پایگاه خبری 598: آنچه در غزه می گذرد، دو روی یک حادثه است که با وضوح بالا در برابر جهانیان به نمایش گذاشته شده است. در یک سوی این حادثه اگرچه یک شجره خبیثه تحت عنوان حکومت متجاوز جنایتکار اسرائیل قرار دارد، ولی در لایه های زیرین مبتنی است بر مبانی نظری نگاه تمدن غرب به نوع انسان، جهان و محیط پیرامونی آن. بی جهت نیست که نتانیاهو یکی دو روز پیش در دیدار با نخست وزیر انگلیس در حالی که سیاه پوشیده بود، گفت: "ما در حالی که در تاریک ترین دوران حیات اسرائیل هستیم، اینجا از ارزش ها و تمدن غرب دفاع می کنیم". و حضور رهبران کشورهای غربی یکی پس از دیگری از آمریکا و اروپا در معرکه نبرد نیز تایید این گزاره است. رئیس جمهور پیر خرفت آمریکا، بیش از ده هزار کیلومتر طی میکند تا در معرکه حاضر شده و حمایت خود را از نتانیاهو ابراز نماید، این نه حمایت از یک دولت اشغالگر بلکه حمایت از تمامیت ماهیت تمدن غرب است که در این نقطه کانونی به چالش کشیده شده است. به قول میر فندرسکی: "صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی"
ولی در این سوی جبهه از کشورهای همسایه مسلمان، مثل مصر، حتی یک وزیر دون پایه و یا یک مفتی بی مقدار تاکنون در بین مردم حضور نمی یابد، و یا حتی آمادگی حضور در بین این مردم تحت فشار را اعلام نمی کند؟!
تصویری که در روی دیگر این سکه به جهانیان نشان داده می شود، مبتنی است بر نگاه توحیدی به عالم و پدیده های آن. ایستادگی امتی مومن، خدا باور، بی پناه، در محاصره و در زیر شدیدترین بمباران هایی که میتوان تصور کرد، جلوه ای جدید از زیست بشری را در این کره خاکی به نمایش می گذارند. اگر در آغازین لحظات خلقت انسان، خداوند به ملائکه می فرماید: "إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ" )بقره 30) شاید نیم نگاهی به ایستادگی مردم موحد غزه در این شرایط دشوار دارد. بی جهت نیست که این باریکه را که از نزدیک ترین بلاد اسلامی به مسجدالاقصی می باشد، در ابتدای سوره اسری مبارک می نامد "سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ. چرا که در باریکه در ساحل مدیترانه سازه های فولادی در اثر بمباران صهیونیست ها ذوب شده و برجهای ده طبقه به یکباره فرو می ریزند، ولی اراده این مردم همچنان پابرجا و استوارست. گویی آنها حقایق آیات قرآنی را با تک تک سلولهای بدن خویش باور کرده اند. و تنزل ملائکه الهی را که در آیات قران وعده داده شده به چشم می بینند که: "ان الذین قالو ربنا الله ثم استقامو، تتنزل علیهم الملائکه ان لا تخافو و لاتحزنو، انتم الاعلاون ان کنتم مومنین". آنها به یاری خداوند ایمان دارند، اگرچه همه چیز خود را در این راه فدا کرده اند. در دعای ندبه می خوانیم که یکی از ابزارهای الهی در امداد حضرت ولی عصر (عج) "ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ" ذکر می کند. اکنون در غزه این معادله بر قرار است. لشکر تا دندان مسلح اسرائیل به شدت دچار رعب هستند ولی مردم و کودکان غزه را از مرگ هراسی نیست. و همچنان ایستاده اند.
در یک طرف نبرد، شهرک نشینان مسلح که همه منازلشان دارای پناهگاه است، شهرک ها را تخلیه کرده اند، تا از آسیب موشک ها و خمپاره های حماس و حزب الله که قدرت تخریب محدودی دارند، در امان باشند؟! و در آن سوی نبرد کودکی که همه چیز خود را از دست داده است و شب ها را در خیابان سپری می نماید، از بمب های سنگر شکن آمریکایی هراسی ندارد! و وقتی از او سئوال می کنند که از این منطقه می روی می گوید، "من جایی نمی روم و ما خدا را داریم". همین مکالمه و مقایسه کوتاه کافی است تا بیش از میلیارد مسلمان را که هر روز به سوی قبله نماز می گذارند، به حرکت در آورد. و چه آوردگاهی عجیبی است غزه، در اوج سانسور خبری و فشار حکومت ها، توده های انبوه مردم از شرق کمونیست تا تا غرب مسیحی بی توجه به ممنوعیت های حکومتی به خیابان آمده و از عمق جان در جهت ظلم ستیزی و دفاع از مردم غزه بر علیه اسرائیل و دولت های غربی فریاد بر می آورند. در جنگ 33 روزه بر علیه حزب الله، دسترسی به منابع آب و غذا قطع نمی شود. ولی در این معرکه بیش از یک هفته است که آب و برق قطع شده است، و ذخایر غذایی تمام شده است. چه شباهت عجیبی داستان غزه با کربلای سال 61 هجری قمری دارد.
* حسن نیلی