به گزارش پایگاه خبری 598، دکتر حنیف غفاری در یادداشتی در وطن امروز نوشت:
سران آمریکا و ۴ کشور انگلیس، آلمان، فرانسه و ایتالیا در بیانیه مشترکی خواستار انصراف ایران از حمله به رژیم صهیونیستی شده و اعلام کردند: «آماده دفاع از اسرائیل در برابر تهدیدات ایران هستیم. ما از تلاشها برای کاهش تنش در خاورمیانه حمایت میکنیم». تاکنون بارها درباره پیوند مطلق لابیهای صهیونیست با جریانهای سنتی و حتی نوظهور قدرت در اروپا سخن گفتهایم؛ از لابیهای صهیونیست متنفذ در احزاب سوسیال ـ دموکرات تا یهودیانی که در احزاب محافظهکار و ملیگرا سکان هدایت پارلمان و دولتهای اروپایی را در دست گرفتهاند. این بار اما قصد بازخوانی فعالیتهای آشکار و پنهان لابیهای صهیونیست در غرب را نداریم! آنچه در فرامتن بیانیه وقیحانه ۵ کشور عضو گروه ۷ دیده میشود، فراتر از یک لابیگری یا تعهد ساده به دفاع از تروریسم صهیونیستی بوده و نقطه آشکارساز تعلق راهبردی این بازیگران به تلآویو است. در این معادله شیطانی، رژیم اشغالگر قدس حکم متغیر مستقل و ۵ کشور تنظیمکننده بیانیه اخیر، حکم متغیر وابسته را دارند. شهروندان کشورهای اروپایی این ترکیب و معادله را در جریان جنگ غزه پس زده و رسما از آن عبور کردهاند. اولاف شولتس صدراعظم سوسیال ـ دموکرات آلمان، جورجیا ملونی نخستوزیر نوفاشیست ایتالیا، امانوئل مکرون رئیسجمهور ظاهرا مستقل فرانسه و کییر استارمر نخستوزیر برآمده از حزب کارگر انگلیس، جملگی به مهرههای بازی صهیونیستها در نظام بینالملل تبدیل شدهاند و حتی پیام خیزشهای گسترده و عمیقی را که در جوامع آنها علیه ماهیت و موجودیت صهیونیسم و متعلقات آن در جهان امروز رخ داده، درک نکردهاند. البته ملتهای اروپایی در طول بیش از ۱۰ ماه سپری شده از جنگ غزه، فرصت لازم را به سیاستمداران خود جهت بازگشت از این مسیر دادهاند و این فرصت به لحظات پایانی خود رسیده است.
نکته مهم دیگری که در این باره لازم است مورد توجه قرار گیرد، معطوف به نوع مواجهه جمهوری اسلامی ایران با تنظیمکنندگان بیانیه آمریکایی - اروپایی اخیر است. ۵ کشور امضاکننده بیانیه و رژیم اشغالگر قدس، ۶ ضلعی ترور و خشونت هستند و تفکیک آنها از یکدیگر یک خطای بزرگ محسوب میشود. سوال اساسی این است: چرا پس از ترور ناجوانمردانه شهید اسماعیل هنیه، خبری از تنظیم این بیانیههای جمعی در محکومیت جنایت رژیم اشغالگر قدس نبود؟ این به معنای حمایت محض از کنشگری تروریستی رژیم کودککش اسرائیل و در مقابل، ایستادگی مطلق در برابر اقدام طبیعی و قطعی جمهوری اسلامی ایران و دیگر اضلاع جبهه مقاومت است. پیام بیانیه اخیر، اعلام رسمی شراکت کشورهای امضاکننده آن در شهادت دکتر هنیه است. آمریکا و ۴ کشور اروپایی سند محکمی را در تایید همراهی خود با جنایت اخیر صهیونیستها (و سایر جنایات انجام شده از سوی این رژیم) به نظام بینالملل ارائه دادهاند که قطعا در تدوین راهبردها و حتی تنظیم تاکتیکهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران و دیگر اجزای جبهه مقاومت، مورد استناد و توجه قرار خواهد گرفت. نهتنها بیانیه اخیر ۵ کشور غربی در حمایت از رژیم اشغالگر قدس منجر به تغییر تصمیم و حتی چگونگی پاسخ قطعی جمهوری اسلامی ایران در قبال ترور شهید هنیه نخواهد شد، بلکه بیش از پیش ما را متوجه نسبت شبکه تروریستی آمریکا - اروپا در غرب آسیا میسازد.
نکته پایانی اینکه آمریکا و بازیگران اروپایی در طول ماههای سپری شده از جنگ غزه بارها مانع انعقاد توافق آتشبس دائم در جنگ غزه شده و حتی در روند مذاکرات قاهره نیز نقش منفی و بازدارندهای ایفا کردند. امروز همه این بازیگران با اسم رمز «آتشبس دائم» در صدد جلوگیری از «پاسخ قطعی» ایران، حزبالله لبنان، حزبالله عراق، ارتش سوریه، انصارالله یمن و حماس هستند. چنین تلاش مذبوحانهای از سوی غرب در حالی انجام میشود که بنیامین نتانیاهو اساسا انعقاد توافق آتشبس واقعی را خط قرمز خود قلمداد میکند و بازیگران اروپایی و آمریکایی نیز با سوءتفسیر عامدانه خود از مفاد و تبصرههای سند توافق، زمینه را جهت استمرار کشتار و نسلکشی رژیم منحوس صهیونیستی فراهم میسازند. اضلاع جبهه مقاومت بخوبی نسبت به ماهیت سناریوی اخیر غربی- صهیونیستی تدوین شده پس از ترور شهید هنیه آگاه هستند و همین آگاهی، اصل انتقام خون شهید هنیه و حتی شدت و ضریب تاثیرگذاری فوقالعاده آن را تضمین میکند.
بیانیه اخیر آمریکا - اروپا علاوه بر اثبات ادغام و هضم آنها در مناسبات راهبردی و تروریستی صهیونیستها، بیانگر شکاف عمیقی است که میان دولت - ملت در آمریکا و اروپا ایجاد شده و ترمیم آن دیگر ناممکن خواهد بود. تنها راه پر شدن این فاصله، انهدام ساختارهای کنونی قدرت در غرب و جایگزینی ساختارهای مستقل و مردممحور است. این همان سرنوشتی است که آمریکا و اتحادیه اروپایی گریزی از مواجهه با آن نخواهند داشت. در این صورت، مشاهده چهره شرکای غربی نسلکشی غزه و دیگر جنایات رژیم صهیونیستی دیدنیتر از هر زمان دیگری خواهد بود. تا آن زمان، فرصت اندکی باقی مانده است؛ انشاءالله.