سرویس نقد رسانه پایگاه 598 - حضور دکتر محمد صادق کوشکی در برنامه هفت به عنوان نماینده جبهه فکری انقلاب اسلامی در سه هفته گذشته، بازتاب های فراوانی را در پی داشت. انتقادات یک طرفه جیرانی در غیاب کوشکی، نامه حدود سی رسانه خبری برای حضورنمایندگانشان در هفت و بی اعتنایی ضرغامی به آن، درخواست سعید سهیلی برای گفتگو با کوشکی، نامه پگاه آهنگرانی و توهینش به رسانه های حزب الله و نهایتاً فرار به جلوی مدیران صدا و سیما در تصمیم به تعطیلی هفت به جای دعوت از نمایندگان حزب الله، از جمله این بازتاب ها بوده است. هدف از اقدام اخیر را می توان تخریب جریان فکری انقلاب و انداختن این تعطیلی به گردن آن و منحرف کردن نسبت استبداد از خود به دیگری ارزیابی کرد. البته خبرهای جدیدی مبنی بر تکذیب تعطیلی هفت نیز منتشر شده است. در این باره گفتگوی مختصری با دکتر کوشکی داشتیم که تقدیم می گردد.
نظر جنابعالی در مورد سیاست های اخیر برنامه هفت چیست؟
من در مورد برنامه هفت، ترجیح می دهم صحبت نکنم. چون برنامه هفت، تنها یک برنامه ی تلویزیونی است که حد و اندازه آن همین است و اگر قرار باشد نقدی هم صورت بگیرد، باید متوجه سیاستهای کلی شبکه و معاونت سیما باشد، نه یک برنامه خاص. این یک مقدار مصداقی و جزئی کردن است و من ترجیح می دهم در این زمینه صحبت نکنم. اگر دوستانی به برنامه هفت اعتراض دارند، این اعتراض متوجه آقای جیرانی یا برنامه هفت نباید باشد. اعتراض باید متوجه شبکه و بالاتر از شبکه، متوجه معاونت سیما باشد. دوستانی علاقه مند هستند این برنامه را نقد کنند، آزاد هستند ولی بنده در شان خودم نمی بینم که بخواهم یک برنامه یا مجری یا تهیه کننده برنامه را نقد کنم.
ببینید، من فرض می کنم برنامه هفت یک
برنامه ای است که اصلاً در آن صد تا حرف منفی گفته شده؛ خب این یک برنامه است. تمرکز
برای نقد یک برنامه یا عملکرد یک مجری که مثلاً جیرانی باشد، کوچک کردن حد مسئله
است. اگر یک برنامه ای مشکل دارد، بایستی مشکلش را در حد شبکه یا معاونت سیما
بررسی کرد که حتی بعضی اوقات امکان دارد مشکل برگردد به مسئول صداوسیما.
ممکن است کسی شغلش منتقد برنامه های تلویزیونی باشد؛ اشکال ندارد، ممکن است بیاد یک مورد خاص را نقد کند. یا ممکن است بنده یا دوستان دیگری که در حوزه فرهنگ فعالند، به دلیلی به نقد یک برنامه بپردازند یا علیه یک برنامه موضع بگیرند، به خاطر موقعیت خیلی خاص آن. اما اینکه ما یک برنامه را نقد کنیم، بنده در شان خودم نمی بینم. اما ممکن است به بنده گفته شود روند برنامه های هنری یا فرهنگی سازمان را نقد کنید، بله موافقم.
خب الآن برنامه هفت یک وجهه خاصی پیدا کرده و یک حالت جهت دهی به وضعیت گفتمان سینمایی کشور پیدا کرده.
برنامه هفت، تنها آیینه سینمای ایران است با همه
نواقص و ضعف هایش. برنامه هفت که نمی تواند در سینمای ایران موج ایجاد کند. هفت با
نود خیلی فرق می کند؛ چون نود بسیار مؤثر است و خودش تبدیل شده به یک رکن در
صداوسیما. اما هفت فقط آیینه سینما است، یک ویترین کوچکی است از سینمای ایران که
در سیما ایجاد شده. اگر ما ایرادی به این ویترین کوچک داریم، باید این ایراد را متوجه
کل این مجموعه کنیم. یعنی این «سینمای ایران» است که مسئله دارد و برگزیده تصاویر
و ویترینش به نام هفت موجب نگرانی بعضی از دوستان شده.
بهتر است به جای اینکه برنامه هفت را نقد
کنیم و زیر سؤال بریم، سینمایی را نقد کنیم که ویترینش شده برنامه هفت.
آنشب آقای سهیلی...
من با آقای سهیلی هیچ حرفی ندارم. از ابتدای این جریان تا حالا در مورد کارگردانهای گشت ارشاد و زندگی خصوصی صحبتی نکردم و در موردشان صحبتی هم ندارم و در هیچ برنامه ای هم مناظره و گفتگو نکردم و قرار هم نیست که این اتفاق بیفتد.
پس تمایلی به گفتگو با ایشان ندارید.
ببینید بنده اصلاً در مورد آقای سهیلی یا در مورد سازنده فیلم زندگی خصوصی اعتراضی ندارم؛ نه سوالی دارم، نه اعتراضی دارم، و نه کاری به کارشان دارم. بنده با وزارت ارشادی کار دارم و صحبت می کنم که به سهیلی فرح بخش و... همه فیلمها مجوز ساخت و اکران می دهد. من اعتراضم به موسسین سینمایی بوده وهست. و خیلی از کسانی که اعتراض می کردند، به وزارت ارشاد اعتراض کردند. هیچ کسی به سعید سهیلی، به فرح بخش و اشخاص اعتراض نداشته. یعنی هیچ گاه من به فیلم گشت ارشاد اعتراض نداشتم، نه به سازنده اش، نه به تهیه کننده اش و همینطور فیلم خصوصی.
ایشان گفته بودند تمایل دارند با شما به گفتگو بشینند.
مخاطب من اصلاً ایشان نبوده؛ من معترض روند فعالیتهای وزارت ارشاد بودم. به آقای سهیلی اعتراضی نداشتم. نه در مورد خود این دوستان صحبت کردم، نه در مورد عملکردشان و اصلا مخاطب بنده این آقایون نبودند. مخاطب من وزارت ارشاد، معاونت سینمایی، شخص وزیر، معاون سینمایی، رئیس سازمان سینمایی و مدیر کل نظارت بوده از ابتدا تا الان. حتی یک کلمه در مورد آقای سهیلی، فرح بخش و شخص دیگری صحبت نکردم.
از فرمایشات شما چنین برداشت می شود که به نظرتان برای اصلاح سینمای ایران باید ممیزی ها را یک مقداری بیشتر کرد.
نه چنین نیست، بنده می گویم باید تفکر انقلاب
اسلامی در معاونت سینمایی حاکم شود. چون تفکر انقلاب اسلامی در معاونت سینمایی
اصلا حاکم نیست. یعنی انقلاب اسلامی در معاونت سینمایی غریبه است کامل. آقایان
معاونت سینمایی پدیده انقلاب اسلامی را اصلاً نمی شناسند، درک نکردند، ارتباط فکری
با آن ندارند. ادعایش را دارند، پز آن را هم زید می دهند و نانش را هم می خورند.
اما انقلاب اسلامی در معاونت سینمایی اصلاً غریب است، اسلام در معاونت سینمایی غریب
است، فقه شیعه در معاونت سینمایی غریب است.
سینمای ما در یک کلام، با معاونت سینمایی زمان آقای مهاجرانی هیچ تفاوتی نمی کند. به همین خاطر از ابتدا مخاطب بنده نوعی و دوستان دیگر، معترضین، امام جمعه تهران، امام جمعه مشهد، همگی مخاطبشان وزارت ارشاد بوده و هیچ کدام مخاطبشان را فلان تهیه کننده و کارگردان قرار ندادند.