به گزارش سرویس سواد رسانه پایگاه خبری 598، حقیقتگویی در رسانه از اهمیت حیاتی برخوردار است چرا که پایه و اساس اعتماد بین مخاطب و رسانه را تشکیل میدهد.
علاوه بر این، حقیقتگویی برای حفظ صداقت رسانه ضروری است. خبرنگاران موظفند با صداقت و بیطرفی عمل کنند و از انتشار اطلاعات نادرست یا گمراهکننده خودداری کنند.
متاسفانه شاهدیم برخی افراد که خود را در کسوت خبرنگاران معرفی میکنند، در رسانه های خود، چه عامداً و چه سهواً، از انواع مغالطات برای فریب مخاطبان استفاده میکنند. نمونهای از این گزارشها را در ادامه میبینیم:
در مطلب منتشر شده در روزنامه اعتماد توسط یادداشتنویس رسانههای اصلاح طلب [عباس عبدی]، خبری کذب به صداوسیما نسبت داده شده و با استناد به این خبر جعلی، نتیجهگیریهای نادرست و مغرضانهای ارائه شده است. این اقدام نویسنده، تلاشی آشکار برای تخریب و زیر سوال بردن اعتبار رسانه ملی است.
عبدی در این یادداشت نوشته است: اولین گزارش تصویری از لاشه بالگرد و محل سقوط و جنازهها از یک تلویزیون خارجی پخش شود!!! این در حالی است که وقتی گزارشگر ترکیه به محل سقوط میرسد گزارش صداوسیما پخش و حتی پیکرها هم جمع آوری شده بودند!
در دنیای امروز که مملو از اطلاعات نادرست و اخبار جعلی است، حقیقتگویی در خبرنگاری از همیشه مهمتر است.
در اینجا چند نمونه از تکنیکهای رایج استفاده از مغالطه دروغ خبرنویسی آورده شده است:
1. انتخاب گزینشی:
این تکنیک شامل برجسته کردن اطلاعاتی است که از دیدگاه نویسنده مطلوب است و نادیده گرفتن اطلاعاتی که با روایت آنها مغایرت دارد. به عنوان مثال، یک خبرنگار ممکن است گزارشی در مورد یک مطالعه علمی منتشر کند که خطرات یک محصول خاص را نشان میدهد، اما از ذکر این موضوع که مطالعه توسط شرکتی که رقیب آن محصول را تولید میکند، تأمین مالی شده است، خودداری کند.
2. القائات نادرست:
این تکنیک شامل استفاده از زبان یا تصاویری است که القائاتی را در مورد یک موضوع ایجاد میکند که توسط شواهد پشتیبانی نمیشود. به عنوان مثال، یک خبرنگار ممکن است از عنوانی مانند "دانشمندان هشدار میدهند که غذای فرآوریشده باعث سرطان میشود" استفاده کند، در حالی که این مطالعه در واقع فقط نشان داده است که ارتباطی بین این دو وجود دارد.
3. تعمیم نادرست:
این تکنیک شامل نتیجهگیری درباره یک کل گروه از مردم بر اساس نمونهای کوچک یا غیرقابل نماینده است. به عنوان مثال، یک خبرنگار ممکن است گزارشی در مورد یک جرم خشونتآمیز توسط یک مهاجر منتشر کند و سپس نتیجهگیری کند که همه مهاجران خطرناک هستند.
4. حمله به شخص:
این تکنیک شامل تمرکز بر شخصیت یا انگیزههای یک فرد به جای استدلالهای او است. به عنوان مثال، یک خبرنگار ممکن است از یک مقام دولتی که با سیاستهای مورد نظر آنها مخالف است، به عنوان "بیکفایت" یا "فاسد" یاد کند.
5. استدلال دایرهای:
این تکنیک شامل استفاده از فرضی که میخواهید ثابت کنید به عنوان مدرک برای اثبات آن است. به عنوان مثال، یک خبرنگار ممکن است استدلال کند که خدا وجود دارد زیرا در کتاب مقدس آمده است، و سپس کتاب مقدس را به عنوان مدرکی برای اثبات وجود خدا ذکر کند.
6. توسل به عواطف:
این تکنیک شامل استفاده از احساسات برای جلب توجه مخاطبان به جای ارائه استدلالهای منطقی است. به عنوان مثال، یک خبرنگار ممکن است تصاویری از کودکان گرسنه را نشان دهد تا از مردم بخواهد برای یک خیریه کمک مالی کنند، اما هیچ اطلاعاتی در مورد اینکه چگونه این پول خرج خواهد شد ارائه ندهد.
مهم است که از این تکنیکهای مغالطه آمیز آگاه باشید تا بتوانید اخبار را بهطور انتقادی ارزیابی کنید. به دنبال منابع خبری معتبر باشید که گزارشدهی متعادل و مبتنی بر شواهد ارائه میکنند. همچنین، قبل از به اشتراک گذاشتن اطلاعات در رسانههای اجتماعی، حتماً صحت آن را بررسی کنید.
7. استفاده از نقل قولهای گزینشی:
این شامل انتخاب نقل قولهایی از یک متخصص است که از ادعای مورد نظر حمایت میکنند و نادیده گرفتن نقل قولهایی است که با آن مخالف هستند.
8. تغییر دادن زمینه:
این شامل ارائه اطلاعاتی در مورد یک متخصص یا نهاد به گونهای است که از اعتبار آنها برای حمایت از ادعای مورد نظر استفاده شود، حتی اگر آن اطلاعات ارتباطی با ادعا نداشته باشد.
9. ایجاد تناقض:
این شامل متهم کردن مخالفان به دروغ گفتن یا فریب دادن مردم است، حتی اگر هیچ مدرکی برای حمایت از این ادعاها وجود نداشته باشد.
10. استفاده از زبان احساسی:
این شامل استفاده از کلمات و عباراتی است که به منظور برانگیختن احساسات مردم و وادار کردن آنها به پذیرش یک دیدگاه خاص بدون تفکر انتقادی است.