به گزارش پایگاه خبری 598، اسرار قتل رئیس یکی از بانکهای پایتخت با دستگیری دختر و همسر سابق وی فاش شد؛ آنها برای این جنایت، 2آدمکش اجیر کرده و با آنها قرارداد 2میلیاردی بسته بودند، اما سرانجام دستگیر شدند.
به گزارش همشهری، سیزدهم شهریور امسال به قاضی محمدمهدی براعه، بازپرس جنایی تهران خبر رسید که مرد میانسالی با ضربات چاقو در خانهاش به قتل رسیده است. محل حادثه ساختمانی در غرب پایتخت بود و مرد میانسال با 18ضربه چاقو به قتل رسیده بود و بررسیهای اولیه نشان میداد که وی رئیس شعبه یکی از بانکهای پایتخت بوده است. مقتول مدتها قبل از همسر اولش جدا شده بود و یک دختر نوجوان حدودا 16ساله داشت. این مرد حدود 2سال قبل با زن دیگری ازدواج کرده اما در ازدواج دوم نیز شکست خورده و حدود 6ماه قبل از همسر دومش نیز جدا شده بود. ماموران در ادامه متوجه شدند که مقتول روز حادثه در محل کارش حاضر نشده و همین باعث شده بود که همکارانش با خواهر وی تماس و سراغ او را بگیرند. در ادامه نیز خواهرش برای سرکشی به خانه او رفته که با جسد وی مواجه شده بود.
تیم جنایی برای بهدستآوردن سرنخی از عاملان جنایت به بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته در اطراف محل زندگی مقتول پرداخت. تصاویر نشان میداد که روز حادثه ابتدا دختر نوجوان مقتول به خانه پدرش رفته و ساعتی بعد هنگام خروج از ساختمان در را باز گذاشته بود. دقایقی پس از رفتن دختر نوجوان، 2مرد سیاهپوش که با کلاه کشی و کلاه بیسبال صورت خود را کاملا پوشانده بودند، وارد ساختمان شده بودند. آنها در هوای گرم تابستان، هودی مشکی پوشیده بودند تا قابل شناسایی نباشند. 2مرد ناشناس دقایقی بعد از ساختمان خارج شده بودند و شکی وجود نداشت که جنایت توسط آنها رخ داده است. مأموران مسیر تردد 2مرد سیاهپوش را دنبال کردند و دریافتند که آنها با مرد میانسالی در نزدیکی محل حادثه ملاقات کرده بودند. این مرد، شوهر زن سابق مقتول بود. بررسیها نشان میداد که همسر اول مقتول پس از جدایی از وی با این مرد که بهنام نام دارد، ازدواج کرده است.
باز گذاشتن در ساختمان از سوی دختر مقتول و ملاقات قاتلان سیاهپوش با بهنام حکایت از یک توطئه خانوادگی داشت. به همین دلیل دختر نوجوان مقتول و بهنام دستگیر شدند و اسرار جنایت را فاش کردند.
دختر 16ساله مقتول در اعترافاتش گفت: از وقتی پدرم از مادرم جدا شد، از او کینه به دل گرفتم. به همین دلیل با مادرم تصمیم گرفتیم او را به قتل برسانیم تا ارثیه میلیاردیاش را تصاحب کنیم. برای اجرای این نقشه مادرم با همدستی ناپدریام نقشه جنایت کشیدند و 2 آدمکش اجیر کردند. وی ادامه داد: روز حادثه من به بهانه دیدن پدرم به خانهاش رفتم و موقع برگشت در را باز گذاشتم تا قاتلان وارد شده و نقشه را اجرا کنند. با اعترافات دختر نوجوان، مادر وی بازداشت شد و اعتراف کرد که آنها با اجیر کردن 2آدمکش نقشه جنایت را عملی کرده بودند تا ارثیه مقتول را تصاحب کنند. به این ترتیب آدمکشان اجارهای نیز دستگیر شدند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
یکی از قاتلان اجیرشده 24ساله و نقاش ساختمان است. او بهخاطر یک میلیارد تومان پول قدم به خانه رئیس بانک گذاشته و با همدستی دوست و بچهمحل خود نقشه قتل را اجرا کرده است. گفتوگو با وی را میخوانید.
*به خاطر یک میلیارد تومان حاضر شدی آدم بکشی؟
یک میلیارد تومان پول کمی نیست! از سوی دیگر به ما گفته بودند که ماموریت تنبیه است؛ یعنی باید طوری طرف را بزنیم که فلج شود، اما کمی بعد متوجه شدیم که ماموریتمان قتل است.
*دستمزدتان را گرفتید؟
البته قرار بود2میلیارد تومان بگیریم. برای اینکه کسی شک نکند، قرارداد صوری فروش یک گردنبند عتیقه را نوشتیم. براساس قرارداد، میبایست تا اول مهر 2میلیارد تومان پول به حسابمان میریختند؛ یعنی نفری یک میلیارد تومان.
*با خانواده مقتول چطور آشنا شدی؟
ما آنها را نمیشناختیم. یکی از دوستانمان به نام فرید با ناپدری دختر مقتول دوست بود. براساس گفته دختر و همسر سابق مقتول، آنها برج7 پول ارثیه را میگرفتند و دستمزد ما را پرداخت میکردند. از سوی دیگر به ما وعده دادند که اگر یک درصد گرفتار شدیم، چون خودشان اولیایدم هستند، دیه را میپردازند و آزادمان میکنند. همین شد که فریب حرفهایشان را خوردیم و وارد این بازی خطرناک شدیم.
*برگردیم به روز حادثه، آن روز چه اتفاقی افتاد؟
همسر اول مقتول، برایمان خودروی اینترنتی گرفت و به همراه بهنام (ناپدری دختر مقتول) راهی محل شدیم. برای اینکه ماجرا لو نرود، چند خیابان مانده به محل قتل از خودروی اینترنتی پیاده شده و من و همدستم وارد خانه شدیم. حدود 3ساعت صبر کردیم تا دختر مقتول در را به رویمان باز گذاشت و ما وارد شدیم.
مقتول داخل اتاق خواب بود و همدستم با چاقویی که همراه داشت، به او حمله کرد و چند ضربه به رئیس بانک زد. ما فکرش را نمیکردیم که دستگیر شویم و حالا بهشدت پشیمانیم چون من سابقهای ندارم و بهخاطر پول و وسوسه تبدیل به آدمکش شدم.