برخی از پیشکسوتان مذهبی و برخی از ستارگان جهاد و شهادت، فراخوانی برای اجتماع در ورزشگاه آزادی با موضوع حجاب منتشر کردهاند. از این قبیل اجتماع، تحصن و بستنشینیها در سالهای اخیر بارها برگزار شده است و بعد از این هم شاید شاهد چنین تجمعهایی با موضوع حجاب باشیم.
این تجمعها نمایانگر اراده جدی مردم نسبت به موضوع حجاب است و برای نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیر میتواند بسیار قابل توجه باشد.
اراده مردمی، شبیه ثروت موجود در بانک مرکزی یک سرمایه اجتماعی است. باید برای آن ارزش واهمیت قائل شد و برای هزینهکرد آن حساسیت داشت.
نباید بدون رویه از این سرمایه برداشت کرد؛ چراکه موجب فروکاست آن میشود و آینده را به چالش میکشد. مانند بلایی که در دههی هفتاد، در زمینه برداشت بیرویه از منابع آبی زیرزمینی شد و اکنون با بحرانهای آن دست و پنجه نرم میکنیم.
به دلیل آشفتگی وضع حجاب، مقدسبودن انگیزهها و پیشگامی چهرههای معنوی در چنین اجتماعی، نقد کار آسانی نیست و اکنون نیز زمان آن نیست، اما برای تعالی و رشد آن توجه به دو موضوع ضروری است.
نخست این که مصرف اراده مردمی به عنوان سرمایه ملی به صورت کلان باید در انحصار ولی جامعه بماند.چنین ارادههایی باید به سرانگشت اشاره ولی جامعه حرکت کند و یا اینکه در راستای خواست و منطبق بر منظومه فکری ایشان شکل بگیرد. شبیه جنبش مواسات که در دوران کرونا با توصیه مقام معظم رهبری در جامعه شکل گرفت و بخش زیادی از ضعفهای دولت، در آن روزها را برطرف کرد.
نکته دوم اینکه ولی جامعه در این زمینه بارها، راه هزینه این سرمایه را بیان کرده است. از نگاه ایشان، هیچ راهی بهتر از تذکر همگانی نیست.
بنابراین راه مصرف سرمایهی اراده اجتماعی برای حل معضل حجاب «تجمع در آزادی» نیست بلکه «تذکر در جمهوری» است.
باید میان جمهور و مردم تذکر همگانی رشد یابد تا طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب شاهد معجزه آن باشیم. باید از دل«تجمع در آزادی»یک پیمان و قرار برای «تذکر و ابراز وجود در جمهوری» شکل بگیرد.
در صورتی که صدهزار نفر انسان ولایی و متدین به یک خودآگاهی مکتبی رسیده و برای مواجهه با بیحجابی در متن جامعه، خود را بیابند و به صورت گروهی و دسته جمعی تذکر لسانی را احیا کنند بخش زیادی از معما حل خواهد شد.
اگر ما در ورزشگاه آزادی جمع شویم و پی مصلحت مجلسآرایی کنیم اما درخیابان، مترو، بازار و دانشگاه در مواجهه با بیحجابی برای تذکر جمعی یاران خود را نیابیم، نه دشمن از چنین جمعی نگران میشود و نه بیحجاب این حضور را تذکری به خود میداند.چنین تجمعهایی اگر امتداد خیابانی نداشته باشد و در جامعه ما را گرد هم جمع نسازد و زبانها را برای نهی از منکر گویا نکند، تنها مسکنی موقت، برای وجدان دردمند اهل ایمان خواهد بود.
تجربه نشان داده است که تذکر لسانی به صورت فردی دیگر جواب نمی دهد و آمر به معروف دچار آسیب می شود اما تذکر گروهی و هماهنگ بدون شک بهترین راه مصرف این سرمایه بزرگ است.
دوازده هزار نفر در ورزشگاه آزادی اجتماع کردند.اگر هر نفر برای شرکت در این برنامه به طور میانگین ۵ ساعت وقت بگذارد مجموع آن ۶۰۰۰۰ساعت میشود. این مقدار زمان را به عنوان یک سرمایه اجتماعی بزرگ در نظر بگیریم و برای مصرف آن برنامه ریزی کنیم.
اگر این حجم از زمان در استان تهران به جای تجمع در آزادی به فرصتهای کوتاهی برای انجام تذکر لسانی در طول شبانه روز تبدیل شود، بدون شک مخاطب اصلی این بی حجابیها بازخورد کار خود را از جمهور دریافت میکند و با هزینههای اجتماعی، مالی و... بسیار کمتری این چالش اجتماعی حل می شد.
لذا به همه «خوبان صالح» در «آزادی» عرض میکنم، خود را در کوچه و خیابان پیدا کنیم. بیحجابی از گروههای مسلح و خطرناک ابتدای انقلاب خطرناکتر نیست. از تجربهی غلبه بر همهی آن بحران ها، راه حلِ این بلا را نیز بیابیم.
سنگربهسنگر در کوچه وخیابان خیمه زدیم و گردهم جمع شدیم با هستههای کوچک جوانان یک محل، راه فتنه را در کوچهها بستیم، تا به امنیت و آرامش رسیدیم. اکنون نیز راه همان است و بیراهه این.
بیراهه این است که صدهزار نفر در «آزادی» کنار هم باشیم، اما در «جمهوری» همه باشیم اما تنها و شکسته از هم و در مقابل رژه بی حجاب ها!
«در جمهوری کنار هم باشیم نه در آزادی»
سید عبدالله هاشمی