کریستوفر هیجنس نیز در کتاب خود مینویسد هنری کیسینجر یک دیپلمات شعبدهباز بود. او رسما در قالب یک دیپلمات، جنایات جنگی در ویتنام و کامبوج را مدیریت میکرد. او عامل کشتارهای هولناک در اندونزی و عامل اصلی کودتای ننگین در شیلی علیه سالوادور آلنده محسوب میشد. هنری کیسینجر معمار اصلی سیاست خارجی آمریکا در دوران جرالد فورد و نیکسون، آن هم برمبنای تئوریزهسازی جنایات جنگی و کشتار جمعی بود. میتوان کیسینجر را تعمیرکار اصلی ماشین جنگی آمریکا در نیمه دوم قرن بیستم دانست. کیسینجر در جنگ کثیف در آرژانتین به دیکتاتور این کشور کمک کرد یک کشتار بیرحمانه را مدیریت کند.
ماجرا به این نقطه ختم نمیشود. او مردم کامبوج را به بهانه مبارزه با گروه کمونیستی خمرهای سرخ به توپ بست و حداقل یک میلیون نفر در بمبارانهای وحشیانه کامبوج کشته شدند. هنری کیسینجر در سمت مشاور راکفلر و وزیر خارجه آمریکا در دوران نیکسون و جرالد فورد و سمتهایی چون رئیس شورای امنیت ملی آمریکا، استراتژیستی جنگطلب و بحران زیست در نیمه دوم قرن بیستم بود و به تعبیر مرحوم سیدجلال آلاحمد کسی بود که «جنگ را غسل تعمید میداد».
کیسینجر با کارنامهای ننگین از جنایات جنگی و کشتار جمعی جایزه صلح نوبل را هم دریافت کرد!
این رویداد وقیح و مضحک بهگونهای بود که ۲ نفر از اعضای کمیته نوبل به عنوان اعتراض استعفا کردند!
کیسینجر در سمت مشاور جرج واکر بوش رئیسجمهور پیشین ایالات متحده در ماجرای 11 سپتامبر به عنوان رئیس کمیته بررسی این حادثه تعیین شد؛ همان حادثه پربحثی که از دل آن، حمله به افغانستان و عراق استخراج شد! او ماشین جنگی آمریکا را به باتلاق جنگ افغانستان هدایت کرد و شاهد فرار ناتو از کابل به دلیل شکست آشکار این تجاوز بود. او در عراق بیش از یک میلیون نفر از مردم بیگناه را سلاخی کرد!
هنری کیسینجر در همه این سالها به عنوان یک یهودی صهیونیست به مدت نیمقرن پشت سر همه جنایات صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی بود. سهم او در کشتار، آوارگی و گسترش اشغالگری و جنایات جنگی رژیم غاصب صهیونیستی حتی در ۱۰۱ سالگی و در نبرد اخیر توفان الاقصی یک سهم عمده و تعیینکننده است. او در تمام اتاقهای جنگ نرم و سخت آمریکا در جهان به مدت نیمقرن در صدر مینشست و هدایت فکری اصحاب نار را به عهده داشت. کیسینجر پشت همه جنایات آمریکا علیه ایران از کودتا تا جنگ داخلی و خارجی بود و البته هیچ یک از طرحهای ضدایرانی وی راه به جایی نبرد. دیدگاه کیسینجر درباره ایران پس از انقلاب اسلامی جالب است. او میگفت «مقامات آمریکایی مرتب از من سوال میکنند با ایران چه کنیم؟ پاسخ من همیشه ثابت است، هیچ کار! چون جمهوری اسلامی مجهز به سیستم خودتخریبی است و قابلیت نابود کردن خودش را دارد. نیاز نیست کسی کاری کند». امید کیسینجر در مواجهه با انقلابی که حضرت امام خمینی(ره) آن را بنیان گذاشتند، به سامریها و قارونهای داخلی بود. امید کیسینجر به طلحهها و زبیرها و ابوموسی اشعریها بود او از این جماعت غرباندیش و غربگرا و فریبخورده غرب به عنوان مصادیق و اجزای «سیستم خودتخریبی» ایران یاد میکرد و به حرکت آنها امید داشت! کیسینجر معتقد بود کسانی که ظاهرا داخل نهضت انقلاب هستند اما شیفته قدرت، ثروت و اسیر کبر و غرور و لجاجت هستند، میتوانند ضربه اصلی را به انقلاب وارد کنند.