به گزارش پایگاه خبری 598، جعفر قناد باشی در یادداشتی نوشت: در مورد آغاز مجدد جنگ غزه از سوی رژیم صهیونیستی، دو نگاه مختلف وجود دارد. نگاه اول از سوی تحلیلگرانی ارائه میشود که بنا به قواعد تحلیل سیاسی و روشهای متعارف تفسیر وقایع سیاسی میکوشند آغاز مجدد جنگ از سوی رژیم صهیونیستی را مورد تحلیل قراردهند و براساس تئوری هزینه ــ فایده، سود و زیان آغاز جنگ از سوی اسرائیل را بررسی کنند و به نتایجی برسند.
در واقع در تحلیلهای سیاسی در شیوههای متعارف آن، کوشش این است که رفتارهای عقلانی مورد بررسی قرار گیرد و در این الگو هر رفتاری را بهعنوان نشانهای برای دستیابی به یک فایده یا رهایی از یک ضرر تفسیر میکنند و از این منظر به وقایع سیاسی مینگرند. اما نگاه دیگر براساس دیدگاه تحلیلگرانی است که معتقدند در برخی از رفتارهای سیاسی و نظامی، امکان دارد محاسبات عقلانی به کلی کنار زده شود و آنچه ممکن است رفتار یک تصمیمگیرنده را در عرصه نظامی یا سیاسی تعیین کند عقدههای روانی، خلجانات ذهنی و احساسات و دوری از محاسبات عقلانی است.
این دو دسته از تحلیلگران درباره چرایی آغاز مجدد جنگ غزه، از هم فاصله گرفتهاند و تحلیلهایشان با یکدیگر متفاوت است. عدهای که این مسأله را براساس سود و زیان تفسیر میکنند، ازسرگیری جنگ غزه را ناشی از اهداف سیاسی شخص نتانیاهو برای فرار از انتقادات داخلی و رهایی از انتقادها نسبت به شکست در مقابل عملیات طوفانالاقصی میدانند. ولی دسته دوم معتقدند از سرگیری جنایات صهیونیستها که عمدتا به کشتار بیشتر وافزایش تعداد شهدا بهخصوص کودکان میانجامد برای رژیم صهیونیستی بسیار زیانبار خواهد بود و در نگاهی گذرا میشود فهمید که صهیونیستها با آغاز جنگ، هیچ دستاورد ملموسی که بتوان از آن بهعنوان سود یا فایده نظامی یاد کرد، نخواهند داشت و برعکس بهدلیل خساراتی که متوجه شخص نتانیاهو خواهد شد و همچنین بهدلیل گسترش دامنه احساسات ضدصهیونیستی در جهان و نیز فعال شدن جبهههای جنگ اطراف سرزمینهای اشغالی، نتانیاهو و رژیم صهیونیستی در این عملیات دچار شکستها و ناکامیهای بیشتری خواهند شد. لذا دسته دوم معتقدند برای رژیم صهیونیستی نمیتوان رفتار عقلانی را ثبت کرد و دقیقا مثل دوازده جنگی که در ۱۸سال گذشته علیه غزه آغاز کردند و در هر کدام موجبات تنفر جهانی از خود را ایجاد کردند و نیز باعث مستحکمتر شدن مواضع مردم فلسطین در ضرورت مقابله با اسرائیل شدند در این جنگ هم دقیقا براساس عقدههای روانی و خلجانات ذهنی و احساسات وارد عمل شدند. تحلیلگران معتقدند رژیم صهیونیستی اینبار یک روانپریشی بیسابقه را به نمایش گذاشته است، زیرا آغاز دوباره عملیات نظامی علیه غزه، هیچ ارزش نظامی ندارد و جز کودککشی و تخریب اماکن مسکونی و بیمارستانها نتیجهای ندارد.
بنابراین میتوان گفت صهیونیستها به صورت داوطلبانه به استقبال ضرر و زیان رفتند و عجیب اینکه دولت آمریکا نیز که مورد مشورت صهیونیستهاست و عملا هدایت جنگ را بهعهده دارد چنین عملیاتی را تایید وثابت کرد که در آمریکا هم این روانپریشی و اتکا به عقدههای روانی اثر گذاشته و هیچ مغز متفکری که بتواند با مشورت دادن به رژیم صهیونیستی، این رژیم را از ورود به یک دالان تاریک باز دارد، وجود ندارد و این خلأ سلولهای خاکستری سالم در آمریکا احساس میشود. لذا این جنون نظامی در اسرائیل و توام شدن آن با خلأ افراد متفکر در آمریکا باعث ادامه چنین جنایت بزرگی شدهاست، بنابراین افکار عمومی و جهان نباید بهدنبال یافتن محاسبات عقلانی دراین زمینه باشد، زیرا پشت این عملیات، فرد بیمار و فاسدی به نام نتانیاهو است که فقط سه پرونده قضایی در داخل سرزمینهای اشغالی دارد.