به گزارش پایگاه خبری 598، علیرضا بیرانوند به فهرست یاغیان سرخابیها اضافه نشد و نیمهشب چهارشنبه با تمدید قراردادش در دفتر باشگاه پرسپولیس در خیابان سئول، سرخپوش ماند تا جنجالهای ۷۲ ساعته به پایان برسد و همان طور که خیلیها پیشبینی میکردند انتقال جنجالی بیرو به استقلال رخ ندهد.
با تمام این تفاسیر هواداران سرخابی بازندههای بازی بُرد-بُرد بیرانوند و دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بودند؛ هوادارانی که فارغ از همه مشکلات مالی و غیرمالی که در زندگی شخصشان با آن روبهرو هستند، در این چند روز حتی گهگاه تا مرز سکته و مرگ هم پیش رفتند! چه هواداران پرسپولیس که عصبانی و ناراحت از فسخ قرارداد بیرانوند، برای ماندن او به نذر و دعا پرداختند و چه هواداران استقلال که سرخوش از آبیپوش شدن دروازهبان پرسپولیس، خودشان را برای انداختن فرش قرمز جلوی پای بیرانوند آماده کرده بودند!
بُرد مدیران استقلال از کنار جنجال بیرانوند، درست زمانی رقم خورد که با انتشار خبر فسخ قرارداد او و مذاکره حجت کریمی، سرپرست مدیرعاملی استقلال با آقای گلر، حواشی حضور اراذل و اوباش در اولین تمرین آبیپوشان و حمله آنها به هواداران، خیلی زیرپوستی به حاشیه رفت و فراموش شد!
از صبح روز ۱۲ خرداد که بیرانوند با حضور در سازمان لیگ در میدان شیخ بهایی تهران قرادادش را با پرسپولیس فسخ کرد و جنجال بزرگ را کلید زد تا نیمهشب ۱۴ خرداد که او با حضور در باشگاه پرسپولیس قراردادش را دوباره با قرمزها تمدید کرد، حرف و حدیثها و گمانهزنیهای زیادی درباره این ماجرا، گوش به گوش چرخید؛ از جلساتش با حجت کریمی سرپرست مدیرعاملی استقلال تا برگشتنش پای میز مذاکره با پرسپولیس رضا درویش(مدیرعامل سرخها).
در این بین هواداران استقلال و پرسپولیس در دو طرف این بازی، یک ۷۲ ساعت خبرساز را با دلهره و استرس تجربه کردند؛ هوادارانی که تنها فوتبال برایشان مهم بود. نه در این بازی قرار بود سهمی از قرارداد ادعایی ۹۵ میلیاردی بیرو با استقلال به هواداران آبی برسد و نه قرار بود با ماندن او در پرسپولیس، هواداران قرمزپوش به نان و نوایی برسند. هر چه بود شور و دلهره هوادارانی بود که خلاف صحبتهای وکیل بیرانوند در یک برنامه تلویزیونی که عنوان کرده بود دیگر دهه ۶۰ و عشق و تعصب به تیمها گذشته اما آنها در در دومین سال قرن ۱۵ شمسی، مانند دهه ۶۰ هنوز دیوانهوار به تیمشان و طرفداری از رنگ آبی و قرمز عشق میورزند.
از آن هواداری که از مسافتی هزار کیلومتری خودش را به تهران و دفتر باشگاه پرسپولیس در خیابان سئول رسانده بود و گریهکنان از بیرانوند میخواست در پرسپولیس بماند، گرفته تا آن هواداری که از مسیری شاید دورتر در خیابان علامه سعادتآباد تهران جلوی دفتر باشگاه استقلال خیمه زده بود تا زودتر از بقیه خبر آبیپوش شدن بیرانوند را بشنود، همه و همه بازی خوردند!
آخر بازی بیرانوند، آب از آب تکان نخورد غیر از احساس هواداری که با «چرک کف دست» معامله شد!
هرچند مثل همیشه که هیچ شفافسازی درباره مبلغ قرارداد بازیکنان صورت نمیگیرد، درباره قرارداد جدید دروازهبان اول تیم ملی با پرسپولیس هم خبری درز نکرده و شفافسازی صورت نگرفته، اما پُربیراه نیست که فکر کنیم این قرارداد بیشتر و دندانگیرتر باشد.
در واقع، برنده اصلی این بازی ۷۲ ساعته بیرانوند بود؛ دروازهبانی که با بهراه انداختن یک بازی احساسی احتمالا موفق شده تا قرارداد چربتری با پرسپولیس امضا کند؛ آن هم با به بازی گرفتن احساسات هواداران آبی و قرمز که نقش سیاهیلشکر را برای او داشتند!
به قول وکیل بیرانوند «زندگی خرج دارد و دهه ۶۰ نیست که عشق به تیمها حرف اول را بزند»؛ این شاید صادقانهترین حرفی بود که در ۷۲ ساعت جنجال، به زبان آمد.