به گزارش پایگاه خبری 598، کانال بیم موج در ایتا متنی را با عنوان وظیفه، بصیرت و امام، منتشر کرد:
حیرانی و سردرگمی آدمی در دنیای پرآشوب امروز که میتوان آن را عصر هژمونی رسانهها نامید، گویا به وصفی جدایی ناپذیر از خصوصیت دنیای مدرن امروز بدل گردیده است که راهی برای گریز از آن وجود ندارد.
در این سیطره غفلت، یافتن راه و سخن گفتن از "وظیفه" کلام فراموش شدهای است که کمتر طرفدار دارد و آدمیان ترجیح میدهند غافلانه از آن بگذرند و آرامش گلخانهای خود را با توجه به آن بر هم نریزند. اما وظیفهشناسی در سبک زندگی اسلامی و انقلابی، به مثابه دال کلیدی، معنابخش و آغازگر تمامی رفتارهاست و گزینهای رهاییبخش که آرامشت را بر هم میریزد تا تو را به آرامشی متعالی و حقیقی برساند.
برای شناخت و یافتن وظیفه علم و تقوا دو شرط اساسی است، اما با پیچیده شدن اوضاع زمانه امکان تشخیص وظیفه دشوارتر شده، به نحوی که تکیه بر این دو ناکافی مینمایاند. اینجاست که کلید واژه "بصیرت" به عنوان رمز شناخت وظیفه مطرح میگردد که بدون آن ترسیم مرزهای وظیفه ممکن نخواهد بود. حکیم فرزانه انقلاب اسلامی در این باره میفرماید:
«آنچه مهم است این است که (انسان) وظیفهی خودش را در هر برههای از زمان تشخیص بدهد. اگر وظیفه تشخیص داده نشد، علم و تقوا و مانند اینها به درد نمیخورد؛ یعنی بجا مصرف نمیشود. اگر علم داشته باشیم، تقوا هم داشته باشیم،حتّی شجاعت هم داشته باشیم، امّا: ندانیم وظیفه چیست، ندانیم موقعیت کدام است، ندانیم امروز مطالبهی خدای متعال و مطالبهی دین از ما در عرصهی اجتماع چیست، آن علم و تقوا و شجاعت و بقیهی خصوصیات مثبت اثر خودش را نمیبخشد؛ و کارکرد لازم را نخواهد داشت.
این کلمهی «بصیرت» که ما دائم تکرار میکنیم، معنایش این است. یکی از مصادیق مهم بصیرت همین است که انسان بداند امروز چه نیازی در جامعه وجود دارد.»
بصیرت اما خود مفهومی متعالی و وصفی از کمال عقلانی و نفسانی است که دستیابی به آن دارای مقدمات و پیچیدگیهایی است. سوال اصلی آن است که بصیرت از چه طریقی حاصل میشود؟ با کدام معیار و شاخصی میتوان صاحب بصیرت را از غیر آن تشخیص داد؟
آنچه در این میان محل توجه این نوشتار است آن است که بصیرت با شناخت امام و تبعیت از آن ممکن خواهد بود. الگوی امت – امامت الگوی ممتاز تفکر شیعی است که راز رسیدن به سعادت و تامین حیات طیبه اخروی و دنیوی در گرو شکل گیری آن است. در این الگوی عنصر بصیرت بخش امت، امام است. امام است که اولویتها و فوریتهای جامعه را رصد و تعیین میکند. امام است که با شناخت کامل از آرایش اردوگاه جبهه حق و باطل میتواند وظایف مومنان را در زمانه خود آشکار سازد و از افتادن در دایره سردرگمی و تشویش ممانعت کند. امام با شناخت بضاعتها و استعدادها و توانمندیها، سنگینی وظایف را تقسیم میکند. امام است که با تشویقها و لطفتها و مرحمتهایش، شور و ایمان و معنویت را در قلبها تزریق میکند و جوانان و مومنان را مهیای حضور در میدان عمل به تکلیف و وظیفه میگرداند. به واقع امام روح و گوهر و موتور حرکت در مسیر کمال جامعه اسلامی است.
نگاهی گذرا به طول تاریخ هزار و چهارصد ساله تشیع موید این حقیقت است که شیعیان آنگاه که با تمام توان چشم بر لبان مطهر امام(ع) دوختهاند، توانستهاند از بحرانها و سردرگمیها به سلامت بیرون آیند و آنگاه که در ملازمت و تبعیت کاهلی کردند، دچار انحراف و گمراهی شدند و این تفسیر این کلام معصوم (ع) است که: «المتقدم لهم مارق، و المتاخر عنهم زاهق و اللازم لهم لاحق»
در معرکه جاودانه کربلا نیز آنچه تجلی مییابد شناخت و انجام وظیفه با محوریت امام است. همه اصحاب عاشورایی بزرگمردانی هستند که اوج بصیرت را در پرتو امام شناسی یافته اند و همه آنهایی که در اردوگاه غیر جمع آمده اند در شناخت امام حق و کسب بصیرت در پیروی و اطاعت از او به انحراف رفته اند.
امروز و در زمانه ما که پیچیدگیهای سیاست و در هم آمیخته شدن مرزهای جبهه حق و باطل بیش از گذشته شده و دشمنان حقیقت و عدالت اعم از استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل، افکارعمومی جهانیان را متکی بر سلطه رسانههای فراگیر مدیریت کرده و حتی اسلامهای دروغین از الگوی سکولار و لیبرال تا الگوی تکفیری و داعشی را برای جامعه ما ترویج میکنند، ضرورت رجوع به امام و رهبری جامعه بیش از پیش ضرورت مییابد.