بهترین تسلیحات ایران در حمله استفاده نشد

به گزارش پایگاه خبری 598، مجله لوپوینت نوشت: «سیل آتش و فناوری» که ایران در واکنش به حمله اسراییل به کنسولگری خود در دمشق راه انداخت، سیستم‌های دفاعی اسراییل را برای چند ساعت با تمام ظرفیت به خود مشغول داشت. 
با این مقدمه، این مجله مصاحبه‌ای را با بنوا بهان، کارشناس نظامی فرانسوی انجام داد. وی در این مصاحبه اظهار داشت: اشتباه است که اتکای اسراییل صرفا بر قدرت دفاعی خود باشد. وی تأکید کرد که هدف حمله ایران ایجاد خسارت‌های انسانی و مادی نبوده است. بلکه ایران به دنبال سنجش کیفیت و قدرت دفاعی دشمن از یک‌سو و آزمایش سلاح‌های خود بود به‌ویژه که مقابله راهبردی و نظامی تازه‌ای را آغاز کرده است.
این کارشناس نظامی فرانسوی خاطرنشان می‌سازد: به نظر نمی‌رسد ایران از جدیدترین سلاح‌های خود در این حمله استفاده کرده باشد؛ زیرا این حمله با ارسال تعدادی پهپاد به سمت اسراییل آغاز شد. تهران چندین مدل پهپاد در اختیار دارد که بسیاری از آنها می‌توانند به عنوان مهمات دوربرد مورد استفاده قرار گیرند به ویژه پهپاد شاهد-136 که حجم کوچکی دارد و برد آن به 2500 کیلومتر می‌رسد، سرعت این پهپاد حداکثر 185 کیلومتر در ساعت و حاوی 50 کیلوگرم مواد منفجره است. به گفته این کارشناس نظامی، سرنگونی این پهپاد نسبتا آسان است و تهران از نوع پیشرفته‌تر شاهد-238 برخوردار است که دارای موتور کوچک‌تر و در نتیجه سرعت بیشتری است.
اگرچه انتظار نمی‌رود که این پهپادها بتوانند از سامانه‌های دفاعی اسراییل عبور کنند، اما نقشی که اینگونه پهپادها ایفا می‌کنند این است که بخشی از سامانه‌های دفاعی طرف مقابل را به خود مشغول داشته و موجب می‌شوند مهمات این سامانه‌ها برای ساقط کردن پهپادها مصرف شوند این در حالی است که مهمات سامانه‌های دفاعی اسراییل به مراتب گران‌تر از خود پهپادهاست به‌طوری که ارزان‌ترین موشک‌های در دسترس اسراییل 3 تا 4 برابر گران‌تر از شاهد-136 برآورد می‌شود.
این پهپادها با سرگرم کردن بخشی از سامانه‌های پدافند هوایی اسراییل این امکان را فراهم می‌کند تا سلاح‌های مورد استفاده مانند موشک‌های کروز احتمال موفقیت بیشتری داشته باشند.
همچنین به گفته این کارشناس منطقی است که تهران بخواهد واکنش اسراییل به انواع مختلف جنگ افزارهای ایرانی را ارزیابی کند تا بتواند توانمندی‌های خود را برای هماهنگ کردن مهمات مختلف در یک حمله همزمان ارتقا بخشد. 
به گفته این کارشناس، اسراییل از نظر فنی و تاکتیکی توانایی هدف قرار دادن این تعداد پهپاد را دارد، زیرا دارای 280 فروند هواپیمای جنگی است و به خوبی با تجهیزات پیشرفته شناسایی پشتیبانی می‌شود همچنین دارای یک سامانه پدافند هوایی - زمینی است که از نظر عملکرد فنی یکی از بهترین‌های جهان محسوب می‌شود.
با این حال، این کارشناس نظامی خاطرنشان کرد که مشارکت امریکا برای اسراییل از نظر تقویت قابلیت سوخت‌گیری در طول پرواز و باز کردن حریم هوایی عراق و اردن از طرق دیپلماتیک و توانمندی‌های هشدار سریع امریکا، فرانسه و بریتانیا نیز برای اسراییل مهم به نظر می‌رسد.
در نتیجه اسراییل با وجود ظرفیت‌های فنی و تاکتیکی خود، از منظر دیپلماتیک و سطح ذخیره مهمات به حمایت غرب نیاز دارد، به ویژه آنکه موشک‌های رهگیر، بنا به ماموریت خود و در مقایسه با انبار بزرگ سلاح‌های ارزان قیمت ایران، سلاح‌هایی بسیار پیشرفته و در نتیجه بسیار گرانقیمت و به تعداد محدود در دسترس هستند. 
بنا به گفته این کارشناس نظامی فرانسوی این بخشی از تهدید ضمنی ایران است. این تهدید یک جنگ فرسایشی است که معتقد است اسراییل و متحدانش در درازمدت قادر به تحمل آن نیستند.
وی افزود: گنبد آهنین تنها گنبدی نیست که اسراییل در اختیار دارد، زیرا اسراییل دارای یک سامانه دفاع خورشیدی چندلایه است که چندین سامانه مختلف و یکپارچه را در خود دارد مانند سامانه ضد موشکی دوربرد آرو، سامانه پاتریوت امریکایی و همچنین جانشین شناخته شده آن به نام «فلاخن داود». اسراییل همچنین دارای سامانه‌های دفاع نقطه‌ای است از جمله سامانه «پرتو آهنین» که سامانه انرژی هدایت ‌شونده‌ای است که هنوز مراحل آزمایشی خود را طی می‌کند. بنوا بهان در پایان با بیان اینکه ایران در قلب این بازی قرار دارد خاطرنشان ساخت: ایران از رهگذر این حمله به دنبال دستیابی به سه هدف است که برای تحقق آن از پهپاد، موشک بالستیک و موشک کروز استفاده کرده است.
هدف اول نشان دادن قدرت خود و به چالش کشیدن اسراییل از طریق حمله مستقیم به جای استفاده از نیروهای حامی خود در منطقه که این مساله نشان می‌دهد تهران از پاسخ احتمالی اسراییل هراسی ندارد و تل‌آویو را از تکرار چنین حملاتی باز می‌دارد.
هدف دوم، ایستادن در یک پله پایین‌تر از آستانه جنگ علنی و گسترده و تثبیت وضعیت به جای تشدید آن، به همین دلیل ایرانی‌ها پیشاپیش حمله خود را اعلام کردند با اینکه به‌طور کامل می‌دانستند که خبر حمله آنان به ایالات متحده و اسراییل هم خواهد رسید. 
 هدف ایران از پرهیز داوطلبانه از انجام حمله غافلگیرانه به‌ طور مشخص اطمینان از اتخاذ وضعیت دفاعی در اسراییل بود به‌ طوری که اگر حمله ایران غافلگیرانه بود اگرچه می‌توانست گسترده باشد و به هدف اول برسد، اما اثرات میدانی و واقعی آن محدود بود و هدف دوم را برآورده نمی‌کرد. با این حال ایران می‌خواهد به هدف سومی نیز دست یابد.
این هدف عبارت است از قرار دادن اسراییل بر سر دوراهی راهبردی پس از حمله، به این شکل که اسراییل یا به دنبال آرام کردن اوضاع و عدم تشدید بحران است یا ضعیف عمل می‌کند و یا اینکه به دنبال تشدید بحران است و به ‌شدت حمله ایران را تلافی می‌کند و یا اینکه نامتناسب پاسخ می‌دهد که در این صورت اسراییل با خطر انزوای دیپلماتیک و شاید نظامی مواجه می‌شود.
این کارشناس نظامی فرانسوی در پایان به این نتیجه می‌رسد که تاثیرگذاری نظامی هدف اصلی حمله ایران نبوده است، به‌ویژه اینکه ایران از قدرتمندترین سلاح‌های خود در این حمله بهره نبرده است و این حاکی از آن است که رویارویی ژئوپلیتیکی ایران و اسراییل ممکن است در درازمدت اتفاق افتد.
طبق نظر این کارشناس نظامی امروز تهران به قلب بازی در خاورمیانه تبدیل شده و از نظر توانایی برای انجام عملیات راهبردی با اسراییل برابر است؛ گرچه به قول او تفاوت زیادی در جنگ‌افزارهای دو طرف درگیر وجود دارد.
 
* عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی

روزنامه اعتماد