به گزارش سروییس سیاسی پایگاه خبری 598، با گذشت چندین روز از حملات موشکی جمهوری اسلامی ایران به فلسطین اشغالی، ابعاد این عملیات همچنان قابل تحلیل است. بررسی رسانههای مکتوب و مجازی نشان میدهد که درک درست از این حادثه بزرگ میتواند درسهای فراوانی برای تحلیلگران نظامی و سیاسی به همراه داشته باشد:
ابعاد تاکتیکی حملات نظامی:
عملیاتهای نظامی معمولاً ابتدا از نظر تاکتیکی بررسی میشوند. اگر یک کشور بتواند معادلات منطقهای و جهانی را تحت تأثیر قرار دهد، میتوان آن عملیات را فراتر از تاکتیک و به عنوان یک استراتژی راهبردی در نظر گرفت. حملات موشکی ایران به فلسطین اشغالی در این چارچوب قابل تحلیل است و توانایی چالش کشیدن معادلات منطقهای و بینالمللی را دارد.
تحلیل حملات صهیونیستها در ماههای اخیر:
در 11 ماه گذشته، حملات صهیونیستها عمدتاً به ابعاد تاکتیکی محدود بوده و نتوانستهاند معادلات منطقهای را تغییر دهند. دلیل این ناتوانی، محدودیتهای جمعیتی و تسلیحاتی آنها است که مانع از حرکت به سوی راهبردهای استراتژیک شده است.
تحلیل ضعفهای رژیم صهیونیستی:
رژیم صهیونیستی به دلیل محدودیت در نیروی انسانی و تجهیزات فناورانه دچار استهلاک شده است. ضعفهای نظامی و انسانی آنها به خصوص در مواجهه با جبهههای متعدد (سوریه، یمن، عراق، لبنان، غزه و ایران) مشهود است. آنها با وجود این ضعفها، تلاش میکنند با حملات و تهدیدات، خود را پیروز میدان نشان دهند. این اقدامات با دو هدف صورت میگیرد:
توازن قوا در مرزهای جغرافیایی:
توازن قدرت نظامی و جغرافیایی به نفع رژیم صهیونیستی نیست. با وجود اینکه ایران، عراق و یمن مرز مشترکی با اسرائیل ندارند، اما حضور نیروهای نیابتی ایران در لبنان و سوریه (مدافعان حرم و حزبالله لبنان) این کشورها را به جبهههای موثر تبدیل کرده است. رژیم صهیونیستی آگاه است که در صورت بروز تنش در مرزهایش، توانایی مقابله با نیروهای مقاومت در 6 جبهه را نخواهد داشت. هرگونه تغییر در میدان نبرد میتواند زمینهساز فروپاشی تدریجی این رژیم شود.
جمعبندی:
رژیم صهیونیستی با وضعیت فعلی توان مقابله مداوم با نیروهای مقاومت را ندارد، چه در نبرد زمینی و چه هوایی. بنابراین، احتمالا برای جلوگیری از فروپاشی و حفظ خود، به ترور فرماندهان و سیاستمداران محور مقاومت و انجام عملیاتهای تروریستی در کشورهای مخالف خود ادامه خواهد داد.
* رضا احمدزاده