به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری 598، شبکههای اجتماعی فعلی تبدیل شدهاند به بستر اصلی تولید ناهنجاری. مجازی با یک خروار فوحشهای رکیک و ظاهرها و رفتارهای عجیب پر شده و در این میان شبکه سه از «واگعیه یا کیکه» استفاده میکند.
صاحب «واگعیه یا کیکه»جزو معدود کسانی است که محصول فضای مجازی است اما به خاطر لهجه شیرین و ساده بودن رفتارش دیده شده است و البته میتواند تولید سرگرمی حلال بکند. آنقدر هم جالب و سالم است که حتی سخنگوی دولت از تکه کلام آن استفاده میکند!
برنامه شب یلدا، اخبار ساعت ۲۱ نیست که کارهای خندهدار و سرگرم کننده، در آن عیب باشد و جالب اینکه ضد انقلاب، همان هایی که مبتذلترین اثر فرهنگی یعنی آهنگهای ساسی مانکن را ترویج میکنند، حالا به خاطر اینکه توجه همه به شبکه سه شده، از ابتذال و بی معنایی سخن به میان میآورند.(علی رضا موسوی احمدآبادی، فعال رسانه)
همچنین وطن امروز در همین خصوص نوشت: در دوره جدید صداوسیما و پس از وقایع سال گذشته، حضور سلبریتیها و چهرههای سیاسی در تلویزیون تا حد زیادی رو به افول گذاشت و این موضوع با نقد برخی منتقدان همراه شد.
اخیرا برنامه شب یلدایی اخیر صداوسیما با حضور چهرههای مطرح هنری و ورزشی، نشان از رویکرد جدیدی در مدیریت صداوسیما دارد.
در این میان نوجوانی اردبیلی که اخیرا ویدئوهای او (واقعیه یا کیکه) در شبکههای اجتماعی مورد استقبال قرار گرفته، پنجشنبه شب گذشته میهمان یکی از آیتمهای برنامه یلدایی شبکه ۳ سیما بود و دقایقی با مجری در رابطه با فعالیت خود به گپوگفت پرداخت که در ادامه به این موضوع اشاره خواهم کرد.
رویه سابق بد است، رویه جدید خوب نیست
برخی رویه سابق صداوسیما را خالصسازی خوانده و حضور مکرر چهرههایی مثل مهران رجبی را نماد اقدام غلط صداوسیما در عدم دعوت و همکاری با چهرههای متنوع میدانستند.
در چند مناسبت اخیر شاهد حضور چهرههای متفاوت سیاسی و سلبریتیهای مختلف روی آنتن صداوسیما بودیم. طبیعتا در این شرایط این دسته از شاکیان از رویه سابق صداوسیما باید رویه جدید را به فال نیک میگرفتند و آن را مثبت میخواندند اما در این بین شاهد هستیم که با تاکید بر حضور یک نوجوان در یک آیتم برنامه یکی از شبکهها، بدون اشاره به اتفاقات مثبت و حضور دهها میهمان یلدایی دیگر، آن را تبدیل به نماد ضعف صداوسیما کردهاند.
بیشتر به نظر میرسد این دسته اینجا خود نماد تناقض هستند، چرا که طبیعتا با اصلاح رویه باید رویکرد جدیدی اتخاذ میکردند، به این معنا که اتفاقاتی را که سابقا به آن نقد داشتهاند و حالا رو به اصلاح است تحسین میکردند و اگر صرفا به حضور آن نوجوان نقد دارند، در کنار بیان نقاط مثبت به آن ضعف نیز در جای خود و به اندازه خود میپرداختند.
ساخت برنامه بدون ایراد؟
در شبهای یلدایی صداوسیما شبکههای مختلف میزبان میهمانان مختلفی بودند و آیتمهای متنوعی را عرضه کردند؛ از حضور چهرههای ورزشی و هنری تا چهرههای فرهنگی و فرهیخته. به عبارتی شاید مجموع میهمانان مطرح صداوسیما در این ۲ شب حدود ۲۰۰ چهره باشد که در آیتمهای مختلف حضور پیدا کردند. در این میان در یکی از آیتمهای کوتاه یکی از شبهای یلدایی صداوسیما، حضور نوجوانی به چشم میخورد که این روزها بسیاری ویدئوهای او را دیدهاند.
برخی به حضور این نوجوان در صداوسیما نقد دارند که بعضی از این نقدها قابل تامل و توجه است. عدهای هم از حضور این نوجوان خرسند هستند و آن را وجهی از سرگرمی سالم میدانند که در صداوسیما جا دارد به آن پرداخته شود.
نکتهای که اما در اینجا حائز اهمیت است تبدیل یک از ۲۰۰ به یک نماد برای زیر سوال بردن همه اقدامات صداوسیما در شبهای گذشته است. کدام منتقد منصفی میتواند حضور بیش از ۲۰۰ میهمان را که برخی از آنان نماد شکسته شدن تحریم سلبریتیها هستند نادیده بگیرد یا برنامههای شاد و متنوعی را که در این ۲ شب تدارک دیده شده بود در نظر نگیرد و در عوض حضور یک نوجوان در یکی از آیتمهای کوتاه یکی از برنامهها را سر دست بگیرد و آن را نماد اقدامات صداوسیما در شب یلدا معرفی کند؟
به نظر میرسد در اینجا بحث فراتر از نقد به صداوسیما و حضور یک نوجوان در برنامه است و شاید به دعواهای جدیتری در سطوح دیگری برمیگردد.ساخت برنامههای متنوع و طولانی با میهمانان متفاوت نمیتواند بدون اشکال و خطا باشد و حتما نقدهایی به آن وارد است اما باید دید کفه مجموع برنامههای صداوسیما به کدام سمت سنگینی میکند؟ به سمت اصلاح رویههای پراشکال سابق یا استمرار آن رویهها؟
باید دید رویههای جدید صداوسیما در مجموع به رشد و احیای آن کمک میکند یا در حال افول و عقبروی است؟
پاسخ به این سوالات میتواند نشان دهد که چقدر نقدها منصفانه است و جنبه کمک و دلسوزی برای صداوسیما دارد.
دیدن مجازی، نماد تناقض؟
برخی حضور نوجوان اردبیلی روی آنتن صداوسیما را نماد تعارض میدانند، چرا که این شخص در پلتفرمی مطرح شده که در کشور فیلتر است، افرادی که این گزاره را مطرح میکنند احتمالا طرفدار خالصسازی هستند، چرا که صرفا با این پیشفرض است که دیدن واقعیتهای فضای مجازی توسط رسانه ملی، به بهانه تناقض نقد میشود. در حالی که این مساله هم پاسخ دارد که اعمال محدودیت در یک فضا، تجویز نادیده گرفتن واقعیتها و مسائل آن نیست.
با همه این اوصاف و نقدهای جدی که به صداوسیما وجود دارد، منتقد منصف به رویههای اصلاح شده آفرین میگوید و رویههای غلطی را که پابرجاست نقد میکند، با یک اشتباه کل اقدامات مثبت را زیر سوال نمیبرد و از بیان رشدها هراسی ندارد چرا که او به گفته خود دلسوز و به دنبال اصلاح است، در این حال باید با اصلاح خوشحال شود نه آنکه در روند اصلاح نقطه ضعفی را سر دست بگیرد و مجموعه در حال اصلاح و مخاطبی را که شاهد اصلاح است دلسرد کند.
همچنین خبرگزاری دانشجو نیز نوشت: حداقل هشتاددرصد بخشهای این برنامه، مهمانها از چهرههای مردمی و قهرمانهای ورزشی و فعالین فرهنگی_هنری بودهاند. همچنین برنامه شب یلدا یک برنامه در حوزه سرگرمی است و حضور کسانی که صرفا وجه سرگرم کننده دارند مرسوم است و سالهاست از چنین افرادی در رسانه استفاده میشود.
پسر خوش لهجهای که در شبکه سه حضور پیدا کرده است، هیچ کدام از وجه های نابهنجار و غیرقابل قبول افرادی که با ناسزا و رفتارهای عجیب در مجازی مطرح میشوند را ندارد. در سالهای گذشته بارها افرادی که در فضای مجازی معروف شدهاند به تلویزیون دعوت شدهاند، مانند کودک شمالی که با «کچلیگ خوردم» دیده شد.
اما منطقی است در موقعیت فعلی جریانی علیه وضعیت فعلی شبکه سه شکل بگیرد. جریانی متشکل از افراد تأثیرگذار در پلتفرمها که از تقویت رسانه ملی احساس خطر میکنند و در این میان نقش و نوع ورود آذری جهرمی قابل توجه است.
* محمدحسین رضایی