واقعه پائیز 1401 در عین حال که در جای خود قابل تفسیر و تحلیل است، این عارضه را نیز برای عدهای از افراد سادهلوح یا وابسته داشت که تصور کردند کار نظام جمهوری اسلامی تمام است و باید با موضعگیریهای افراطی، سهمی برای آینده خود دست و پا کنند. تحلیلهای تأثیر گرفته از القائات رسانههای خارجی در ایام و هفتهها و ماههای نیمه دوم سال 1401 بقدری زیاد بود که این افراد را دچار توهم شدید کرد و آنها با چنان تصور خامی، از خط قرمزها عبور کردند و هرچه خواستند گفتند بطوری که حتی ملاحظه همبستگی ملی، وحدت پیروان مذاهب و روابط مستحکم اقوام را هم نکردند و به همه چیز به عنوان ابزارهائی برای رسیدن به اهداف و امیال شخصی و گروهی خود نگاه کردند. نتیجه این شد که عدهای در اثر اعتماد به این افراد خودمحور اما سادهلوح یا وابسته، دچار هیجان شدند و با شعارهای هنجارشکنانه در بعضی شهرهای بلوچستان به خیابانها ریختند و عدهای نیز اقدام به ترور بعضی ائمه جمعه، مسئولین و نیروهای امنیتی کردند با این هدف که استان سیستان و بلوچستان را ناامن نمایند.
حمله دیروز به کلانتری 16 زاهدان، تازهترین عارضه آن موضعگیریهای افراطی است. صاحبان این مواضع انحرافی و ضدوحدت ملی طبعاً باید پاسخگوی سخنان افراطی چند ماهه اخیر خود باشند و تاوان ایجاد ناامنیها و ریخته شدن خونهای بیگناهان را بدهند.
مردم استان سیستان و بلوچستان، همواره ثابت کردهاند که حامی شیعه و سنی و علاقمند به همبستگی ملی هستند. سران اقوام و طوایف نیز بارها این روحیه را نشان دادهاند و با تعابیر مختلف آن را اعلام کردهاند. اکنون زمان آنست که مدعیان هدایتگری و کسانی که خود را زبان مردم جا میزنند، در روش انحرافی خود تجدید نظر کنند و با فاصله گرفتن از افراط، درصدد جبران گذشته برآیند و کاری نکنند و به راهی نروند که بازگشت از آن ناممکن باشد.