به گزارش پایگاه خبری 598، در این گزارش آمده است: افراد اندکی در محوطه حضور دارند. اغراق نیست اگر از وصف «سوت و کور» استفاده کنیم، نه صدای نوحه و روضهای، نه خیرات و نذری، نه دسته عزایی و نه مراسم درخوری.
جمعی سربازان ارتش جمهوری اسلامی با طبل و سنج، مرتب و نظامیوار مشغول عزاداری هستند و مردمی اندک هم که اغلب مسافران اتراق کرده در حرم هستند، با مداحی و سینهزنی آنها را همراهی میکنند. کمی بعد سربازان بیشتری را میآورند و سید علی خمینی، نوه امام هم به جمع میپیوندد و سید محمدحسن ابوترابی، امام جمعه هم به عنوان سخنران پشت تریبون میرود.
تولیت حرم امام خمینی (ره) برنامه خاصی برای شب تاسوعای این حرم نداشته و مردم تهران هم مطلع از این بی برنامگی، هر جایی را برای شرکت در مراسم عزای اباعبدالله انتخاب کردهاند جز حرم امام را! و اگر برنامهریزی ارتش نبود، همان برنامه مختصر هم نبود. مسافران، اما از این بی برنامگی مطلع نیستند و شب تاسوعا در بدو ورود به تهران از سمت جنوب، حیاط حرم امام را برای اتراق شبانه انتخاب کردهاند و حالا به امید مراسمی همچون همه اماکن مذهبی کشور به زیارت امام آمدهاند، اما.
مردم برای نذری در عزای سیدالشهدا شرکت نمیکنند، اما رسم مهماننوازی این ملت نمیگذارد عزادار امام حسین بی بهره از سفره احسان بماند. بذل خیرات هم رسم دیگری افزون بر اوست و اصلاً حرم رهبر و بنیانگذار حسینیترین انقلاب تاریخ نه، و حسن خمینی هم نه تولیت حرم که صرفاً نوه – یا همان یادگار یادگار امام- باشد و فرض که آنجا فقط مزار پدربزرگی باشد قابل احترام برای مردم یک منطقه، حداقل شربتی به خیرات تاسوعا و عاشورا، بدرقه مسافران تشنه از گرمای تابستان آن مزار میشد، نمیشد؟!
یادمان بیاید که وقتی پس از تکمیل کار ساخت حرم، گلایه و اعتراضات بالا گرفت که این سنگهای پر زیور و نقش و نگار مطابق سبک زندگی امام مستضعفان نیست، دفتر حفظ و نشر میگفتند آنجا برای مردم ساخته شده و برای آسایش مردم هر کاری باید کرد. هر کاری کردن فقط سنگ چیدن و تشریفاتی کردن حرم امامی بود که از مال دنیا و زندگی پر زرق و برق گریزان بود؟!
البته به جمیع مادحین و منبریهای معروف تهران هم میتوان انتقاد کرد که مجلسی را به حرم امام ببرند و آن سکوت را به رونق بکشانند. همفکران اصلاحطلب حسن خمینی که هر روز فقط ایراد میگیرند فلان مداح چرا فلان حرف را زد، شعرش خوب نبود و کذا و کذا، خود که کاری نمیکنند؛ اما خادمان انقلابی و حزباللهی اهل بیت علیهمالسلام چرا برای این سکوت حرم امام انقلاب کاری نمیکنند؟ حرم امامی که حاصل عمرش تغییر یک رژیم شاهنشاهی و تأسیس یک نظام جدید و اسلامی بود، باید مرکز کار فرهنگی باشد.
۱۴ خرداد ۸۹ و در مراسم سالگرد بنیانگذار انقلاب [جمهوری]اسلامی، جمعیت با شعارهای پیاپی اجازه صحبت به سیدحسن خمینی را نداد. از او به خاطر مواضعش در سال ۸۸ و موضوع فتنه، ناراحت بودند. آن کار البته اشتباه بود، احترامها باید حفظ شود و اعتراض هم به نحوی دیگر ابراز شود، اما کیفیت خدمترسانی به زائران امام خمینی در بیستویکمین سالگرد رحلت ایشان، به گونهای بود که گویی امام تازه از میان ما رفتهاند و همین آن اعتراضات را بیشتر لباس توجیه میپوشاند. برخی گفتند جمع اندکی شعار دادهاند، اما من آن روز در صحن بیرونی و غیراز جایی که مراسم اصلی و تریبون سخنرانی بود، روی زیراندازی که بر خاک و گل! نشسته بودم. همراه مردم شعار ندادم، اما دیدم که قریب به اتفاق مردم ایستاده بودند و شعار میدادند و جمع اندک نبودند. دیدم که وضوخانهها اندک، صفها طولانی و مردم هلاک از گرما بودند و موقع بازگشت هم در مترو زیر دست و پا ماندند. کسی دشمنیای با تولیت مرقد ندارد، اما این شأن امام و حرم امام و زائران امام نیست.