به گزارش
پایگاه خبری 598، از منظر آموزههای وحیانی پدر و مادر چه جایگاه حقوقی دارند و وظایف فرزندان نسبت به آنان چگونه است؟
پاسخ:
جایگاه حقوقی پدر و مادر
پدر و مادر دو وجود پرارزشی هستند که در تمام ادیان آسمانی و حتی مکتبهای غیرالهی مورد احترام و تکریم میباشند. قرآن و روایات این حس درونی انسان را که از عقل و عاطفه سرچشمه میگیرد، تقویت نموده، و با بیانات مکرر و مفصل خود، ارزش و جایگاه حقوقی آنان را، آنگونه که شایسته است خاطرنشان ساخته و به فرزندان دستور داده که لحظهای از احترام و تکریم پدران و مادران غفلت نکنند. در قرآن کریم اطاعت و تکریم پدر و مادر در کنار اطاعت پروردگار ذکر شده و این نشاندهنده این مطلب است که حق پدر و مادر از بزرگترین حقوق و بر همه چیز مقدم میباشد. فرزندان باید در هر حال و در هر شرایطی که از نظر موقعیتهای اجتماعی و علمی هستند، به آنها احترام بگذارند، هرچند پدر و مادر از لحاظ عقیده و مکتب برخلاف عقیده فرزند باشند. شقاوت و هلاکت ابدی از آن کسی است که در انجام وظایف خود، نسبت به پدر و مادر کوتاهی کرده و یا مغضوب آنها قرار گیرد! زیرا فرزندی که پدرومادر از او راضی نباشند و به اصطلاح عاق والدین باشد، از رحمت خدا به دور بوده و اهل آتش و عذاب همیشگی خواهد بود و حتی شمول شفاعت هم قرار نمیگیرد.
حقوق والدین از منظر آیات و روایات
آیات و روایات بسیاری در رابطه با حقوق والدین وارد شده که در اینجا به ذکر یک نمونه اهم آنها بسنده میکنیم:
1- قرآن کریم میفرماید: پروردگار تو اینچنین فرمان داد که جز او را نپرستید و به پدر و مادرت نیکی کن. اگر یکی یا هر دوی آنها به پیری رسیدند، با آنها تندی نکرده و حتی در هنگام خشم و ناراحتی از گفتن کلمه «اف» خودداری نمایی. با آنها ملایم سخن گفته و در برابرشان بال(تواضع) بگسترانی و بگویی پروردگارا چنانکه آنان مرا از کودکی تربیت کرده و به ثمر رساندند، تو نیز بر آنها ترحم فرما(اسراء- آیات 23 و 24)
2- امام صادق(ع) میفرماید: کمترین و بیمایهترین حقوق و مایه رنجش پدر و مادر، گفتن کلمه «اف» است. اگر خداوند برای جلوگیری از رنجش و آزار پدر و مادر، کلمهای کوتاهتر و پستتر از «اف» میدانست، آن را در قرآن نهی میکرد. (وسائلالشیعه، ج 15، ص 216)
دوران پیری و فرسودگی
یکی از مسائل مهم خانوادگی، دوران پیری و سالمندی والدین و اجداد و دشواریهایی است که در این رابطه پیدا میشود. این یک واقعیت است که انسان در دوران کهنسالی و سنین پیری فرسوده گشته و قوت و توان جسمی و حتی بخشی از ادراکات فکری و روانی خود را از دست میدهد و به تعبیر قرآن دوران ضعف، منکوسالخلقه و ارذلالعمر را تجربه میکند. این همان دورانی است که دانستههای قبلی به فراموشی سپرده شده و خواستهها و تمنیات انسان افزون میگردد. اینجا است که زندگی از یکسو برای خود والدین مشکل میگردد و از طرف دیگر فرزندان که نگهداری آنان را بهعهده دارند، مسئولیت تازهای پیدا کرده و باید صبر و تحمل داشته باشند تا بتوانند از عهده این وظیفه بزرگ برآمده و از این آزمون الهی سرفراز بیرون بیایند.
توصیف دوران پیری در قرآن
1- دوران ضعف: خدای بزرگ شما را از نطفه ضعیف آفریده و در شرایط ضعف و ناتوانی دوران کودکی پرورشتان داده است و پس از دوران ضعف به شما قوت و نیروی جوانی بخشیده و سپس برای شما دوران ضعف و پیری مقدر فرموده است. خداوند آنچه را که اراده کند خلق میکند و مشیت او براساس علم و قدرت استوار است.(روم- 54)
2- منکوسالخلقه: کسی که عمر طولانیاش دادیم(پیری و فرسودگی سراسر وجودش را فرا میگیرد) و در خلق و شکل ظاهری وارونهاش میسازیم. آیا در این زمینه نمیاندیشید؟ (یس- 68)
3- ارذلالعمر: خداوند شما را آفریده و سپس میمیراند ولی بعضیها آنقدر زنده میمانند که به پستترین ایام عمرشان میرسند و بر اثر آن تمام معلومات خود را که در طول ایام زندگی فراگرفته بودند، از یاد میبرند و پس از سالها دانایی دچار نادانی میشوند.(نحل- 70) در حدیث دیگر آمده که مقصود از «ارذلالعمر» این است که انسان به جایی میرسد که عقلش در سطح عقل یک بچه هفت ساله میشود. (بحارالانوار، ج 6، ص 119) بنابراین پیر کسی است که از جهت جسم بزرگ و از لحاظ قوه و قدرت در ناتوانی محض و از نظر عقل و درک در حد یک بچه هفت ساله و از لحاظ توقع و حرص و آرزو در حد یک جوان و بلکه قویتر از آن است. از این جهت نگهداری پیران کار آسانی نخواهد بود و تکریم و مراقبت از آنان برتر از نماز و روزه و حج و عمره و حتی جهاد در راه خدا توصیف شده است و اجر و پاداشهای فراوانی در نظر گرفتهاند.