به گزارش
پایگاه خبری 598، در این باره روزنامه هاآرتص با اشاره به انفجار پیجرها در بیروت، اسرائیل را در تحولات جبهههای مختلف ظرف یک سال اخیر ناکام شمرده و نوشت: «چنین اقداماتی معمولا در خاورمیانه بیپاسخ باقی نمیماند. حزبالله در طول یازده ماه اخیر هر بار که با حوادثی این چنینی مواجه شده، به دنبال یک پاسخ حساب شده بوده تا مانع از خارج شدن وضعیت از کنترل شود. اما این بار مشخص نیست که آیا باز هم به همان شکل عمل خواهد کرد یا نه. این از آن نوع اتفاقات نیست که در خاورمیانه بیسر و صدا ختم به خیر شود.
هدف این حمله عوامل حزبالله از جمله مقامهای ارشد این سازمان بودهاند که برخی از آنها در مقر سازمان و برخی دیگر در میان غیرنظامیان حضور داشتهاند. سؤالی که باید به آن پاسخ گفت این است که آیا اندیشه استراتژیک کافی پشت تصمیمگیری برای انجام این حمله شده است یا نه. پیش از این حمله تحولات پرتنشی در فضای سیاسی و تشکیلات دفاعی اسرائیل رخ داده است. طی هفته گذشته، متحدان نتانیاهو گزارشهایی منتشر کردند که نشان میداد او به سمت تشدید تحرکات در لبنان و احتمالا جنگی همهجانبه حرکت میکند. این در حالی است که در طی بیش از یازده ماه گذشته از چنین اقداماتی اجتناب شده و تلاش وزرا و افسران ارشد ارتش برای حرکت در این جهت با مخالفت مواجه گشته است.
تمام کشمکشهای حزبی در اسرائیل متاسفانه با توجه به خطر فزاینده جنگ، تغییری کوچک تلقی میشوند. قرابت زمانی توطئه برای برکناری گالانت و حمله به لبنان بار دیگر بر تصمیمگیری نخستوزیر و کابینه سایه خواهد افکند. آیا زمانبندی انجام این حمله مناسب بوده است؟ آیا اسرائیل به دنبال ترساندن حزبالله از ادامه حملاتش به شمال و وادار کردن این سازمان به تن دادن به توافقی است که شامل خروج نیروهای حزبالله از مرز اسرائیل باشد؟
پس از قریب یک سال ناکامی اسرائیل در دستیابی به تصمیمی در هر کدام از جبههها، فشار بر دولت برای تشریح نتیجه اقداماتش رو به افزایش است. این فشارها ممکن است تلآویو را وادار به برداشتن گامهایی کند که تاثیرات آن تضمین شده به نظر میرسد. این اتفاقی است که با ترور محمدرضا زاهدی، یکی از فرماندهان ارشد نیروی قدس سپاه در ماهآوریل، ترور اسماعیل هنیه و فواد شکر در ماه جولای و بمباران بندر حدیده یمن رخ داد. همه این اقدامات مورد استقبال افکار عمومی اسرائیل قرار گرفته و نتانیاهو به خاطر آنها به خود بالیده است، اما این اقدامات تاکنون هیچگونه تغییر بنیادینی در این جنگ ایجاد نکرده است.
قدرت حمله و گزارشها در مورد مجروح شدن سفیر ایران میتواند این بار تاثیر به سزایی بر ملاحظات ایران و حزبالله بگذارد و تا آنجا پیش برود که موجب تغییر در سیاست آنها شود. موفقیت عملیاتی منتسب به اسرائیل بسیار تحسینبرانگیز است. اما در حالی که نتانیاهو همین چند وقت پیش به افکار عمومی وعده داد که تنها یک قدم به پیروزی کامل بر حماس فاصله داریم، اکنون به نظر میرسد که بیش از هر زمان دیگری به یک جنگ تمام عیار با حزبالله نیز نزدیک هستیم. هنوز نشانهای از پیروزی در جبهههای مختلف دیده نمیشود».
در همین حال، روزنامه نیویورک تایمز اقدام تروریستی اسرائیل را بدون هدف راهبردی توصیف کرد و نوشت: تحلیلگران میگویند حمله پیجر اسرائیل یک موفقیت تاکتیکی بدون هدف استراتژیک بود در حالی که حمله اسرائیل به پیجرها و سایر دستگاههای بیسیم در لبنان نشاندهنده مهارت فنآوری بود، تحلیلگران میگویند که قصد بلندمدت آن همچنان نامشخص است.
نشریه انگلیسی اکونومیست هم معتقد است: «حزبالله ضربه بدی خورد. اسرائیل باید این حملهها را همزمان با تهاجمی نظامی به لبنان انجام میداد. ولی این برگ را الان رو کرد. این نشان میدهد فعلا نمیخواهد وارد جنگ بشود یا اینکه چون احتمال داد حزبالله فهمیده، پیشدستی کرد. اسرائیل دوباره در تاکتیک برنده شد ولی در راهبرد روشن نیست».
از سوی دیگر، ایهود باراک نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی میگوید: ما نمیتوانیم جنگ گستردهای علیه حزبالله آغاز کنیم؛ زیرا فرماندهانی داریم که جنگ را بهگونهای مدیریت کردهاند که در آن مفتضحترین شکست تاریخ را متحمل شدند. اولویت این است که باید توافق تبادل اسرا صورت گیرد؛ حتی اگر این توافق به قیمت توقف جنگ در جنوب فلسطین اشغالی به پایان برسد. وضعیت نیروهای اسرائیلی در غزه بسیار پیچیده است؛ زیرا از ۱۱ ماه پیش تا به امروز در این منطقه گرفتار ماندهاند و همچنین با چالشهایی از سوی حزبالله و تحرکاتی در کرانه باختری روبهرو هستند.