقداماتی مانند انتشار خاطرات، نهتنها روایت خود از تاریخ را ارائه دهد، بلکه جایگاه خود را در فضای سیاسی بازتعریف کند. با این حال، رقابت در فضای سیاسی کنونی برای او چالشهای بسیاری دارد. روحانی برای بازگشت به فضای سیاسی، نیازمند تغییراتی در استراتژی خود است. او باید بتواند با ترمیم روابط خود با جناحهای مختلف و بازسازی پایگاه اجتماعی، نقشی مؤثر در معادلات سیاسی آینده ایفا کند. انتشار خاطرات و سایر اقدامات اخیر روحانی نشان میدهد که او در تلاش است تا همچنان در فضای سیاسی حضور داشته باشد. اما با وجود محدودیتهایی مانند رادیکالیسم گذشته، کاهش پایگاه اجتماعی و رقابت با چهرههای قدرتمند، بازگشت به جایگاه تأثیرگذار برای او کار آسانی نخواهد بود. روحانی اگرچه همچنان یک شخصیت مهم در تاریخ سیاسی معاصر ایران است، اما باید راهی جدید برای تعریف نقش خود در آینده پیدا کند.