استيلي: فقط خودم مقصر بودم

مشرق،شاید ابتدای فصل قابل پیش بینی نبود که پرسپولیس با حمید استیلی به جایی برسد که از همان دقایق ابتدایی دیدار اول، هواداران علیهش موضع گیری کنند. این تقابل به قدری بود که فصلی عجیب را برای این باشگاه رقم زد.
حمید استیلی که پس از جدایی از پرسپولیس سکوت کرده بود، پای گفت و گو با خبرنگار ما نشست تا مروری بر آنچه آن روزها روی داد، بپردازد. البته، باید قبول داشت این حمید استیلی متفاوت از حمید استیلی آن روزهاست؛ می توان آن را در لحنش احساس کرد. متن این گپ عصرگاهی با بازیکن سال های دور تیم ملی فوتبال و پرسپولیس را در زیر می خوانید:

× چرا تیم قطبی قهرمان شد؟
در زمان حضور افشین قطبی در پرسپولیس شرایط خوب بود و انتظار هواداران نیز بالا نبود. به همین دلیل، کار کردن راحت تر بود. حبیب کاشانی هم با حضورش جو خاصی را به راه انداخته بود. بازیکنانی هم که در آن زمان به خدمت  گرفته بودیم، همگی جزو بهترین های فوتبال بودند یا تجربه قهرمانی با تیم های خود را داشتند. این مسئله تا حدودی کار ما را راحت تر کرده بود. قهرمانی پرسپولیس دلایل مختلفی داشت که مهمترین آنها کادر فنی و شخص افشین قطبی، هودار و مدیریت آن زمان بود. آن روزها چون هوادار با تیم بود و حمایت می کرد، در برخی بازی ها که از حریف عقب هم بودیم، می توانستیم نتیجه را به نفع خودمان برگردانیم.

× روزهای سخت در پرسپولیس
اگر از اول فصل پیش بینی آن اتفاقات را می کردم، هیچ وقت حاضر نمی شدم بیام. واقعا روزهای سختی بود. فشار بسیار زیادی را متحمل شدم. با وضعیتی که وارد پرسپولیس شدم و آن انتخاب ها به وجود آمد، زمان را نیز تا حدودی از دست داده بودم. اختلافاتی که مدیریت قبلی با سرمربی وقت داشت، حواشی ابتدایی را دامن زد. به طور یقین همین حاشیه ها به تیم نیز منتقل شد. همه تیم ها تمرینات خود را شروع کرده و بازیکنانشان را هم جذب کرده بودند. با آن وضعیت، من و همکارانم تمرینات را شروع کرده و با چند بازیکن که هنوز تیم خود را انتخاب نکرده بودند، قرارداد بستیم. ما دیرتر از بقیه تیم ها تمرینات و اردوهای آماده سازی را شروع کردیم. لازم می دانم در اینجا به نکات مهمی که در ابتدای فصل برای یک تیم خیلی مهم است، اشاره کنم. اول باید تیم خوب ببندید. دوم تمرینات را به موقع شروع کنید و سوم دوران بدنسازی خوبی را پشت سر بگذارید که این موضوع بسیار مهم و قابل توجه است. در برنامه ای که در ابتدای فصل به باشگاه دادم، گقته بودم در دروازه، هافک دفاعی و فوروارد خواهان بازیکنیم. باتوجه به قانون 27 ساله ها که همگی قرارداد 2 ساله داشتند نیز با مشکل مواجه شدیم. در آن روزها مدیریت هم سعی کرد بازیکنان مورد نظر را جذب کنیم؛ اما زمان از دست رفته بود. الان در پرسپولیس تاحدودی بازیکنان خوب و مدنظر جذب شده که این موضوع تا حدودی کار کادر فنی را راحت تر می کند چرا که با دست باز بازیکنانش را انتخاب می کند.

× مشکلات اول فصل سرخ ها
چند روز بود تمرینات را شروع کردیم که یا بازیکن مصدوم می شد یا اردوی تیم ملی آغاز شد. خیلی جالب بود که تیم آن همه مشکل داشت؛ اما 8 بازیکن ما را به اردو دعوت کردند. در آغاز تمرینات، تیم کاملی را در اختیار نداشتیم که بخواهیم کار بدنسازی کنیم؛ چه برسد به اینکه بخواهیم کارهای تاکتیکی انجام دهیم. در تمام دنیا، زمانی که تمرینات ابتدای فصل است، تیم ها با تمام نفرات تمرین می کنند؛ ولی همه شاهد بودند پرسپولیس با نفرات ناقص تمرین می کرد وهمین موضوع خیلی به ضرر ما شد.

× شرایط عجیب در تمرینات پیش فصل
تمرنات که شروع شد، متاسفانه هنوز چند روز نبود که دور هم جمع شده بودیم و داشتیم تمرین می کردیم که یکی از بازیکنان آماده تیم که خیلی شرایطش خوب بود و به شخصه خیلی رویش حساب می کردم (جواد کاظمیان) و بعدش هم بازیکن خارجی ما مصدوم شدند. بازیکنانی هم که در اردوی تیم ملی بودند، چون همگی در ترکیب نبودند، در شرایط خوبی قرار نداشتند. به طور کلی، تمام نفراتم در شرایط آماده خوبی قرار نداشتند.

× فقط می خواستند کادر فنی برود
درمورد انتخاب خودم باید بگویم، بعد از تشکیل کمیته فنی، برنامه خودم را دادم؛ اما دیدید کمیته فنی علی دایی را انتخاب کرد و من هم این انتخاب را تبریک گفتم. مصاحبه ای در رسانه ها داشتم که در این شرایط بهترین انتخاب علی دایی است؛ اما متاسفانه نیامد و بعد با برنامه من موافقت شد. زمانی که انتخاب شدم، یقین داشتم دیگر بحث دوستی من با کاشانی مطرح نخواهد بود؛ اما هواداران این انتخاب را قبول نداشتند. کار کردن از همان ابتدا برایم سخت شد. اگر بازی را هم می بردیم، حمایتی نمی شد و شعار می دادند و اعتراض خود را اعلام می کردند. خیلی جالب بود. زمانی که برنده بودیم، هیچ تشویقی را در ورزشگاه شاهد نبودیم و فقط می خواستند کادر فنی برود.

× کل ورزشگاه علیه تیم شعار می داد
دوستی من با حبیب کاشانی همیشه باعث شده بود شایعه حضورم در پرسپولیس شنیده شود. من حتی زمانی که در استیل آذین بودم، برخی می گفتند می خواهم به پرسپولیس بروم. همیشه این حرف ها زده می شد؛ اما دید که هیچ وقت این اتفاق نیفتاد. چون در ابتدا کمیته فنی انتخاب شد و بعد از علی دایی، من انتخاب شدم، فکر نمی کردم چنین جوی را روی سکوها شاهد باشم. از همان ابتدا که وارد زمین می شدیم، کل هواداران علیه تیم شعار می دادند که این مسئله خیلی سخت و باورنکردنی بود.

× کسی بازیکنی به من تحمیل نکرد
من آدمی هستم که همه می دانند چه دوران بازیگری و چه در زمان مربیگری، دوستان زیادی را کنار خودم داشتم. هیچ وقت با رسانه ها مشکل نداشتم. با قدرت می گویم هیچ وقت نشده کسی بخواهد از این دوستی سواستفاده کند و در تیم هایی که من حضور داشتم، بازیکنی را به من تحمیل کند. اگر هم کسی به من بازیکنی معرفی کند، باید در تمرین حاضر شود و تست بدهد. قطعا اگر مورد قبول باشد، می ماند؛ ولی اگر مورد تایید نباشد، ازتمرین کنار خواهیم گذاشت.

× فوتبال زیبا و نتیجه نگرفتن
به گفته کارشناسان، تیم های من در بوشهر و استیل آذین، خوب بازی می کردند. در شاهین که بودم، خیلی از کارشناسان معتقد بودند خیلی خوب بازی می کند و مقابل تمام تیم ها بهترین و بیشترین موقعیت ها را ایجاد می کند؛ اما در زدن ضربات آخر موفق نبودیم. آن هم تا حدودی دلایل خودش را داشت. مشکلات مالی گریبان گیر شده بود و تیم خیلی را اذیت می کرد. این هم یکی دیگر از شرایط بد فوتبال بود که خود را به ما نشان داد.

× هفتاد درصد پرسپولیس را نداشتم
اگر بخواهیم بازیکنان الان پرسپولیس را با زمان من مقایسه کنیم، باید بگویم دروازه بان خارجی که به خدمت گرفته شده در بازی های آسیایی، خیلی به تیم کمک کرده است. حضور ایمون زائد و مهدی مهدوی کیا که دیدید در دیدار برابر استقلال چقدر خوب کار کردند، نشانه همین موضوع هست. اگر نگاه کنید، در خط دفاعی شیث رضایی و نصرتی برگشته اند که آنها را چند هفته نداشتیم و محروم شدند. نوروزی و اولادی هم با بهبود مصدومیت، به ترکیب برگشته اند. در آن روزها به جرات اعلام می کنم 70 درصد تیم را نداشتم. در بازی که در جام حذفی مقابل استقلال داشتیم، 10 نفره بودیم؛ حتی غلامرضا رضایی را با آمپول به زمین فرستادیم. تمام نفراتم در آن دیدار روی نیمکت، بازیکنان امید و جوانان بودند. کمبود بازیکن خیلی آزار می داد. چقدر به باشگاه تاکید کردم و گفتم یک فوروارد سر زن جذب شود. دقیقا روزی که رفتم، ایمون زائد جذب شد.

× فقط خودم مقصر بودم
همانطور که گفتم، فقط و فقط خودم مقصر هستم. در مورد جذب نفرات باید بگویم، سیدصالحی به باشگاه آمد. صحبت کردیم و چون شماری از هواداران جلوی در باشگاه آمده بودند و گفتند استقلالی است و نمی خواستند جذبش کنیم، منصرف شدیم. رضایت هوادار برایم خیلی با ارزش بود. فونیکه سی را از ایران جوان بوشهر انتخاب کردم و بازی اش را خودم به شخصه از نزدیک دیده بودم،؛ حتی به باشگاه آمد و مذاکره هم انجام دادیم. چون زمان را از دست داده بودیم، قرارداد داخلی با صنعت نفت آبادان بسته بود که حضورش منتفی شد. با مهدی کیانی و مهدی ایرانژاد صحبت کردیم چون دیر شده بود. همگی قرارداد بسته بودند و نتوانستیم با عمده بازیکنان مورد نظر قرارداد ببندیم.

× چه انتظاری از کمک ها می شود داشت؟
درمورد دستیاران هم باید بگویم آقای زمدیک و عاشوری نهایت تلاش خود را برای تیم می کردند؛ اما وقتی شرایط آنگونه رقم خورد و دوران آماده سازی خوبی نداشتیم، بازیکنان مورد نظر جذب نشدند، بازیکنان به طور کامل در اختیار باشگاه نبودند، دیدارها هر سه یا چهار روز یک بار انجام می شد و فرصت نداشتیم روی تمام نقاط ضعف و قدرت حریفان کار کنیم، چه انتظاری می توان داشت؟ صد در صد وجود کمک های خوب خیلی تاثیرگذار است؛ ولی ازشما خواهش دارم فراموش نکنید مهمترین مسئله ابزار است که متاسفانه آن را در اختیار نداشتیم. اگر تیم کامل باشد و هوادار حمایت کند و نیمکت مطمئن داشته باشید، شک نداشته باشید نتایج آنگونه که انتظار دارید رقم می خورد.

× حتی یک بازی هم به من فرصت ندادند
همه چیز در دیدار اول فصل داشت خوب پیش می رفت؛ اما اولین توپ که روی دروازه ما آمد، شعارها نیز از روی سکو بلند شد و شاهد اعتراض بی امان هوادار بودیم. به شخصه انتظار چنین برخوردی را از طرفداران نداشتم. اینها به خاطر آمدن من و رفتن دایی بود. اگر یک درصد هم پیش بینی می کردم با من این برخورد می شود، هیچ وقت حاضر نمی شدم بیام. هوادار به من و تیمم حتی یک بازی هم فرصت نداد.

× می خواستم از پرسپولیس بروم
از همان ابتدا هم می خواستم تیم را ترک کنم؛ اما متاسفانه نشد چرا که وقتی حمید استیلی به کسی قول می دهد و دست یا علی می دهد، تا آخرش می ایستد. زمانی که آقای رویانیان آمد، گفتم من می روم تا دستتان برای انتخاب باز باشد که به من گفتند می خواهند با من کار کنند. چون تازه وارد فضا شده ام، تنها نگذارم؛ حتی در 2،3 بازی بعد هم گفتم استعفا می کنم که باز هم قبول نکردند.

× کاشانی را می شناختم
وقتی حبیب کاشانی از باشگاه رفت، تنها یک مصاحبه کرد و گفت، اگر باز هم به فوتبال برگردد، تنها از من استفاده می کند. او به من اعتماد داشت و مرا می شناخت. اگر با او دوست بودم، به خاطر این بود که تمام اخلاق و رفتار مرا می شناخت و می خواست با من کار کند.

× مردم دایی را می خواستند
هواداران علی دایی را می خواستند و هر هفته این فشارها بیشتر می شد. بازی با استقلال خیلی حیاتی بود. اگر آن مسابقه را می بردم، می شد چند هفته یا تا آخر فصل بمانم؛ اما این اتفاق نیفتاد. پیروزی مقابل استقلال مساوی است با آرامش چند هفته ای. دنیزلی دیدار برابر استقلال را که برد، کارش خیلی راحت تر شد چرا که بار روانی این بازی خیلی بالا است. وقتی چند بازی بعدی را پیروز شدیم، هوادار راضی نبود. بازی با داماش را هم که دیدید چه شد و بعد از آن هم 2 بازیکن خوبم از تیم اخراج شدند که حساب ویژ ای روی حضور آنها می کردیم. با اخراج شیث رضایی و محمد نصرتی، نیمکت خالی تر از گذشته شد. هیچ وقت فکرش را هم نمی کردم چنین اتفاقی برای بازیکنانم اتفاق بیفتد. خود بازیکنان هم بعد از این اتفاق بسیار ناراحت و پشیمان بودند ولی چه فایده که برای پرسپولیس گران تمام شد.

× تاثیر فشار هوادار بر بازیکنان
دوست دارم در اینجا خاطرهای برای شما تعریف کنم. جواد کاظمیان جزو بهترین ضربه زن های فوتبال است. در یکی از دیدارها، 15 ضربه ایستگاهی به دست آمد؛ اما جواد هیچ کدام را خوب نزد. وقتی بعد از بازی به کاظمیان گفتم چرا ضربات را خوب نزدی، گفت آنقدر استرس دارد که نمی تواند خوب ضربه زند. درمورد بازیکن خارجی هم باید بگویم چون شعار هوادار را نمی فهمد، این فشار بر او کمتر است.

× کریمی حتی با بازیکنان برخورد می کرد
علی کریمی جزو وزنه های تیم من بود. چه در زمان حضورم در استیل آذین و چه در زمان حضورم در پرسپولیس، عملکرد خیلی خوبی داشت. به عنوان کاپیتان، بعضی مواقع حتی با بازیکن برخورد می کرد. این برخورد زمانی بود که کنار تیم نبودم. او نماینده بسیار خوبی برای من در تیم بود. علی کریمی در تمام تیم ها که بوده، بازیکنان او را دوست داشته اند و هیچ وقت در تیم دو دستگی علیه او ایجاد نشد که برخی او را بخواهند و برخی نخواهند.

× کاری از دست کسی بر نمی آمد
خوردبین جزو سرپرستان کار بلد فوتبال است و چند سال کنار پرسپولیس بوده. با آن همه بحرانی که در تیم ما وجود داشت، کاری از دست کسی برنمی آمد. تنها موضوعی که بود، هوادار ما را نمی خواست. اما با آن همه بحرانی که تیم دچارش شده بود، حاشیه ای بین بازیکنان وجود نداشت. در تیم های بزرگ قطعا دیده اید وقتی نتیجه نمی گیرند، در برخی مواقع بازیکنانش هم با هم درگیر می شوند. همیشه در تیم هایی که بوده ام رو راست بوده و خیلی راحت برخورد می کردم. راست می گفتم و عدالت هم به تساوی بین همه برقرار بود.

× می خواهم جایی بروم که آرامش داشته باشم
دنیزلی چون استقلال را برد و بازیکنان مورد نظرش هم جذب شدند و هواداران هم می خواهند کنار تیم باشد، قطعا با آرامش و راحت تر کار می کند. در بازی با استقلال، زوج مهدوی کیا و ایمون زائد خوب کار کرد. هر وقت هوادار و رسانه راضی باشند، همه چیز خوب است. دوست دارم مدتی در تیم هایی کار کنم که آرامش داشته باشند. برای پرسپولیسی که سالیانی با پیراهنش بازی می کردم و هوادارش را از صمیم قلب دوست دارم، آرزوی موفقیت دارم. همیشه باید کاری کنیم که هوادار راضی باشد.