به گزارش پایگاه خبری 598 - رضا احمدزاده/ روزنامه صهیونیستی تایمز اسرائیل به قلم «باز گانور، رئیس دانشگاه ریچمن» نوشت: آمریکاییها پوکر (بازی تاکتیکی آمریکایی مبتنی بر فریبکاری و فریب) بازی میکنند و ایرانیها شطرنج (بازی استراتژیک بر اساس برنامهریزی بلندمدت و محاسبه قدمهای پیشرو)!
۱- امروز که بالای ۱۳۷ روز از جنگ غزه گذشته، ارتش صهیونیستها به غریقی میمانند که برای نجات خود حاضرند همه را با خود به پایین بکشند. آنان بخوبی فهمیده اند که همچون ارتش آمریکا در جنگ عراق و افغانستان و سوریه در تله استراتژیهای انقلاب اسلامی بدام افتاده و ایران با هزینه و سرمایه غربیها صهیونیستها را به سراشیبی اضمحلال و نابودی کشانده اند.
۲- استراتژی فریب و فریبکاری آمریکاییها نه تنها در سرزمینهای اشغالی که در دیگر نقاط جهان نیز در حال فروپاشی است. اسرائیل طی سالها، تحت رهبری نتانیاهو عملیات مختلفی را با هدف آسیبرسانی، بازدارندگی و جلوگیری از فعالیتهای هستهای ایران آغاز کرده خواه ترور هدفمند، نفوذ اطلاعاتی، حملات سایبری، خرابکاری، آتشسوزی یا سایر اقدامات باشد، اما نتایج همه آن کارها نشان داد که صهیونیستها و به تبع آنان غربیها بیش از آنکه با عقل و منطق مهرههای خود را در میدان نبرد حرکت دهند تابع نوعی احساس برخواسته از توهمات رسانهای و هالیوودی خود گیر کردند و بدون آنکه قدرت و توان حریف را بسنجند تنها تکیهگاهشان دادههای تکنولوژیکی و باوری است که نسبت به جهان دارند. سخن محمد جواد ظریف در این بخش مفید است که میگوید: این خصوصیت آمریکایی هاست که در مذاکره این شعار را دارند که مال من مال خودم، مال تو قابل مذاکره است. حال اگر این سخن را به میدان تعمیم دهیم خواهیم دید که آمریکاییها خصوصا و غربیها عموما بر این باور هستند. در نتیجه وضعیت امورشان در اقتصاد و سیاست و میلیتاریسم وحشی بر همین باور است که خود را شریک اموال مادی و معنوی ملتها میدانند و همین خصلت ممکن است سرآغار فروپاشی خود آمریکا و اقمار پیرامونی آن باشد، زیرا نه ملتها و به تبع آن دولتها دولتهای دهه ۵۰ بهبعد هستند.
۳- اما با در نظر گرفتن بند یاد شده باید نگاهی به محور مقاومت و استراتژی آنها نیز داشته باشیم. باید توجه داشت که این استاد دانشگاه در جایی چنین میگوید که: ایرانیها از روی غریزه برای انتقام عمل نمیکنند. حمله حماس فقط از نظر انتقام قابل درک نیست. محرک این جنگ، هدف استراتژیک یعنی سازماندهی یک انفجار منطقهای بود که یکبار برای همیشه تلاشهای آمریکا و اسرائیل را برای ایجاد ائتلافها و ائتلافهای ضدایرانی با عربستان و دیگر کشورهای عربی از بین میبرد.
این سخن اعتراف صریحی است به اینکه ایران اهداف بالاتری را دنبال کرده و اصولا رژیم صهیونیستی را در حد و اندازه خود نمیبینند تا تنها هدف خود را این رژیم بدانند. قطعا بکار بردن واژه انفجار منطقهای ناظر به هدف استراتژی ایران به حذف کامل غربیها از منطقه و جلوگیری از ائتلافهای منطقهای است که آمریکا برای حضور و دخالت نظامی در کشورها محور مقاومت به آن نیاز اساسی دارد؛ که در همین حضور فعال یمن در حمایت از غز ه و دفاع از خود مویدی بود بر این امر که با شکست هم روبرو شد.
۴- در هفته گذشته ظاهرا دو انفجار در خطوط گازی ایران رخ داده است. این دو انفجار قطعا به زغم توهمات آقایان هیچ بازخوردی در روند استراژی بلند مدت ایران نخواهد داشت و حتی میتواند اجرای برخی محورها توسط ایران را تسریع کند. صهیونیستها در وضعیت بغرنجی قرار دارند هم داخلی و هم خارجی لذا تلاش مذبوحانه و بدون خاصیت انفجار خطوط گازی ایران تنها در این راستا قابل تحلیل خواهد بود.
در مجموع بازی فریب و فریب کاری آمریکاییها در برابر استراتژی محور مقاومت محکوم به شکست است که انجام ترورهای هدفمند صهیونیستها نیز موید این نکته است که دیگر عملیاتهای نظامی فایدهای نداشته و ترور تنها راه باقی مانده است که ادامه این روش نیز در آینده دور از انتظار نیست.