به گزارش پایگاه خبری 598، به نقل از فرهیختگان-سیدمهدی طالبی: صاحبان اصلی رژیمصهیونیستی نمایندگان خود را به منطقه اعزام کردهاند. آمریکا و اروپا تحتفشار سنگین و همهجانبه تبعات جنگ در غزه قرار دارند و بهدنبال راههایی برای خروج از این شرایط هستند. این فشارها مانند آب راه خود را گشوده و با عبور از موانع خود را به پشت دفاتر حزبی و خانه سیاستمداران غربی رساندهاند.
مخالفان جنگ و طرفداران فلسطین در آمریکا سایهبهسایه آنتونی بلینکن، وزیر خارجه این کشور را تعقیب میکنند. آنها که در جریان یکی از جلسات کنگره با دستانی قرمز او را در جنایات رژیم شریک دانسته بودند، پیش از سفر او به منطقه بیرون خانهاش روی خودرو حامل وی رنگقرمز پاشیدند.
در دولت نیز اوضاع بایدن بلینکن و رئیسش جو بایدن خوب نیست. طارق حبش، معاون فلسطینیتبار وزارت آموزش آمریکا که بهتازگی در اعتراض به حمایتهای دولتش از جنایات رژیم استعفا داده، اعلام کرده بسیاری در دولت نسبت به این روند خشمگینند.
تنها یک روز پیش از استعفای حبش، ۱۷ عضو ستاد بایدن درباره پشت کردن حامیان حزب دموکرات از او بهخاطر جنگ غزه هشدار دادند. آنها در یک نامه بدون انتشار هویت اصلی خود، خواستار آتشبس شدند و گفتند که ستاد بایدن «شاهد استعفای دستهجمعی داوطلبان بوده است.» جنگ غزه ضربهای سنگین به قدرت نرم نظامهای سیاسی غرب در داخل جغرافیایی این جبهه و همچنین در حوزههای نفوذ آن وارد کرده است. برای پوشش این زیانها، روز جمعه آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا و جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در قالب هیاتهای جداگانهای وارد منطقه شدند. همزمانی سفر این دو نظرات مختلفی را برانگیخته است. یک نظر جدایی آمریکا و اروپا را در قضیه جنگ غزه بیان میکند و نگاهی دیگر به هماهنگی میان این دو مجموعه در این سفر معتقد است. مواضع و کشورهای محل سفر نشانگر آن است که آمریکا و اروپا از یکسو نظرات متفاوتی درخصوص جنگ دارند که نیازمند پیگیریهای جداگانهای است و از سوی دیگر آنها در یک قالب درحال به نظم درآوردن فضای منطقه به نفع غرب و رژیم هستند.
بلینکن و معامله نتانیاهو با همهچیز
بلینکن شامگاه جمعه 15 دی وارد ترکیه شده و با رئیسجمهور و وزیرخارجه این کشور دیدار کرد. این سفر، چهارمین سفر وزیر خارجه آمریکا درطول سهماه جنگ در غزه است. علاوهبر ترکیه او به یونان، اردن، قطر، امارات متحده عربی، عربستانسعودی، رژیمصهیونیستی، کرانه باختری رود اردن و مصر نیز سفر میکند.
رسانهها گفتهاند بخشی از دستور کار این سفر ارسال پیام غیرمستقیم برای ابراز عدم تمایل آمریکا به گسترش جنگ به منطقه از سوی دولتهایی است که روابط خوبی با ایران دارند. منظور از این دولتها احتمالا ترکیه و قطر است هرچند مدتی قبل عربستانسعودی نیز بهعنوان میانجی برای ارسال پیام به ایران بهکار گرفته شد. عبدالقادر فایز، خبرنگار الجزیره پیش از سفر گفته بود آمریکا از طریق میانجیهای منطقهای به ایران پیامی ارسال کرده که «پیام چهارچوبی چندگانه دارد و همزمان شامل عقبنشینی، تشویق، بازدارندگی و هشدار است.» موضوعاتی مانند تاکید بر حفاظت از غیرنظامیان، آزادی اسرا، ارسال کمکهای بشردوستانه به غزه، احیای خدمات حیاتی و جلوگیری از جابهجایی اجباری فلسطینیها نیز در چهارچوب مذاکراتی بلینکن قرار دارند.
با وجود دستورکارهایی که برای سفر بلینکن اعلام شده، درخصوص سفر او نکاتی وجود دارد:
1- مشکل آمریکا با جنگ در منطقه امکان طولانی شدن آن و قابلیت گسترش بالای آن است. بهعنوان نمونه درصورت حمله مستقیم آمریکا به یمن، احتمال درگیری این کشور با مقاومت عراق، سوریه و کشیده شدن جنگ به منافع آمریکا در خلیجفارس وجود دارد. اگر آمریکا طی دهههای 1960 و 1970 در ویتنام در یک جبهه، شوروی طی دهههای 1970 و 1980 در افغانستان در یک جبهه، آمریکا طی دهههای 2000 و 2010 در منطقه در دو جبهه افغانستان و عراق یا روسیه طی دهه 2020 در اوکراین در یک جبهه جنگیدند، واشنگتن در شرایط کنونی باید بهطور همزمان در چندین کشور وارد جنگ شود، آن هم درحالیکه گرفتاریهایش در دو جبهه فعال اوکراین و فلسطیناشغالی رفع نشده و با حرکت دو جبهه غیرفعال پیشین بهسمت نیمهفعال شدن در تایوان و شبهجزیره کره مواجه است. آمریکا با توجه به روحیه تجاوزگرانهاش اقداماتی در منطقه انجام داده که وضعیت را به شرایط جنگی نزدیکتر کرده و پس از اقدام بهدنبال آن است که با مذاکره وضعیت را آرام سازد.
پس از حمله روز پنجشنبه در شرق بغداد که به شهادت «علی السعیدی» ملقب به «ابوتقوی» معاون فرمانده عملیات حزام بغداد و دستیار او و مجروحیت ششنفر دیگر منجر شد محمد شیاع السودانی نخستوزیر عراق در واکنش به این نقض حاکمیت عراق، وعده داد که نیروهای آمریکایی را از کشور بیرون کند و مقاومت اسلامی عراق نیز خواستار دریافت تضمینهایی برای اخراج اشغالگران آمریکایی شد. همزمان دبیرکل مقاومت لبنان فضای منطقه را برای اخراج آمریکا از منطقه و پایان دادن اشغالگریها مانند اشغال مناطقی از لبنان توسط رژیم مساعد توصیف کرد. آمریکا پس از جنایت خود علیه ارتش یمن و نیروهای مسلح عراق، با اعزام بلینکن بهدنبال پایان دادن به ماجراست اما از نظر طرف مقابل، فصل دیگری از داستان آغاز شده که هدف آن این بار نه آسیب به رژیم، بلکه بهطور مستقیم ضربات کاری به واشنگتن است.
2- آمریکا قصد دارد حساب خود را از رژیمصهیونیستی جدا کند. این جداسازی با استفاده از نتانیاهو پیگیری میشود. آمریکا در پیام خود به ایران اعلام کرده تنها طرفی که بهدنبال گسترش جنگ در منطقه است، نتانیاهوست و او بخشی از حلوفصل سیاسی جنگ نخواهد بود. این ادعا در شرایطی صورت میگیرد که بهموازات ترورها و حملات منطقهای رژیم به سوریه و لبنان، در یک تقسیمبندی آشکار، آمریکا دنباله این حملات در عراق و یمن را درپیش گرفت و جدای از رژیم یا آنچه دولت بایدن اقدامات نتانیاهو مینامد، عمل نکرد. با وجود این، آمریکا خواهان معاملهپذیر کردن آینده سیاسی نتانیاهو و فروش آن به محور مقاومت برای حلوفصل قضایای جنگ است. واشنگتن قصد دارد روغن ریختهشده را که همان سقوط حتمی نتانیاهو پس از جنگ است به فروش بگذارد و مابهازایی دریافت کند.
3- پیشنهادهای آمریکا ضمانتی ندارند. واشنگتن قصد دارد جنگ در غزه را منجمد کند تا ساکنان این منطقه بدون بازسازی منازل و زیرساختها و بدون دریافت امکانات معیشتی کافی ذرهذره در محاصره آب شوند و در مقابل صهیونیستها از شر زیانهای جنگ خلاص شوند.
بورل و خشم لبنانیها
جوزف بورل روز جمعه وارد منطقه شده و بهعنوان ایستگاه نخست به لبنان رفته است. او قرار است امروز یکشنبه راهی ریاض پایتخت عربستانسعودی شود.
آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان نیز قرار است چهارشنبه به فلسطین اشغالی سفر کند که بیشتر یک سفر حمایتی بهشمار میرود.
سفر بورل به لبنان میتواند ارتباط مستقیمی به خشم مقامات لبنانی از رژیم داشته باشد که در قالب مواضع نخستوزیر و وزیر خارجه لبنان آشکار شده است. نجیب میقاتی پس از ترور العاروری، معاون دفتر سیاسی حماس بهشدت به رژیم تاخت و پس از آن عبدالله بوحبیب، وزیر خارجه این کشور نیز علاوهبر ترور العاروری، انفجار کرمان را نیز با تلآویو مرتبط ساخته و نیت صهیونیستها را گسترش جنگ به منطقه دانست.
سفر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا حاوی نکاتی است که در ادامه میآید:
1- از نگاه اروپا اولویت غرب جنگ اوکراین است اما بخشی از ساختارهای آمریکا مانند وزارت دفاع جنگ در فلسطین اشغالی و غرب آسیا را مهمتر میدانند. بورل بهدنبال پایان دادن تنش برای بازگشت توجهات به اوکراین است و آمریکا قصد دارد اوضاع را با اولویتدهی به غرب آسیا مدیریت کند.
2- جوزپ بورل در جریان کنفرانس مطبوعاتی در بیروت با وزیر امور خارجه لبنان گفت: «باید از کشاندن لبنان به یک درگیری منطقهای جلوگیری کرد.» وی افزود: «من این پیام را به اسرائیل نیز میفرستم؛ هیچکس از یک درگیری منطقهای برنده نخواهد شد.»
لبه نرم این سخنان بهسمت رژیم و لبه تند آن بهسمت لبنان است. بورل اینگونه سخن گفته تا خود را بیطرف نشان دهد اما درحقیقت طبق مسیر تلآویو حرکت کرده است.
مقاومت لبنان در محدوده مرزی علیه رژیمصهیونیستی دست به حمله میزند و آن را به شرایط جنگ غزه متصل کرده است. درحالیکه این رژیم است که تهدید کرده این درگیری مرزی را به یک جنگ گسترده تبدیل میکند. صحبت بورل از احتمال وقوع جنگ تکرار مواضع رژیم و بهنوعی تهدید لبنان است.
3- اروپا هرچند لبنان را تهدید کرده اما میداند همانگونه که جنگ در غزه شبیه جنگهای قبلی نیست و یمن دریای سرخ را مسدود کرده و دامنه حملات به کشتیهای رژیم به نزدیکی سواحل هند و مالدیو نیز کشیده شده است، درصورت وقوع جنگ در لبنان، دامنه نبرد کشتیها به دریای مدیترانه نیز کشیده میشود و جنگ شبیه سال 2006 نیست.
این محاسبه اروپاییها اشتباه نیست. اگر جنگ به لبنان کشیده شود، جنگ مدیترانه را نیز دربرمیگیرد. امنیت دربرابر امنیت قرار دارد.