به گزارش پایگاه خبری 598، روزنامه اعتماد در واکنش به اعتراض کیهان مدعی شد در دولت روحانی هم منتقد تثبیت قیمت بنزین و سایر محصولات و خواستار اصلاح و بهروز کردن قیمتها بوده است.
روزنامه اعتماد به قلم عباس عبدی نوشت: «پس از نوشتن یادداشت «قیمت نان نماد چیست؟» در روزنامه اعتماد، روزنامه کیهان حمله تندی را علیه آن یادداشت و بنده کرد و با ارجاع به وجود چنین وضعی در دوره روحانی نوشته است که «آن سالها احتمالا امثال لیلاز و عبدی مرده بودند که صدایی به هشدار و اعتراض بلند نکردند.» دوستی که این را برایم فرستاد، تعجب کرده بود که چرا علیه تو و لیلاز که همیشه مخالف قیمتگذاری در اینگونه موضوعات بودهاید، چنین نوشته است؟ پیشنهاد کرد پاسخی دهم. گفتم که به احتمال قریب به یقین نویسنده محترم کیهان آناندازه آگاه بوده که بداند مواضع من از ابتدای نوشتن در روزنامه سلام در نقد سیاست قیمتگذاری دستوری است، بارها علیه قیمتگذاری ارز و حتی یکبار علیه قیمتگذاری رُب گوجهفرنگی هم نوشتم. لذا نیازی به پاسخ ندارد و بالطبع نظر مرا آگاهانه قلب واقعیت کردهاند، زیرا چون نمیتوانستند منطق یادداشت را پاسخ دهند به موضوع دیگری پرداختهاند. در خوشبینانهترین حالت که فرض کنیماشتباه کردهاند باید پاسخ داد که در آن زمان هم من زنده بودم و هشدار دادم و اعتراض هم کردم ولی آن زمان نویسنده محترم کیهان بیدار نبود که آنها را بشنود. البته آن زمان تفاوت قیمت نان ایناندازه حاد نشده بود. آنچه حاد شد، قیمت بنزین بود که بارها هشدار میدادیم ولی تصمیمگیران کشور از ترس کیهانیان اقدامی نمیکردند. یکبار هم که در آبان ۱۳۹۸ اقدام کوچکی کردند چنان رودستی از آنان خوردند که برای همیشه پشت دست خود را داغ کردند که دنبال اصلاح قیمتها بروند. با این همه آن دولت آناندازه مسئولیتپذیری داشت که در سال ۹۹ قیمت نان را بیش از ۱۰۰ در ۱۰۰ افزایش داد ولی این دولت تاکنون که بیش از ۱۵۰ درصد تورم داشته است بهطور رسمی اقدامی نکرده و شکاف قیمتی بسیار زیاد شده است. پس چرا کیهان این را نوشته؟ هدف آنان در درجه اول، قانع کردن مخاطباناندک خود است و اینکه خلاصه ما زندهایم و حرف داریم. آن مخاطبان نیز مطالب دیگران و ما را نمیخوانند که پاسخ به آنان دهم.
ولی از حیث منطق نوشتاری آنان دو نکته را متذکر میشوم.
۱ـ در دو دهه گذشته در تمام دولتها با فاصله قیمتی کالاها مخالف بودهام البته از انتقال واقعی (و نه صوری مثل سال ۱۳۹۸) تفاوت قیمتها به همه مردم و نه فقط اقشار فقیر، دفاع کردهام. ولی اکنون این تفاوت قیمت در همه حوزهها به ویژه نان و انرژی خیلی زیاد شده و این به زیان مردم است ولی چون اعتماد متقابل میان دولت و مردم نیست جرات انجام آن را ندارند.
2- فرض کنیم که من و افراد دیگر در دولت گذشته در این باره موضعگیری نکرده باشیم. خب در صورت اثبات، این فقط یک ضعف ماست، ولی اگر حرفهای امثال بنده درست است چرا الان اجرا نمیکنید؟ به علاوه چرا خود شما نمیگویید، اینکه خیلی بدتر است. اگر در گذشته هم نگفتهاید کار بدی کردهاید و اگر الان هم نمیگویید کار بدتری میکنید. البته اگر منطق آن غلط است، ایرادی ندارد آن را نقد و رد کنید. قطعا نمیتوانید رد کنید، علت حمله به آن یادداشت و طرح موضوعی انحرافی نیز همان منطق درست آن بود.
بنده برخلاف شما تعهد میدهم که در اصلاح قیمتها از دولت حمایت کنم، به شرطی که مابهالتفاوت آن به جیب مردم و همه مردم برود و نه به جیب دولت برای جبران کسری بودجه. نه مردم را تحریک خواهم کرد و نه اعتراضی میکنم، آنگونه که شما در آبان ۱۳۹۸ چنان کردید. متعادل شدن قیمتها به سود همه است، به شرطی که دنبال خالی کردن جیب مردم و پر کردن بودجه دولت نباشیم»
پاسخ کیهان:
1) در اعتماد به نفس روزنامه اعتماد و نویسنده آن همین بس که حاضر نشدهاند از 1500 کلمه خبر و تحلیل مستند کیهان (با عنوان: تحلیلهای اقتصادی تحریفآمیز بدون ذرهای صداقت، 29 شهریور 1402) لااقل یک یک پاراگراف آن را منتشر و سپس تخطئه کنند! کیهان در آن تحلیل خطاب به گردانندگان اعتماد -که عادت کردهاند موضوعات اقتصادی را وارونه روایت نمایند و در قبال میراث اقتصادی فاجعه بار، فرار به جلو کنند- نوشته بود:
«دولت رئیسی در وسط میدان مینگذاری شده از سوی دولت سابق، در حال فعالیت و پیشرفت است. نشان به آن نشان که همین روزنامه اعتماد و نویسنده سیاستباز بیصداقتش، دست کم و فقط درباره میراث قیمتگذاری 400 تومانی برای دلار، این موضوع را به طعنه و کنایه، «استخوان در گلوی دولت (رئیسی)» و «دو پوست موز (حذف یا ادامه) زیر پای دولت» خواندند. در اثر همین سوءمدیریتها، از یکطرف دهها میلیارد دلار ارز 4200 تومانی حیف و میل شد اما آن سالها احتمالا امثال لیلاز و عبدی مرده بودند که صدایی به هشدار و اعتراض بلند نکردند وگرنه انسان زنده و شرافتمند و باوجدان که خبط و جنایت یک دولت را به دولت بعدی نسبت نمیدهد و بعد از گذشتن از کار طلبکار نمیشود! در اثر آن بیتدبیری بالغ بر 45 هزار میلیارد تومان رانت به رانتخوران داده شد. مشابه همین سوء تدبیر در ماجرای تثبیت 4 ساله قیمت بنزین (بلکه قالب کردن برجام) برخلاف قانون افزایش سالانه قیمت انجام شد که خسارتی دست کم 144 هزار میلیارد تومانی ناشی از قاچاق و افزایش بیرویه مصرف را در پی داشت و پس از آن که خزانه دولت به ته دیگ خورد، با تصمیمی بدتر، ناگهان قیمت را سه برابر کردن که با موجسواری دشمنان در آبان 98 مواجه شد».
2) هر هفته چند تیتر یک یا اصلی روزنامه اعتماد، حمله آمیخته با تحریف به عملکرد دولت رئیسی است. این روزنامه برای اثبات ادعای خود مبنی بر این که در دولت روحانی نمرده بود، کلا ده تیتر صفحه اول خود (نه بیشتر) را بازنشر کند تا نشان میدهد منتقد سیاستهایی مانند قیمتگذاری 4200 تومانی دلار، حراج و تاراج دهها میلیارد دلار ذخائر کمیاب ارزی، واگذاری 60 تن طلا با قیمتهای رانتساز، 7 برابر کردن نقدینگی، انتشار 200 هزار میلیاردتومان پول بیپشتوانه، برجا گذاشتن 1500 هزار میلیارد تومان بدهی، بردن سازمان تامین اجتماعی و صندوقهای زیرمجموعه تا مرز ورشکستگی، تحقیر و تمسخر پالایشگاهسازی و نیروگاه سازی و تحمیل محدودیتهای تورمساز به صنعت در این زمینه، و نهایتا منتقد تحمیل تورم 60 درصدی به مردم در پایان دوره دولت روحانی بوده است.
3) تعبیر دو سال قبل نویسنده اعتماد مبنی بر اینکه حذف یا تداوم ارز 4200 تومانی، دو پوست موز پیش پای دولت رئیسی است، بهاندازه کافی گویاست و این در حالی است که گردانندگان همین روزنامه سه سال قبلتر از آن به هنگام تصویب این نرخ، برای آقای جهانگیری و روحانی به خاطر تصمیم مذکور جیغ و هورا میکشیدند و حتی یک تیتر انتقادی در مقایسه با حملات بیپروا و بیسندی که امروز علیه دولت رئیسی مرتکب میشوند، نداشتند. همین روزنامه و محافل همسو به جای مطالبه واقعیسازی قیمت بنزین و جلوگیری از رانت و قاچاق، دائما مشغول شایعه پراکنی درباره افزایش قیمت بنزین در دوره اخیر و ایجاد التهاب و ترساندن مردم بودهاند تا دولت نتواند آنچه به صلاح کشور و مصلحت مردم است را انجام داده و نقطه پایان بر سوء مدیریت هشت سال روحانی (چهار سال ممانعت از افزایش قیمت برای القای شیرینی برجامی، و ناگهان انفجار سه برابری قیمت) بگذارد. آن وقت نویسنده همین روزنامه ادعا میکند از اصلاح قیمتها حمایت میکند. بسیار خوب! اگر صداقت دارید فقط یگ گزارش تیتر یک تهیه کنید درباره فاجعهای که تیم زنگنه و روحانی در این باره آفریدند و همان جا از دولت رئیسی مطالبه کنید که فساد ریلگذاری شده در دولت روحانی را اصلاح کند. هر پیشنهادی هم برای حمایت از مردم داشتید همانجا مطرح کنید. در این صورت صداقت شما ثابت میشود. اما مسیری که اکنون با طعنه و کنایه و وارونه نویسی و تحریف در پیش گرفتهاید، و دولت فعلی را به خاطر فاجعهای که دولت روحانی آبان 98 رقم زد، تخطئه میکنید، نشاندهنده اراده شما برای اصلاح وضعیت در زمینه قیمت بنزین است.
4) دولت رئیسی با وجود میراث فاجعه بار دولت اقتصادی، و همچنین با وجود گرانی و تورم جهانی حاصل از جنگ اوکراین، توانست بخشی از میراث فاجعه بار روحانی در زمینه حراج ارز به اسم واردات را مهار کند که طبعا میتوانست تبعات تورمی به دنبال داشته باشد. با این وجود - و با وجود آثار منفی اغتشاشات سال گذشته در روند رشد اقتصادی کشور و آثار تورمی آن- دولت فعلی توانسته نرخ تورم 60 درصدی را به 43 درصد برساند و حال آنکه اقتصادانان حامی روحانی بر اساس برآوردی که از خروجی دولت مورد حمایتشان داشتند، پیشبینی کرده بودند نرخ تورم سه رقمیشود.
نگاه روندی به عرصه اقتصاد نشان میدهد که هر چند دولت رئیسی در میدان مینگذاری شده حرکت میکند و همین باعث کاهش سرعت و شتاب آن شده، با این وجود توانسته موفقیتهای چشمگیری را رقم بزند که رشد حدودا 8 درصدی در فصل بهار امسال از نشانههای آن است. ادامه اصلاحات اقتصادی تدریجا میتواند این رشد را در دیگر عرصههای ملموس برای مردم هم عملی کند.