به گزارش
پایگاه خبری 598، به نقل از وطن امروز-امیرعباس نوری: درباره رفتار آقای فاضلی در برنامه تبلیغاتی گفتوگوی فرهنگی آقای پزشکیان، مطالب زیادی گفته و نوشته شد. این ماجرا، مهمترین اتفاق تبلیغات انتخابات اخیر تاکنون بوده است. نگارنده به یاد ندارد در دهههای اخیر، نه در یک برنامه سیاسی، بلکه در هر نوع برنامه زنده تلویزیونی، شاهد این حجم از خشونت، بینزاکتی و فروپاشی روانی یک فرد باشیم. به هر حال آنچه نباید رخ میداد، اتفاق افتاد و ما شاهد یک حادثه بسیار تلخ در یک برنامه زنده تلویزیونی بودیم.
اصلاحطلبان از بیم هزینههای رفتار حیرتآور آقای فاضلی، رویهای تاسفآورتر از بینزاکتی فاضلی در پیش گرفتند و همه، از وزرای روحانی تا فعالان مجازی، به حمایت از فاضلی و تایید اقدام وی پرداختند! شاید آنچه فاجعه آقای فاضلی را به یک فضاحت تمامعیار تبدیل کرد، همین حمایت همهجانبه اصلاحطلبان از اقدام او بود.
در ادامه به چند نکته از این ماجرا اشاره میکنیم.
1- «وطن امروز» از همان روزهای نخستین پخش برنامههای تبلیغاتی کاندیداها در تلویزیون، نسبت به چیدمان و رفتارهای حاشیهساز برخی مجری - کارشناسهای این برنامهها، خاصه شیطنتهای آقای انتظامی که مشخص است یک رویکرد سیاسی - انتخاباتی در تخریب کاندیداهای جبهه انقلاب و به سود آقای پزشکیان را دنبال میکند، تذکر داد. در ماجرای فاجعهبار آقای فاضلی، این آقای انتظامی بود که با آگاهی از وضعیت تدریس آقای فاضلی در دانشگاه، ماجرای اخراج اساتید را پیش کشید تا در ادامه، آقای اسفندیاری، مساله شخص آقای فاضلی را مطرح کند. اینکه لحن و ادبیات آقای اسفندیاری در طرح موضوع آقای فاضلی، با رعایت ملاحظات انتخاباتی کاندیداها و اصول برنامه بوده یا نه، بحث دیگری است اما آقای اسفندیاری درباره آقای فاضلی مطالبی را مطرح کرد و سوالی را پرسید که در سالهای گذشته بارها درباره ماجرای پایان تدریس ایشان در دانشگاه مطرح شده بود. با این حال وقتی نوبت به آقای فاضلی رسید، ایشان در همان جملات ابتدایی با تندی، عصبیت و پرخاش، آقای اسفندیاری را متهم به دروغگویی کرد. این اتهام نسنجیده و توهینآمیز، شروع بحران و سپس بگومگوی فاضلی و اسفندیاری شد، بنابراین کاملا واضح است آنکه برنامه را به چالش کشاند، شخص آقای فاضلی بود. چه در انتخاباتهای گذشته ریاستجمهوری و چه در برنامههای دیگر کاندیداها در همین انتخابات نیز شاهد نمونههای مشابهی از سوالات چالشی مجری -کارشناسها بودهایم ولی این برای نخستینبار بود که کارشناس همراه کاندیدا، با تندی و عصبیت، مجری - کارشناس را صراحتا دروغگو نامید!
در ادامه کارگردان برنامه میکروفن هر ۲ نفر، یعنی آقایان فاضلی و اسفندیاری را قطع کرد که این موضوع طبق پروتکلهای از پیش تعیینشده برنامه بود اما آقای فاضلی با عصبانیت و خشونت کلامی و رفتاری، فاجعهای آفرید که اوج آن پرتاب HF به سمت آقای پزشکیان بود. مشخص بود که آقای فاضلی به سرعت و صرفا به خاطر یک سوال کنترل خود را از دست داده و دچار فروپاشی روانی شده است. چگونه اصلاحطلبان میتوانند از این بینزاکتی و بیحرمتی آقای فاضلی دفاع کنند در حالی که مردم همه ماجرا را دیدهاند؟ قطعا رفتار بیادبانه آقای فاضلی جای هیچگونه دفاعی ندارد و هر نوع داستانسرایی در دفاع از وی، حرکت در مسیر دروغگویی و شارلاتانیسم سیاسی است.
2- رفتار اصلاحطلبان از فاجعه فاضلی به بهانههای واهی، نشان داد ما با یک جریان دروغگو، شارلاتان و از همه مهمتر بیاخلاق مواجهیم که به جای توجه به اخلاق و تمکین و حراست از هنجارهای اخلاقی، صرفا به خاطر منافع جریانی و انتخاباتی، از بیادبی، بینزاکتی، پرخاش و خشونت کلامی و رفتاری فرد همسو حمایت کامل کرده و از همه بدتر، این ماجرا را دستاویزی برای تحریک هواداران خود کرده است! مواضع حمایتی اصلاحطلبان و وزرای روحانی از بیتربیتی و ذبح اخلاق در آنتن زنده تلویزیون از یک سو مضحک بود و آنان را در شمایل عدهای بازنده جرزن نشان داد و از سوی دیگر این واقعیت را در مقابل چشمان مردم قرار داد که این جریان سیاسی، برای رسیدن به اهداف خود هر نوع بیادبی و بینزاکتی را نهتنها جایز میداند، بلکه هواداران خود را نیز به تایید این اتفاق فرامیخواند. به هرحال، فاجعهای که آقای فاضلی مرتکب شد با حمایت تمامقد اصلاحطلبان، تبدیل به یک فضاحت به تمام معنا شد. مردم اکنون از خود میپرسند در همه این جریان حتی یک نفر پیدا نشد و نمیشود که فارغ از منافع سیاسی و از سر پایبندی به بدیهیات اخلاقی، رفتار قبیح آقای فاضلی را سرزنش کند؟ مردم به خاطر دارند در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدای اصلاحطلب چگونه به شهید رئیسی جسارت کرد و در اوج بیاخلاقی، شهید رئیسی را متهم به بیسوادی کرد. مردم فراموش نکردهاند که شهید بزرگوار رئیسی در پاسخ به این بینزاکتی صرفا کاندیدای مزبور را به رعایت تقوای الهی توصیه کرد و پس از آن نیز اعلام کرد فرد مزبور را بخشیده است. حتما و قطعا مردم آن رفتار شهید رئیسی را در مقابل این رفتار اصلاحطلبان قرار داده و از مقایسه آن، به تفاوت ۲ الگوی فکری و اخلاقی پی میبرند لذا در ماجرای بیادبی آقای فاضلی روی آنتن زنده تلویزیون، اصلاحطلبان ماهیت وجودی خود را نشان دادند و تقابل آنها با بدیهیات اخلاقی، هزینهای بزرگ روی دست آنها خواهد گذاشت.
3- اما مهمترین نکته درباره رفتار آقای فاضلی، تصورات، ذهنیتها و انگارههایی است که برای مردم ایجاد شده است. آقای پزشکیان قطعا قربانی بزرگ این ماجرا است. بیاعتناییهای مکرر آقای فاضلی به توصیهها، درخواستها و حتی التماسهای آقای پزشکیان برای کنترل رفتار و «آرام بودن»، نشان داد این جماعت حتی حاضر نیستند در پیشگاه مردم و در ظاهر هم که شده، احترام کاندیدای خود را نگه دارند. بیاعتنایی آقای فاضلی به آقای پزشکیان واضح بود. او صرفا به خاطر یک مساله شخصی، اعتبار و موقعیت کاندیدای جبهه اصلاحات را، آن هم در بحبوحه رقابتهای انتخاباتی نادیده گرفت. این رفتار باعث شد در افکار عمومی این ذهنیت به وجود بیاید که آقای پزشکیان نزد عناصر جبهه اصلاحات هم فاقد اعتبار لازم است. به گونهای که آنان وقتی پای منافع شخصیشان پیش بیاید، حتی در ظاهر هم که شده احترام و اعتباری برای آقای پزشکیان قائل نخواهند بود، بویژه پرتاب HF به سمت آقای پزشکیان اوج توهین و بیاحترامی به او بود. از همین رو، اقدام آقای فاضلی، یک ضریه حیثیتی به آقای پزشکیان بود.
از سوی دیگر، حمایت اصلاحطلبان از رفتار آقای فاضلی، حاکی از یک نوع بیتوجهی به حرمت و حیثیت آقای پزشکیان بود. گویی آنان وقتی در بزنگاهها قرار میگیرند، پزشکیان برایشان بلاوجه است و گویی به تنظیمات کارخانه بازمیگردند و جانب خشونت کلامی و رفتاری و شارلاتانیسم و آنارشیسم را میگیرند! در میان همه واکنشهای اصلاحطلبان، حتی یک مورد هم پیدا نمیشود که با انتقاد از آقای فاضلی، او را مذمت کند که رفتار بیادبانه شما، ضمن زیر پا گذاشتن موازین اخلاقی، توهین به کاندیدای اصلاحات و تحمیل هزینه به کمپین جبهه اصلاحات بود! بنابراین مردم در ماجرای عنان از کف دادن آقای فاضلی روی آنتن زنده تلویزیون، شاهد بودند و شهادت میدهند آنچه برای آقای فاضلی و اصلاحطلبان مثقالی اهمیت نداشت، کاندیدای ریاستجمهوری آنان بود!
از سوی دیگر مردم اکنون به این موضوع بسیار فکر میکنند که در صورت پیروزی آقای پزشکیان در انتخابات، در ۴ سال آینده شاهد چه چیزی خواهند بود. آنچه مردم شامگاه چهارشنبه از شبکه سوم سیما مشاهده کردند، فقدان اعتبار یک کاندیدا و رفتارهای مشمئزکننده نیروها و هواداران وی بود. مردم یک هرج و مرج به تمام معنا در یک جناح و ستاد یک کاندیدا را دیدند. آنها حالا با خود میاندیشند که در صورت امتداد این قبیل رفتارها در دولت آقای پزشکیان، قرار است چه بر سر مدیریت کشور بیاید! مردم به وضوح دیدند یک کاندیدا از مدیریت ابتدایی نیروهای خود عاجز است و عوامل این کاندیدا نیز حاضر نیستند حتی در مقابل چشمان مردم و ولو در ظاهر، اندکی برای این کاندیدا احترام و اعتبار قائل شوند.
حالا تصور کنید اینها دولت را در اختیار بگیرند! قاعدتا دولتداری و مدیریت کلان کشور و مدیریت اجرایی کشور، دشواریها، اصطکاکها و تنگناهای بسیاری دارد. رئیسجمهور در وهله نخست باید بتواند کابینه و مجموعه دولت را مدیریت و راهبری کند و در مرحله دوم باید بین وزرا و مدیران خود هماهنگی و انسجام ایجاد کند. بویژه در هنگامه اختلافنظر، این رئیسجمهور است که از جایگاه فصلالخطاب خود باید اختلافات را حل کرده و از دل این اختلافات تصمیمات نهایی را به سود مردم اتخاذ کند. این موارد، ملزومات ابتدایی مدیریت دولت است. آنچه مردم شامگاه چهارشنبه مشاهده کردند، به هیچ عنوان نشانهای از وجود این شرایط در آقای پزشکیان و همراهان وی نداشت. از همه بدتر، رفتار حامیان، اعضای ستاد، کمپینرها و تصمیمگیران و مشاوران آقای پزشکیان در جبهه اصلاحات بود. آنان جملگی از خشونت کلامی و رفتاری و افتضاح آقای فاضلی دفاع کردند. حتی برخی از حامیان، به آقای پزشکیان تاختند که چرا در حمایت از آقای فاضلی، استودیو را ترک نکرده است؟ برخی نیز زبان به توهین علیه آقای پزشکیان گشودند و او را به خاطر عدم همراهی با بینزاکتی آقای فاضلی، مورد شماتت قرار دادند! مردم رفتار جمعی اصلاحطلبان را در این ماجرا دیدند و با خود فکر میکنند در صورت پیروزی آقای پزشکیان در انتخابات، قرار است همین قماش به عنوان وزیر و روسای سازمانها منصوب شوند! مردم دارند به دولتی فکر میکنند که یک رئیسجمهور ضعیف در راس آن قرار دارد و کابینهای خشن، منفعتطلب، بحرانساز و حاشیهپرداز او را احاطه کرده که در بزنگاهها، حاضر نیستند از منافع شخصی خود عبور کنند. آنها قرار است چه بر سر کشور بیاورند؟
از سوی دیگر، آقای پزشکیان مرتبا در مواضع خود تاکید کرده است که در موضوعات مختلف سررشته و تخصص ندارد و موضوعات را به کارشناسان خود ارجاع میدهد و از نظرات آنان استفاده میکند. مردم شامگاه چهارشنبه یک نمونه از کارشناسان آقای پزشکیان را دیدند و دیدند سایر کارشناسان آقای پزشکیان نیز برای آقای فاضلی هورا کشیدند.
حالا مردم با خود میاندیشند «اینها میتوانند کشور اداره کنند؟ اینها قرار است کشور را اداره کنند؟»