به گزارش پایگاه خبری 598، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- او دارای مدرک دکتری جامعهشناسی است. از سال ۱۳۹۴ تدریس دروس مختلف را در دانشگاه تهران به صورت حقالتدریس برعهده داشته و با توجه به عملکرد موفق و ارزیابی مثبت دانشگاه و دانشجویان از کلاسهای ایشان و با درخواست مسئولان دانشگاه به تدریس ادامه داده است.
رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران با استناد به سوابق حضور وی در دانشگاه تهران اعلام کرده است که او از سال ۱۳۹۴ در دانشکده ادبیات و دیگر دانشکدههای دانشگاه تهران تدریس میکند و از گروه معارف هم اجازه تدریس دارد. در ارزشیابی کارنامه تدریس او آمده است که وی؛
الف- در اولین همکاری خود در نیمسال دوم سال تحصیلی ۱۳۹۴-۱۳۹۵ در درس انقلاب اسلامی ایران با تعداد
۴۱ دانشجو معدل ۱۸/۳۱ را کسب کرده است که نمره ارزشیابی ایشان از معدل اساتید گروه مربوطه (۱۸/۰۳) و معدل دانشکده (۱۷/۹۸) و حتی معدل دانشگاه (۱۸/۳۰) در ترم مورد نظر بالاتر بوده است.
ب- در کارنامه ارزشیابی ایشان تاکید شده است که او در نیمسال اول سال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۶ در درس انقلاب اسلامی ایران با تعداد ۳۰ نفر دانشجو معدل ۱۸/۶۷ را کسب کرده است که نمره ارزشیابی ایشان از معدل اساتید گروه مربوطه (۱۷/۶۵)، معدل دانشکده (۱۷/۷۷) و حتی معدل دانشگاه (۱۸/۲۶) بالاتر بوده است.
ج- عملکرد تدریسی او در نیمسال اول سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ در درس تفسیر موضوعی قرآن با تعداد ۴۸ نفر دانشجو معدل ۱۸/۰۰ را کسب کرده است که نمره ارزشیابی ایشان از معدل اساتید گروه مربوطه (۱۷/۲۰) و از معدل دانشکده (۱۷/۵۱) در ترم مورد نظر بالاتر بوده است.
د- او بیش از ۶ سال است که در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به تدریس «ادبیات پایداری» مشغول بوده است.
و....
ایشان تا اینجای کار، به گواهی اسناد، از نظر علمی و ارائه دروسی که برعهده داشته است از سایر اساتید دانشکده برتر و معدل ارزشیابی او از معدل دانشگاه نیز فراتر بوده است. از این روی فقط بیسوادها، آنهم نه همه بیسوادها، بلکه بیسوادهای حسود میتوانند با او دشمنی ورزیده و کینهتوزی کنند!
۲- او در ۱۶ سالگی به همراه رزمندگان جهاد سازندگی به جبهههای نبرد برای دفاع از اسلام و ایران و نوامیس مردم رفته است و در عملیاتی چون والفجر ۱، کربلای ۴، بیتالمقدس ۲، ۳ و ۴ و عملیات مرصاد حضور داشته است. برادر او نیز به فیض بزرگ و مقدس شهادت رسیده است و...
با توجه به این کارنامه جهادی تنها وطنفروشانی که آرزوی آنها برای تسلط بیگانگان بر ایران برباد رفته است، میتوانند در هجوم ناجوانمردانه به او زبان بچرخانند و قلم بدوانند.
۳- او یکی از مداحان معروف و شناخته شده و انقلابی اهلبیت علیهمالسلام است و سالهاست که با نوای گرم و سرودههای حماسی خود به ترویج فرهنگ عاشورایی مشغول بوده و هست. او در مدیحهسراییها و مرثیهخوانیهای خود جوانان بسیاری را به فرهنگ اصیل اسلام دعوت کرده و به آنان شور انقلابی و درس آزادگی داده است و...
از این روی فقط کسانی که با اسلام و انقلاب و قیام سیدالشهداء سر ناسازگاری دارند میتوانند در شمار حملهکنندگان به او قرار بگیرند.
۴- او دکتر سعید حدادیان است که برخلاف بسیاری از تازه به دوران رسیدههای عقدهای که بیسوادی خود را زیر مدرکی که معلوم نیست چگونه کسب شده، پنهان میکنند، هیچگاه حاضر نشده پیشوند «دکتر»، «عضو هیئت علمی دانشگاه»، «رزمنده دفاع مقدس»، «برادر شهید» و.... را به نام خود بیفزاید و همیشه ترجیح داده است که او را حاج سعید حدادیان و ذاکر اهل بیت علیهمالسلام بنامند.
۵- کاش مسئولان محترم دانشگاهها کارنامه و نمره ارزشیابی تمامی اعضای هیئت علمی را برای اطلاع عموم و مخصوصاً دانشجویان هر رشته تحصیلی اعلام میکردند تا سره از ناسره جدا شود و بیصلاحیتهایی که با واسطهگری این و آن بر کرسی هیئتهای علمی نشستهاند (بخوانید نشانده شدهاند) از صاحب صلاحیتهایی نظیر سعید حدادیان قابل تشخیص باشند.
۶- و بالاخره سخنی خطاب به برادر عزیزم حاج سعید حدادیان در میان است و آن، این که: نیم نگاهی به طیف کسانی بینداز که این روزها آتش توپخانه اجارهای خود را به سوی تو گشودهاند! چه میبینی؟! آیا مخالفت و حمله آنها به تو سند درستی راهی نیست که برگزیدهای؟! راستی! هیچ فکر کردهای که چقدر شرمآور بود اگر خدای نخواسته! این اجق وجقهای بیسواد و وطنفروش زبان و قلم به حمایت از تو میچرخاندند؟!