پایگاه خبری 598 - م.غفاری: شهید حجت الله امیدوارزاده پیکر مطهرش در دستان مردم قدر شناس کرمانشاه تشیع شد .
۴۰ و اندی سال خدمت گذاری صادق در حق ملت و انقلاب با نشان شهادت که آخرین و بالاترین درجه برای مردان خداست با جسمی غرق خون به پایان خوش خود رسید و این خاک بازگشت.
در مراسم وداع وتشیع پیکر شهید بزرگ وافتخارآفرین کرمانشاه سردارحجت الله امیدوار زاده ناظر شبکه خبر سیما بودم و منتظر تا امام جمعه محترم شهرمان لب باز کند و جواب دشمن صهیونیستی را بدهد و تسلای دل خانواده محترم این شهید و مردم شهر باشد . از زحمات این شهید سخن بگوید و به مردم شهر کرمانشاه که چنین قهرمانی رادر خود پروراندند بارک الله بگوید و امید بیافریند . اما برخلاف این انتظار آنچه به وقوع پیوست رویه ی معمولی یک سخنرانی در یک جمع قرآنی و یا خطبه های نماز جمعه بود .
حداقل های جهاد تببین اقتضا می کند خط سیر بیانات رهبری را در این روزها و در خلال این بعثت بزرگ جهان در حماسه الاقصی دنبال کنیم .
مگر برای هر شهر و خطه ای ممکن می شود که چنین قهرمانی را تشییع کنند ؟
در کدام لحظات و مقاطع انسان نزدیکتر است به خدا و جهاد و مقاومت و حرکت به سمت قله های سخت ؟
آیا زمانی بهتر از هنگامی که همه ی امت شهید پرور و جوانان نورسیده ی آن چونان نگینی تابوت شهیدی با این اوصاف را با تمام وجود در بر خود گرفته اند می توان یافت ؟
چه مغتنم شهادتی بود شهادت سردار حاج حجت الله امیدوار زاده .
برای کرمانشاه قهرمان پرور و پهلوان پرور. برازنده نیود سهمی از حماسه های سردار دلها حاج قاسم سلیمانی را در خود نداشته باشد و به میدان نیاورده باشد و تو شهید امیدوارزاده ی عزیز همان پهلوان کرمانشاهی بودی که در رکاب ان سردار کرمانی می تاختی !
حیف بود که در میان هزاران شهید برجسته کرمانشاه شعاعی از حاج قاسم و سرداری از سپاه قدس در این خطه ی شهید پرور نباشد .
رو سفیدمان کردی حاج حجت اله عزیز .
سربلندمان کردی برادر جان حاج حجت الله امیدوارزاده ی عزیز ،وقتی فهمیدیم یکی از بازوان حاج قاسم و سپاه قدس از میان دلاور مردان کرمانشاهی بوده احساس پهلوان داری و میدان داری کردیم .
خدا نزد امام حسین علیه السلام سربلندت کرد و مزد جهاد ۴۰ ساله ات راگرفتی .
اما این دل گویه رابرای کسانی میگویم که در چنین ایامی حتی کمتربن صید را از اقیانوس شور و عشقی که تو با شهادتت در شهرمان به پا کردی به نفع جبهه ی حق و برای زوال جبهه باطل در این جنگ آخرالزمانی نکردند.
چرا هیچ وقت این نامهربانی از سر شهرمان کوتاه نمی شود . این آدم هایی که میانه بازی میکنند و به اندازه شهامت شهدای شهرم نیست به اندازه حرمت مادرانش به اندازه «فرنگیس ها» به اندازه « چارزبر» به اندازه «تیپ نبی اکرم (ص) »به اندازه« گروه ضربت» به اندازه حاج «سعید جعفری »ها نیست؟
چرا بزرگ نمی شود سیاستش به اندازه ی دیانتش ؟ دیانتی که خود رادر میدان های جهاد نشان داده است ؟ چرا سیاستش به اندازه ی شهدایش نمی شود ؟
والسلام