آقای پزشکیان! سلام

پایگاه خبری 598: 

آقای پزشکیان! سلام
وادار کردند و شما را به میدانی ‌آوردند که خود را برایش آماده نکرده بودید. به جایتان حرف زدند و توجیهش را به عهده شما گذاشتند.
خودشان را بر شما تحمیل کردند و وعده خدمت و اصلاحات ارزشمند دادند. با اطلاعات غلط و نادرست حقایق را برایتان وارونه ساختند.

=آقای پزشکیان!
روزگار بعد از انتخابات از این هم سخت‌تر خواهد بود. این جریان چه رأی بیاوری چه نیاوری دست از تو بر نخواهند داشت. عمده سعادت و عافیت این روزهای آخرالزمان، در دوری از افراد ناصالح است. همان ها که اکنون دور شما را گرفته اند که مولا علی(ع) فرمود: فرد را از اطرافیانش بشناس.

=آقای پزشکیان! شاید شما با دولت روحانی و اصلاحات کاری نداشته باشید اما آنها با شما کار دارند.
اگر شما هم اینها را رها کنید، آنها شما را رها نخواهند کرد، تا هزاران خطا و خیانت در سایه‌ی شما انجام دهند. همان هایی که 32 سال تحت لوای 4 دولت، مسندهای مهم را در اختیار داشتند و راه را بر جایگزینی و شکوفایی جوانان این مرز و بوم بستند.

=آقای پزشکیان! کارشناسان اول باید امین باشند، کسانی که برای حقوق و پست و پول و منافع خود کار می کنند به درد شما نخواهند خورد.

=آقای پزشکیان!
شما را می‌شناسیم. سلامت درونتان را باور داریم، ولی متاسفانه از این غافل می‌شویم که اگر قلب در قالب نادرست قرار گرفت، آرام و ناپیدا تغییر می‌کند و راهی دیگر در پیش می‌گیرد.

=همه دردمندیم و از ویرانی‌ها خون‌جگر و از بی‌عدالتی‌ها رنج کشیده، ولی اینقدر مسیر اصلاحات را ساده انگاری نکنیم و به قدم گذاشتگان در این مسیر به دیده عبرت بنگریم. یادمان نمی‌رود که این کلمه و این عنوان ابتدا توسط چه کسانی و با چه انگیزه‌ای مطرح شد و چگونه در میدان اصلاحات، جوانه های فساد را رشد داد.

=خیلی صریح می گوییم: «ما معتقدیم و پایبند به اسلام. اما مشکل کشور ما الان مذهب نیست، مشکل دزدی، خیانت و عدم صداقت برخی مسئولین است. امروز باید اینها را حل کنیم. دختر ما اگر هم بی حجاب باشد، از دروغ و دزدی بدش می آید، از خیانت متنفر است، از تبعیض و رانت بیزار است. به جای کوبیدن بر طبل تفرقه و راه انداختن دوقطبی‌های پوچ، رانتخواران 32 ساله را از اطرافتان دور کنید.

این ره که می روید به ناکجاآباد است...

پ ن: یاد گرفتم آدمها را فارغ از دسته و جناحشان و بر اساس صداقت و سلامتشان دوست بدارم. و امروز چقدر برای سرنوشت این مرد و دندانهایی که برایش تیز شده دل‌نگران و ملتهبم. کاش به دستش برسد و کاش اثری کند.

حمیدرضا منصوبی